فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

کاتولیک تر از پاپ نشویم!

چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۶ ب.ظ

پسر جوان با دیدن مرد روحانی چنان دوید که نزدیک بود به زمین بیفتد . مرد روحانی با دیدن این صحنه متعجب ایستاد تا جوان به او برسد.

نگاهی کوتاه به قامتش کرد. 25 ساله می نمود. خوش چهره بود با ظاهری کاملا" مذهبی . جوان کنار مرد روحانی ایستاد و کمی صبر کرد تا نفسش جا بیاید و بعد این طور شروع کرد :

حاج آقا من به تازگی نامزد کرده ام . برای دو ماه عقد موقت خوانده ایم تا بعد عقد دائم کنیم. این دختر همه چیزش خوب است . از نظر اعتقادی و هم از نظر اخلاقی خیلی خوب است . فقط این وسط یک مشکلی هست . جوان سرخ و سفید شد و ادامه داد : هفته ی پیش که رفتیم آزمایشگاه من برای اولین بار بعد از خواندن صیغه ی عقد موقت ، چهره ی ایشان را کامل دیدم . چهره اش اصلا و ابدا آن چیزی نبود که من دوست داشته باشم . از آن روز تا امروز هر کاری می کنم هر چقدر با خودم کلنجار می روم که او را آن طور که هست بپذیرم و دوست بدارم نمی شود. اصلا تحمل دیدن آن چهره برایم سخت است .

مرد روحانی نگاهی عمیق به جوان انداخت و گفت : مگر شما ایشان را از اول در جلسات خواستگاری ندیده بودی ؟ جوان گفت : نه حاج آقا خجالت می کشیدم . به هر حال حیا جزئی از دین است . نمی توانستم صاف توی چهره اش نگاه کنم . می توانستم؟ مرد روحانی در حالیکه تمام تلاشش در نخندیدن ، ناکام مانده بود گفت : پسر خوب ما روایت داریم که وقتی تصمیمتان برای ازدواج قطعی شد ، پسر می تواند موی سر ، مقداری از گردن و دستها را بدون پوشش ببیند . آن وقت شما برای من " کاتولیک تر از پاپ شده ای ."

مرد جوان این پا و آن پا کرد . پس سرش را خاراند و با خداحافظی کوتاهی از مرد روحانی دور شد.

** مسلمانی را از سلمان بیاموزیم که حب به علی در تمام جانش نفوذ کرده بود. سلمان تسلیم محض بود و حتی در زوایای قلبش هم تابع حضرت امیر بود . آنقدر که در موردش گفته شد : سلمان از ما اهل بیت است . گاهی از پیامبر ، مسلمان تر می شویم . گاهی به خیال خودمان برای حفظ اسلام ، از مراجع هم جلوتر می زنیم . یقه می درانیم . حلال ها را برای خودمان حرام می کنیم و آنوقت در زوایای ناپیدای زندگی مان ، بی خیال حرام ها می شویم . بی خیال می شویم که پیامبر فرمود: اگر مردی به صورت همسرش سیلی بزند خداوند به مامور جهنم دستور می دهد تا در آتش جهنم 70 بار سیلی به صورت او بزنند.(مستدرک الوسایل.120/14) آنوقت ظاهرمان را جوری درست می کنیم که مردم با دیدن ما دو دستی روی قرآن می زنند که این فرد از مقربین است.

از آخر کارمان بترسیم .....

موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۳۰
سیده طهورا آل طاها

کاتولیک تر ازپاپ

نظرات  (۶۶)

سلام عزیزن ممنون از راهنمایی هاتون. دخترم تقریبا دوسالی میشه که نماز میخونه البته نه خیلی مرتب ولی اکثرا خونده من فقط برانماز صبحش بیدارش نمی کردم چون پدرشون میگفتند نباید سختگیری کنی چون خوابشم خیلی سنگین هست فقط این آخریها بیدارش میکردم توسلم هم براه بوده چهله براش گرفتم وهر روز نمازی که امام جعفر الصادق علیه السلام برای فرزند توصیه کردند رو براشون میخونم .البته پیشرفتش خوبه ولی من .نمی تونم پدرشون رو قانع کنم که ایشون بهتره برای نماز تذکر بدهند وصبح بیدارشون کنند.هرچی من اصرار میکنم ایشون کمتر همکاری میکنند با اینکه فرهنگی هستند اما نظرشون اینه که نباید سخت بگیریم زده میشه!!!میشه خواهش کنم از همین تریبون با پدرشون صحبت کنید من میدم متن رو بخونند خیلی ممنون میشم اگه این کا رو بکنید.
سلام عزیزن ممنون از راهنمایی هاتون. دخترم تقریبا دوسالی میشه که نماز میخونه البته نه خیلی مرتب ولی اکثرا خونده من فقط برانماز صبحش بیدارش نمی کردم چون پدرشون میگفتند نباید سختگیری کنی چون خوابشم خیلی سنگین هست فقط این آخریها بیدارش میکردم توسلم هم براه بوده چهله براش گرفتم وهر روز نمازی که امام جعفر الصادق علیه السلام برای فرزند توصیه کردند رو براشون میخونم .البته پیشرفتش خوبه ولی من .نمی تونم پدرشون رو قانع کنم که ایشون بهتره برای نماز تذکر بدهند وصبح بیدارشون کنند.هرچی من اصرار میکنم ایشون کمتر همکاری میکنند با اینکه فرهنگی هستند اما نظرشون اینه که نباید سخت بگیریم زده میشه!!!میشه خواهش کنم از همین تریبون با پدرشون صحبت کنید من میدم متن رو بخونند خیلی ممنون میشم اگه این کا رو بکنید.
سلام عزیزن ممنون از راهنمایی هاتون. دخترم تقریبا دوسالی میشه که نماز میخونه البته نه خیلی مرتب ولی اکثرا خونده من فقط برانماز صبحش بیدارش نمی کردم چون پدرشون میگفتند نباید سختگیری کنی چون خوابشم خیلی سنگین هست فقط این آخریها بیدارش میکردم توسلم هم براه بوده چهله براش گرفتم وهر روز نمازی که امام جعفر الصادق علیه السلام برای فرزند توصیه کردند رو براشون میخونم .البته پیشرفتش خوبه ولی من .نمی تونم پدرشون رو قانع کنم که ایشون بهتره برای نماز تذکر بدهند وصبح بیدارشون کنند.هرچی من اصرار میکنم ایشون کمتر همکاری میکنند با اینکه فرهنگی هستند اما نظرشون اینه که نباید سخت بگیریم زده میشه!!!میشه خواهش کنم از همین تریبون با پدرشون صحبت کنید من میدم متن رو بخونند خیلی ممنون میشم اگه این کا رو بکنید.
پاسخ:
سلام عزیزم . پیداست که شما تمام تلاشتان را می کنید این قابل تقدیره. خیلی هم نگران نباشید ان شاالله به همت شما و کمک پدرشون و به لطف دعاهاتون دخترتون بهترو بهتر میشه. همانطور که عرض کردم تا سن ۱۴سالگی تذکر دادن و یاداوری برای انجام وظایفش عادیه و مشکلی نداره  اما انچه مهمه نباید به بهانه عدم سخت گیری و ترس از دلزده نشدن کلا با مساله با راحتی خیال و بی تفاوتی برخورد کنید. خصوصا نقش پدرش خیلی باید قوی و پررنگ باشه و همانطور که قبلا عرض کردم باید با صمیمیت و دوستی بین انها باشه تا تاثیرگذاری اش مثبت باشه. همین طور لازمه اش اقتدارهمسرتون در خونه هم هست.اگر بخواهید به بهانه و ترس از دلزدگی نسبت به نمازش بی تفاوت باشید به سرعت عادت میکنه و اونوقت برای ترک این عادت باید زمان و انرژی و حوصله بیشتری برای اصلاحش صرف کنید . اینکه اجازه بدید نمازش قضا بشه مبادا دلزده لشه اصلا شرعی و متطقی نیست و با روایاتی که به ما رسیده تعارض داره. پدرش می تونه صبحها با مهربانی و شوخی از خواب بیدارش کنه یه مدت که بیدار بشه نفسش عادت می کنه و جسم و روح توام با هم همکاری می کنن. خصوصا اینکه پدرش باید بدونه در این مورد تکلیف شرعی داره و حتما باید در محشر پاسخگو باشه. شما در مورد مسایل ااعتقادی اش تا یه سن مشخصی فرصت دارید بعدش دیگه همه چیز نهادینه میشه و ترک عادت های بدش سخت یا محال میشه. هر چند محیط تربیتی ذات خود بچه و اینکه مال شما خمس داده هست یا نه همه در تربیت موثره
خیلی ممنونم طهورا جان از وقت و حوصله ای که گذاشتین..استفاده کردم
شاید بهتر بود اینطور توضیح میدادم که عدم موفقیت ایشون در مدیریت بعضی مسایل که پیش اومده ،باعث شده اعتمادم به مدیریتشون نسبت به اوایل ازدواج کمتر بشه..با همه اینها چند وقته سعی میکنم بادقت بیشتری رفتار کنم تا خدای نکرده احترامش کم نشه...خدا کمکم کنه تا بتونم روحیه شاداب و عزتمندش رو برگردونم
پاسخ:
خوشبخت و عاقبت بخیر باشید
سلام طهوراجان خوبید عزیزم دخترک نه ساله شده الحمدلله .برای نماز صبح باهاش مشکل دارم با اینکه ساعت ده میخوا بیم تا بتونه پنج حداقل بیدار بشه صبح ها خیلی بد اخلاقی میکنه البته بعد از بیدار شدن ساعت هشت باز یاد آوری میکنم بره قضایش را بخونه نمی دونم چقدر وظیفه دارم گاهی خودم گریه میکنم .خیلی حساس شدم .مرتبا باید تشویقش کنم با جایزه وگرنه سهل انگار میشه از تجربه ها وراهنمایی های قشنگت بهم بگید؟؟
پاسخ:
سلام عزیزم.شما باید یکی دو سال زودتر از اینکه مکلف بشه به نماز خواندن عادتش می دادید. الان من خوب متوجه نشدم . یعنی دختر شما نماز صبح هاش قضا میشه؟و نمازهاش رو قضا بجا میاره؟اگر این طوره که اصلا خوب نیست . نقش همسرتونالان باید پررنگ باشه. همسرتون باید باهاش صحبت کنه. لازمه حرف شنوی دخترتون از ایشون هم داشتن رابطه خوب با پدرش و همین طور پررنگ بودن نقش پدرش در خانه هست. باید تلاش کنیو هر طور شده نمازهاش قضا نشه و عادت به این مساله نکنه. از پدرش بخواهید صبح ها حتما با مهربانی و خنده و محبت برای نماز بیدارش کنه. استاد تربیت فرزند ما تعریف می کردند که همسرشون برای بیدار کردن فرزندشون در نماز صبح بچه رو روی شانه شون می نشاندند و با مهربانی و خنده دور اتاق می چرخاندند. تا بچه این طور به نماز ترغیب و تشویق بشه. 
اما نکته دیگه اینکه یاداوری به بچه ها وتذکر برای انجام اعمال عبادی شون تا ۱۴سالگی طبیعیه. اما شکل تذکر باید به نوعی باشه که بچه نماز رو بجا بیاره. مثلا وقتی می دونید دخترتون هنوز نماز طهرش رو نخونده بهش نگید نمازت رو خوندی؟چون ناخواسته تشویق میشه برای ادامه بازی یا تماشای کارتون به دروغ بگه بله خوندم . چون اونوقت ادامه راه برای شما دشوار میشه بلکه خیلی جدی اما بدون ناراحتی بگید بلند شو نماز ظهرت رو بخون .
از سوی دیگه شما باید از چند سال قبل در مورد نماز و اینکه چرا باید خونده بشه باهاش حرف میزدید تا اون به نماز به چشم چیزی که سد راه خوابیدن یا بازی کردنش هست نگاه نکنه . البته راههای تشویق متفاوت و زیاده که مجال طرحش اینجا نیست
سلام طهوراجان خوبید عزیزم دخترک نه ساله شده الحمدلله .برای نماز صبح باهاش مشکل دارم با اینکه ساعت ده میخوا بیم تا بتونه پنج حداقل بیدار بشه صبح ها خیلی بد اخلاقی میکنه البته بعد از بیدار شدن ساعت هشت باز یاد آوری میکنم بره قضایش را بخونه نمی دونم چقدر وظیفه دارم گاهی خودم گریه میکنم .خیلی حساس شدم .مرتبا باید تشویقش کنم با جایزه وگرنه سهل انگار میشه از تجربه ها وراهنمایی های قشنگت بهم بگید؟؟
ممنونم 
همچنان محتاج دعا هستم 
پاسخ:
سلامت باشید
سلام طهورا جان .ممنون از وقتی که برام گذاشتید .روزای بدی رو گذروندم .سه روز خودم رو از همه مخفی کردم که از چشمای ورم کرده م بو نبرن که چه قدر گریه کردم .سه روز گریه کردم و خاطراتم رو مرور کردم .زندگیم رو وارسی کردم که خودم رو وقف کرده بودم .همسرم خیلی پشیمون و خجالت زده بود .فقط کارم گریه بود و استغاثه به درگاه خدا .یه روز سحر یهو آروم شدم .فرداش یه دوستی بهم پیام داد که سحر حرم امام رضا بوده و دعام کرده .بعدش تصمیم گرفتم از صفر شروع کنم .بذارم مثل زمان خواستگاری شوهرم خودش رو ثابت کنه و به دستم بیاره .آدم سابق شدم .خوش اخلاق و مهربون ولی از همسرم قول گرفتم که ضعف هاش رو برطرف کنه .ضعف هایی که باعث میشه از روی دلسوزی گرفتار فریب دیگران بشه .الحمدلله اهل نماز اول وقت بوده و هست .قدیم نماز امام زمانش ترک نمیشد .دوباره شروع کرده شکر خدا .دعام کن لطفا .به نظرم این اتفاق مصداق عسی ان تکرهوا شیا و هو خیر لکم بود برامون 
پاسخ:
سلام عزیزم. چقدر قشنگ از بحران درامدید. چقدر صبورانه از تهدیدها برای خودتان فرصت نو شدن درست کردید. الحمدللله . خوشبخت بشید ان شاالله
راستی، شما رو به خدا بهم نگین ببخشید. شرمنده می شم. شما خیلی لطف می کنید که راهنمایی می کنید. راستش این روزا یه کم برام عجیب بود که به وبلاگ سر نزدین اما حس بدی هم نداشتم که نگران بشم. امیدوار بودم که مشغولیت های خیر و خوش داشته باشید:)
پاسخ:
سلامت باشید. دعاگویتان بودم
مثال حضرت زهرا سلام الله علیها رو زدین که من و مادرم کجا و ایشون کجا. مصائب ما هم به اندازه ایشون نیست قطعا که ایشون حتما مصیبت های تا امروز ما رو هم دیده بودند. ولی دقیقا ما هم بعد از پدرم همه عزت مون رو از دست دادیم.  من قبول دارم بنده خوبی نیستم. وظایف بندگیم رو انجام نمی دم. به خدا امید و اعتماد ندارم. شاکر نیستم... واقعا همه چیزهایی که گفتین در من هست. من کم طاقت و کم تحملم. جزع و فرع زیاد می کنم ... من از وجود  آدم های گرفتار بی خبر نیستم. اینم می دونم که اطرافیانم حتما مشکلاتی دارند اما مشکلات بعضی معلوم نیست مشکلات ما بسیاریش معلومه. بقیه اشم که ما هم مثل بقیه ما با سیلی صورتمونو سرخ نیگر می داریم. ولی بازم حق با شماست. من زیاده خواهم شاید. ولی طبق گفته شما اگر من جز اونایی باشم که با نعمت دینشونو از دست می دن، بی نعمت هم که دارم از دست می دم. خسر الدنیا و الاخره ماییم به قول مامانم. ای کاش اقلا یا دین داشتیم یا دنیا رو.
پاسخ:
سلام. در اینکه ما هرگز به مقام و جایگاه اونها نمی رسیم شکی نیست. اما نکته قابل درک و قابل درس اینه که ما بدانیم ثر این دنیا همه ما امتحان می شویم با سختی ها با نشکلات هیچ کس هم استثنا نیست حتی اولیا. اونوقت است که باید شکل صبر و مقاومت اها را الگوی خودمان قرار دهیم. صرفنظر از جایگاه رفیع انها , همانطور که خیلی از بزرگان ,شهدا,و عرفا توانستند به مقام اوتاد و یا ابدال برسند رسیدن ما هم غیر ممکن نیست . ما هم می توانیم اما نمی خواهیم. تلاش نمی کنیم. 
حالا که ضعف هایتان را می شناسید تلاش کنید تا رفعش کنید. اصلاحش کنید . شما کار بندگی خودتان را انجام بدهید خدا خدایی کردنش را بلد است.
اینکه مشکلات معلوم باشه یا نباشه چندان مهم نیست حضور و ظهور مشکلات و شدت و ضعفشون  هست که مهمه.
من جدا توصیه می کنم شما فعلا غقط بندگی کن. گمان کنم علت اینهمه بیقراری شما ریشه در ناامیدی و عدم صبر و تحمل مادرتون داره. شاید اگر مادرتون اینقدر جلوی شما کم نمی اورد و بی تابی نمی کرد شما هم اینقدر وحشتزده و ناامید نمی شدید . عزیز دلم من توصیه می کنم شما از همین امروز شروع کنید به خواندن حدیث کسا. حتما انرا جدی بگیرید .

حرفهای استاد محمد زاده توی سرم می چرخید . " اگر قول بدهید که یکسال اول زندگی تان به شوهرتان فقط چشم بگویید ، من هم به شما قول می دهم که همسرتان تا ابد در برابر خواسته های شما خاضع باشد."

سلام .این مطلب وبلاگ شماست .تا کجا باید گفت چشم اینجوری برای ادم اختیاری نمی مونه مثلا اینکه خونه مامانت نرو ،الان برو خونه مامانم حقوقت رو تمام و کمال به من بده و...همش بگیم چشم .اینطوری زن چیکاره است توی زندگی ؟

پاسخ:
یعنی ایشون میگن اصلا اجازه نداری خونه مادرت بری یا اینکه میگم الان نرو فعلا برو خونه مامان من؟ اگر این طور باشه که الان برو خونه مادر من بعد برو خونه مادرت که چه اشکالی داره اگر گاهی ادم در این مورد چشمبگه .
اگر می گن اصلا نرو که در اینصورت باید دنبال دلیلش بگردیم و ببینیم چرا همسرتون اینو می گن تازه اون وقت اگر غیر منطفی بود با مرجعتون تماس بگیرید چون بعضی مراجع مرد رو در این مورد صاحب حق نمی دونن. 
در مورد حقوقتون این پول شخصی شماست و شرعا ایشون حق دخالت ندارن . منظور استاد هم خواسته های شرعی و منطقی بود 
۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۶ ریحانه مامان دوقلوها
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** *** ***** *** **** **** *** **** ****** *** *** ***
**** ** ****** *** * ***** *** *** 
******* **** *** **** ****** * ** ** ** *** ** **** *** ***** *  *** *** * **** ***** **** **** ***** **** ** * *** *** ** **** * **** *** ** **** ** ***** *** **** * *** ** **** **** ** *** *** ** **** **** ** **** *** ******* * *** *** ** ********** ** ** ** ** **** ****** **** *** **** *** ****** *** *** *** *** ** **** *** ** ***** ***** ** ***** *** ******* ****** **** ***** ****** *** ****** **** * *** ** ***** ** ***** * ******** *** ******* *** ***** ** ***** ***** *** ** ****** ***** **** * *** **** **** **** ** ***** * **** **** **** **** *** ** * ***** *******
** *** *** ****** *** ** ****** * *** ** ***** ***** *** *** **** ***** *** ** **** ****** ***** * ***** *** ******* **** *** ** ***** **** ****** ** ***** * *** ***** ****** *** *** ** ****** ***** **** **** ****** *
**** ***** ** ** * ***** **** ***** ** *** **** **** ** ** ***** ** *** **** ** **** ***** **** **** * *** ******** *** ****** ** ***** *** *** * **** * ****** ***** ****** **** ** ***** ** * ***** **** **** **** ******* *** ****** * **** *** *** *** * *** ** *** ********** ** **** *** *** *** *** ******* * ******** ***** *** ***** * *** *** **** *** *
 ***** **** ** * *** *** *** * *** ** *** ***** ******* 
****** *** ** *** *** ***** *** *** *** ***** * *** *** **** ****** **** **** **** **** *** ** * *** *** ***** *** ***** **** ***** *** **** *** ***** ***** *** ** ***** *** *** ** *** ** **** **** **** ******* ** **** ******* 
***** * ****** ***
پاسخ:
سلام. احتمالا شما دچار افسردگی بعداز اون حادثه داری حتما پیگیری کن. 
اما گذشته از ان مصلحت و خواست خداست که نباید نادیده گرفت شاید اگر ان بچه بود برایش مشکلات حادجسمی یا اعتقادی پیش می امد انوقت همین خودت می گفتی چرا......
تازگی شرح زندگی یه عزیزی رو شنیدم که بچه دار نمی شد برای همین سالهای طولانی برای داشتن بچه پیش امام رضا میرفت اخر سرهم امام رضا حاجتش را داد اما سه روز بعد تولد بچه مادر احتمالا به دلیل مشکلات بعد زایمان فوت کرد....
راضی باشیم.بخدا اعتماد کنیم.
الان جای اون بچه خیلی خوبه پیش حضرت زهرا تعلیم میگیره و شفیع شنا و پدرشه. دم در بهشت می ایسته و می گه خدایا تا پدر و مادرم وارد نشن من داخل نمی شم.
حرف اخر..... صبر....
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** **** ***** ********* * ***** **** *** ** ******** ****** *** **** *** ** ***** ****** ******* ****** ************ *** ** ******** **** *** *** ******** * **** *** ** *********** **** ********
*** ***** **** ***** ** ***** ** ** ***** **** **** * ** *** ** *** * ********* ***** **** *** ***** ****** * ******* * *** ***** ** **** **** *** **** *** **** ***** ***** *** ***** * ****** ****** ** ***** ******** **** ** ***** * *** ******* ***** ***** ** ** ****** ***** **** ** ***** *** *** ** ***** ******* **** **** ***** * **** *** ***** **** ****** * ***** **** **** ** ***** **** ** ******* ******** ***** ****** **** * ** *** *** ******** ** ***** ***** ************ *** ** ******* *** *** ***** * ** ***** * **** **** ********
** *** *** ***** ***** ** ** ******* **** **** ***** ******** ******* **** ******* **** ******** ***** ******* ***** * **** ** ** **** *** ** **** ****** * *** **** **** ***** *********** ****** ** ***** ** ****** ******
***** *** ***** ***** *** ** ** ** ***** * ***** **** *** ****** * *** *** ***** ** **** **** * **** ***** ***** ***** ** ***** ***** ********
***** ** **** *** ** ******* ***** ****** **** ** *********** ******* ** ** ***** *** ***** * ***** ****** **** **** **** * ****** **** *** *************** **** ***** **** *** ******* ***** **** ** *** **** ***** ****** **** * ***** ***** ***** *** *** **** ***** * ** ****** **** ******* ****** ******
**** **** ** ** *** *** ***** ***** ***** **** *******
**** ** ***** *** *** *** *** * ****** ***** **** **** * ** **** *** **** * **** ***** ***** *****
*** **** *** ** ***** **** ** ***** ** *** ** ************* ***** ****** *** **** **** *** ***** ******* * **** ****** **** * *** *** ****** ************* *** ****** *** **** *** **** ** **** ***** *****
** *** **** ** *** ***** ** *** ******* ** ********** ****** ***** ** *** ***** **** ** * *** ******* ** **** * ** *** **** *** ******* **** ***** *********** ******* * ******** ****** ** ***************** ****** * ***** **** ***** ** ***** *** ** ****** **** *** * **** **** ***** ***** ** *** **** ****************** ****** ***  *** ***** ** *** *** ****** ** ** ******** ****** *** ****** ** **** *******
**** *** **** ***** ********* ******* **** ****** **** **** ***** ** **** ** *******
پاسخ:
سلام عزیزم . شما محبت دارین انجام وظیفه می کنم.
بنظر می رسه ادامه تحصیل شما در دانشگاه باعث تغییر دیدگاه شما در مورد همسرتون شده . اتفاقا این تغییر , یک تغییر رو به جلو نبوده بلکه یک تغییر ایستا یا تغییر عکس بوده. این خوب نیست. چرا که این تغییر در شما باعث دلخوری همسرتون و شکاف شما نسبت به ایشون شده.بگردید و ببینید چرا به اینجا رسیدید ایا فاصله تحصیلی احتمالی بین شما و همسرتون باعث شده که شما حد و دانش و توانایی مدیریتی خودتون رو برتر از ایشون ببینید..نکته ای که هست و باید خدمتتون عرض کنم مشورت دادن شما در تمام امور و دخالتتون در تمام مسایل باعث شده عملا نقش همسرتون کمرنگ بشه یا به حاشیه بره. اصلا قرار.نیست شما در تمام امور نظر بدی مشورت بدی. خیلی از کارها رو به خودش بسپار و بهش اعتماد کن. نشانه یه زن موفق این نیست که رشته تمام امپر در زندگی به دستش باشه. ب داشت شما از یه زن منفعل نیاز به تامل بیشتر داره.زن موفق زنی هست که به مدیریت شوهرش اعتماد کنه . چرا فکر می کنید چنین زنی سلطه پذیره. اصلا چنین بخثی نیست. بحث اینه که خداوند مرد روبر اساس اصول خاصی افریده که قدرت مدیریتی یکی از انهاست.
بله واقعیت اینه که این طور به نظر میرسه که زنهای مطیع موفق هستند.چرا با روحیه تون سازگار نیست. شما به اعتراف خودتون چنین روحیه ای داشتید.

جدای از بحث خانواده که من ممی تونم با جدیت در موردشون نظر بدم رفتار شما هم در ظهور ایت مساله بی تاثیر نبوده بله گویی های ایشون در جمع دوستان احتمالا ناشی اژ تلاش برای کسب محبوبیته البته ممکنه بحث اعتماد به نفس هم باشه. بهترین کار اینه که امور رو به همسرتون واگذار منید و جز در مواقعی که ا,ن خواستن مشورت ندید اگه خواستید و مجبور به صحبت در این امور رو داشتید به جای اینکه اول صحبت شروع به انتقاد کنید اوا خوبی ها و مدیریت خوب ایشون رو بگید بعد ادامه بدید به انتقاد.

سلام
عیدت مبارک
امیدوارم که خیر باشه نبودنت...خدایی نکرده مشکلی نباشه
پاسخ:
سلام عزیزم. عید شما هم مبارک. شما محبت دارین
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** *** *** *** ** ********* **** ***** **** ****** ** ** **** ***** *** **** ***** **** ****** **** 
** ** **** ****** **** ** **** ***** ***** *** *** ****** **** * ****** ***** *** **** 
** ***** * **** ****** ***** **** **** *** ** *** ***** *** **** ********* **** *** *** **** **** **** ** ** ****** * ****** ***** **** *** ** *** ** **** ***** **** * ***** *** *** *** ********* *** **** **** ** **** ***** ** **** **** ******* ****** ****** ** **** **** ***** * *** **** **** **** ** **** **** *** * ** **** ******* ***** ** *** *** ***** *** ** ** **** ** ***** **** ***** *** *** ****** ** ** ****** ***** *** *** ** **** *** **** ** **** *** * ****** **** ** ** *** *** ****** ** ** **** *** *** **** ** * ***** *** ******* ***** **** **** ***** *** **** ****** ******** ******* **** ***** ** **** **** ***** * *** ** ** ***** ** ** *** *** *** ***** * ***** ***** ****** ** ** **** **** *** **** ***** ** **** **** **** ******* **** ** ***** **** **** * **** *** ** ** ******** **** ***** *** **** **** ****** **** **** **** ******* ****** *** ***** *** ***** ***** **** ** ******* ***** **** **** **** ******* ** ** * *** * ****** ***** * ******** ***** ****** * ** ****** **** ** **** ** **** **** ******* *** ******* * *** *** ** *** ****** ****** * ****** **** ** * 
**** ******* ***** ***** ***** ***** ***** * ** ***** **** *** * ***** ** *** *** *** ***** *** ** ** * 
** ***** ******* **** ** *** ***** ****** **** ********* ***** *** ***** *** 

پاسخ:
سلام. پیداست همسرتون فریب این دختر رو خورده معمولا این افرادبا تلاش برای جلب توجه اقدام به این کار میکنن. در هر صورت همسرتون خطاکرده نمی دونم نماز هاشپن خصوصا نماز صیخ رو می خونن یا نه اگه کاهلی دارن باید برطرف بشه. اما عزیزم الان همراهی شما و گذشت شما و توجه شما به ایشون می تونه تا حد فراوانی مشکل رو حل کنه اگه الان تنهاش بگذارید دپدش توی.چشم خدتون هن میره. خطای ایشون رو ببخشید.اما با خودش اتمام حجت کنید.
کجایی عزیزم عزیزم کجایی؟؟؟/
سلام طهورای عزیزم خوبی قربونت برم ؟ 
خیلی نگرانتونم ، بد جوری دلشوره گرفتم ، حالتون خوبه ، همسر محترم خوب هستند؟ خواهر زاده عزیزتون برگشتن بسلامتی ؟؟؟؟
پاسخ:
سلام عزیزم. الحمدلله... زیر سایه محبت اهل بیت. دعاگوی شما
سلام  این دهه عزیز و پرازشادی رو به شما و گل دختراتون تبریک میگم, لطفا برام دعا کنید  از امام رضا بخواید دستمو بگیرن
پاسخ:
سلام خانوم... خوبی.. ان شاالله که عاقبت بخیر باشید
سلام
اگه اقای متاهلی بخواد براساس حکم اسلام ن هوا و هوس با ی خانم دیکه ازدواج کنه ایا همسرش باید رضایت بده؟ایا میتونه پنهانی این کار بکنه؟اکه خانمش رضایت بده ولی قلبا راضی نباشه ایا کار اون اقا صحیحه یا مشکل از خانم هست ک حساسیت و حسادت زنانه داره؟
کلا ازدواج دوم خیلی پیچیده هست
پاسخ:
سلام عزیزم. حکم اسلام با هوا و هوس میانه ای نداره. تلقی شما از نسبت دادن این دو موضوع با هم یا ناشی از نااگاهی شماست یا ناشی از ناراحتی شما.
اما گویا براساس قاون اجازه زن لازمه اما از نظر شرع گمان نکنم به رضایت زن نیازی باشه اما برای اطلاع دقیق تر از دفتر مرجع پیگیری کنید

سلام طهورا بانو جان...خوشحالم که باز برگشتید...ولی من دیگه دارم از شوهرم جدا میشم...قصه منو یادتونه؟چه نامه بلند بالائی نوشتم...هرکاری کردم تا درست شه--نمیدونه شاید از نظر خدا کم کاری هم کرده باشم...نمیدونم...دیگه خحوصله خودمم ندارم..هی....لعنت به این روزگار طهورا بانو...

پاسخ:
سلام... نه... چرا... چی شد. یعنی هیچ راهی نبود. یه راهی بهتر از جدایی...
چرا نمینویسی...هر روز چکت میکنم...کم کار شدی :-D
پاسخ:
شرمنده . حلال بفرمایید هستم در خدمتتون
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
***** ******* ***** **** ** ****** ** ***** ***** **** **** ** *** **** **** **** *** ****** ******** *** * ***** ****** **** *** *** * ******* ***** ***** ** **** **** *** **** ** *** *** ***** ******* **** **** **** ***** *** *** **** ** *** *** ****** *** *** ***** ** *** ***** *** * *** *** ****** *** **** ****** ***** **** ****** *** ***** *** ** ** *** *** ******* ** **** ** ***** **** **** ***** *** ******* ******* ** * ***** * ****** ** ****** *** ** ***** *** ***** ****** **** ****** ****** ** **** ***** ****** ******* ** *** **** *** ** ** ** ***** ** ******* ** *** **** **** ****** *** ***** ** *** **** **** ****** ** ****** ** *** ** **** ***** ** *** **** ****** ** ** ***** ** ** ** *** ******** *** ***** ** *** *** ** **** *** **** *** **** ** **** ** **** **** ****** ***** ** **** ****** ** ** **** *** ***** ***** *** *** ** **** ****** ** ** ** *** ****** *** ** **** ** ** **** **** **** ** **** ** ***** * ****** *** **** **** *** *** ***** ** ** *** ****** ** *** **** *** **** ** **** ** *** *** ** **** **** **** ** *** **** ** **** *****
**** ******** **** ***** ****** ***** ** **** **** ** *** ***** ** ** * ** **** ** *** *** ****** ** ** *** **** ** ****** **** * ** ** *** ****** ** ** ******* *** *** * *** * ***** ****** ** ** *** **** **** ** ***** ***** ***** ****** ** *** ** **** **** ****** ***** ** *** ** ****** ** *** **** ***** **** ***** **** *** **** *** ** **** *** **** ** *** **** ****** **** ** ** ** *** ***** *** ** *** ** **** ** ***** ***** *** ** ** ** ** ***** ** **** **** ** ******** **** **** ********** *** **** ** ** *** ****** *** * **** * **** * *** * *** **** * **** **** ***** *********** **** ***** ******* **** ***** **** ******* ** ****** *** ****** *** *** *** ** ******** ** *** **** **** ***** *** ***** **** ** **** **** * * ******** *** **** **** ****** **** **** ** **** **** ******* ***** ***** ** **** ***** **** ** **** *** **** ****** **** *** **** ******* ****** ** ** * ***** ** ** *** ******* ***** ** **** **** ** ***** **** *** ****** ** ****** **** ** *** ****** ***** ***** *** ***** ******* *** ***** ** * *** *** ***** *** ******** **** *** * ***** ***** ******* ***** ***** ***** ******* *** ** **** ** ***** ***** ** ** **** *** **** **** **** *** **** *** **** ** **** ******* **** ** *** *** ** ******* *** ** **** *** ***** *** ****** ** *** **** **** ** **** *** **** ***** ** *** *** ** *** *** **** *****

پاسخ:
مریم عزیزم سلام ببخشید که دیر خدمت رسیدم.
شما مثال بنده رو بد تعبیر کردین . منظورم این بود که بعضی خواسته ها همان تیغ تیزی هستند که .... فوت پدر شما مثل از دنیا رفتن تمام انسانهای دیگر یک امر بدیهی و طبیعی است . قرار هم نیست که همه همیشه زنده باشند تمام موجودات فانی اند انکه می ماند فقط ذات خداست. حتی تمام انبیا و اهل بیت هم شامل این قانون میشوند. درست است که از دست دادن عزیزان گاهی تبعات سنگینی دارد گاهی انسان را از اوج عزت پایین می کشد.گاهی با از دست دادن یک عزیز هجوم ناجوانمر انه اندوه و مصیبت هم اغاز می شود انوقت ممکن است انسان فکر کند تنهاست وکسی نیست تا او را در اندوهش تسلی دهد. حتی خدا. ممکن است مرتب بپرسد چرا من... غم عزیز از دست رفته ام یک طرف و هجوم اینهمه اندوه و رنج و مصیبت را دیگر کجای دلم بگذارم. چقدر با نوشتن این سطرها یاد حضرت زهرا افتادم وقتی که پدرش بود. وقتی که تا پدرش بود عزیز بود در انظار مردم. اما وقتی پدرش رفت اندوه از دست دادن محبوبش یک طرف و اوار انهمه رنج و مصیبت و درد بر پیکر خودش و همسرش و فرزندانش هم یک طرف. تاریخ پر رنج ایشان درس بزرگی است برای من تا بدانم میزان رنج و اندوه و مصیبتی که بر ما وارد میشود گاهی ارتباطی به عدم محبوبیت ما پیش خدا ندارد .که اگر داشت چرا باید سنگین ترین مصایب را اهل بیتی تحمل کنند که از همه نزد خدا محبوب تر بودند. در مقیاس کوچکتر با نگاهی به زندگی علما و بزرگان نیز به مصایب بزرگ و غیر قابل.باوری می رسیم که شاهد خوبی بر این ادعاست. 
قرار نیست رسیدن ما به خواسته هایمان و تمام شدن دوران رنج و اندوهمان همیشه سریع باشد گاهی براورده شدن یک خواسته سالها طول می کشد مثل وقتی که موسی علیه السلام برای نابودی فرعون دعا کرد و ندا امد که دعایت مستجاب شد اما از انروز تا روز نابودی فرعون چندین سال طول کشید. گاهی وقتها خود ما با اعمال و کوتاهی هایمان در استجابت دعایمان تاخیر می اندازیم. اول باید این موانع برطرف شود. بله شاید ازدواج به مصلحت بعضی نباشد درست مثل وقتی که بچه دار شدن به مصلحت بعضی نیست شاید دین بعضی با فقر حفظ میشود و اگر وضع مالی اش خوب شود دینش به خطر بیفتد مثل ان صحابی پیامبر که مرتب از پیامبر می خواست تا برایش دعا کند تا ثروتمند شود هر چه پیامبر تلاش کرد تا مرد از خواسته اش برگردد ثمره ای نداشت ا وقتی مرد به دعای پیامبر ثروتمند شد دیگر در نمازپیامبر شرکت نکرد دیکر تن به دادن زکات نداد و شد انچه نباید میشد. بعضی هم عجله دارند باید برای رسیدن صبور باشند اما کان انسان عجولا...
شفاعت هم مال دنیا نیست. شفاعت مربوط یه اخرت است که تازه به فرمابش امام صادق به کسی که در نماز کاهل باشد نمیرسد.اما وساطتت مال دنیاست. یه روز یه عزیزی با ناراحتی از مشکلات فراوانش نزد معصوم میرود که من غرق در مشکل هستم چرا شما برایم دعا نمی کنید امام شروع می کنند و تمام مواردی که باید دین و دنیای او به واسطه رفتار اشتباهش نابود میشد اما ایشان دستش را گرفته بوند و نجاتش داده بودند می گویند که مرد طاقت نمی اورد گریان و شرمنده عذرخواهی میکنند.
چرا باید رنج ها باعث سقوط بشه . وقتی این طور شد اشکال از خود انسانهاست . اینهمه ادم که ثر رنج رسد کردند. بهضی اصلا مسلمان هم نبودند اما رشد کردند.نباید اینقدر ضعیف بود. با نگاهی به زندگی علما بزرگان و مشایخ علمی به کسانی برخورد می کنیم که در کوران رنج ادم شدند. بزرگ شدند. یا بزرگ بودند و بزرگتر شدند .
مادر شما اشتباه می کنه باید دلیل عدم استجابت رو اول از همه در خودش جستجو کنه. باید دنبال استجابت جای دیگه باشه. خیلی از بزرگان ما با وجود بزرگ بودن اما حاجاتشان به دلایلی دیر براورده میشد ایا مغضوب خدا بودند. شما از مشکلات مردم چی می دونی. چهار نفر دور وبر خودت رو دیدی و فکر کردی از همه عالم ادم بدبختری. نه عزیزم خیلی ها هستند که در شرایط بدتر از تو زندگی میکنن که اگر بشنوی مغزت سوت می کشه. تازه تو از زندگی اطرافیانت فقط اون بخشی رو می بینی که اونها در اختیارت میگذارن تو از زوایای پنهان زندگی شون خبر نداری . همان طور که اونا از زندگی تو بی خبرن.اتفاقا اگر شما هم بخاطر داشتن هات به اندازه اون بنده خدا شاکر می بودی شاید خیلی مسایل حل میشد. شاکر بخاطر چیزهایی که داری و هرگز چشم دیدن و شکر انها را نداری. معلولی بود که کاملا فلج و بی حرکت روی.ویلچر بود با کوهی از مصیبت و رنج و ناراحتی هم مالی هم جسمی اما حرفش مثل یک خنجر به قلبم فرو رفت. وقتی شکر خدا را میکرد از او پرسیدند برای چه چیزی خدا را شکر میکنی تو که چیزی نداری. ارام گفت من خیلی خوشبختم چون همه مردم وقتی مرا می بینند بخاطر سلامتشان خدا راشکر می کنند. اینقدر که از خدا شاکی هستیم چقدر برایش بندگی کرده ایم.. خدا خدای خوبی است کاش من هم بنده خوبی برایش می بودم. به ان ازه تمام خواسته خا و توقعاتم کاش بخدا اعتماد می کردم .
سلام طهورا خانم
سوالی داشتم، کارایی مثل تعیین جنسیت هم دخالت در قوانین طبیعت محسوب میشه ؟ و اینکه آیا حرومه؟
پاسخ:
سلام عزیزم. باید مساله با دفتر مرجع تقلید مطرح بشه. مدارک پزشکی ارایه بشه و اگر با توجه به نظر پزشک و اجازه مرجعشونباشه مشکلی نیست
سلام
طهورا من دیروز یه نظر گذاشتم نمیدونم زیر کدوم پستت بود!!
بی زحمت هر وقت نظر رو دیدی بهم بگو زیر کدوم پستت بوده که برم جوابشو بخونم.
پاسخ:
سلام. همین جاست ببخشید دیر شد
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۵ مامان گلها
سلام
خداحفظتون کنه. کلامتون آرامش میده به آدم. دستتون درد نکنه. با حرفاتون دلم قرص تر شد برای انجام کاری که باید میکردم. تمام حرفاتون تو ذهنم رد و بدل میشد. 
دعامون کنید ثبات قدم پیدا کنیم. 
اگر ممکنه پست های تربیت فرزند هم بذارید. خیلی ممنون. یا علی
پاسخ:
سلام. عنایت امام رضاست. قدردانش باشیم. به روی چشم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****
***** **** * ** ** ** **********
**** *** ******* ***** ********* *** ******* ***** **** *** ***** ** ***** ******* ** ***** ***** ** *** *** * ******* * **** ****** ** ***** **** **** *** ***** ***** *** ********* **** **** ***** ****** ***** **** ******* *** *** *** *********** ** ** **** ** ***** **** ** ******* ***** ** ***** **** **** * ************* ** **** ***** ***** * ***** **** *** * ******* **** ****** *** *** * ***
**** **** ***** **** ***** **** **** ************ ** **** ******** ** *** *** **** *************** *** ** ***** ********** ******* ****** ***** ******
** *** ***** ******** *** * ** ** *** ********************* **** ** ****** ******** ***** *** *********** ** ***** ***** ** ***********
**** ******* ** ********
***** ***** *** ** ************ ***** **** **** ********** *** *** ***** ** **** * ***** ***** * ***** *******
*** **** *** **** *** *** *** *** ** **** ***** ****** ** *** ***** ************ *** ***** *******

***** **** ****** ****** ******** ****** ** **** **** ***** ** ** **** ** ******* **
*** ***** ****

پاسخ:
سلام. پدر شما در هر شرایطی که هست باید بهشون احترام بگذارید. در روالط بین اونها دخالت نکنید و اجازه بدید خودشون مشکلاتشون رو حل کنن. قرار هم نیست به این واسطه مشکلی برای شما پیش بیاد شما می تونید مهارت همسرداری و تربیت فرزند رو کسب کنید. خیلی ها توی زندگی مجردی مشکل داشتن اما این دلیل نمی شه نتونن زندگی موفقی دلشته باشن . شما می تونید از کلاسهایی که در این زمینه هست استفاده کنید. در مورد انتخاب همسر هم با دقت در انتخاب و تصمیم گیری درست بخش وسیعی از راه رو می روید
راستی من قبلا خیلی سر پست هاتون با شما بحث میکردم
وقتی همه پست های جدیدتون را باهم خوندم دیدم چندتاش خیلی بحث خیز بود 😉 ولی دیر دیدم
جای من تو بحث هاتون خالی

یک چیز دیگه در مورد دوستم. من خصوصا نگران نماز ایشون هستم. چون بعد از اشنایی با ایشون تو حرف هاشون گفته بودن که در دوران قهرشون با خدا , بعد از فوت پدرشون یک مدت نماز نمیخوندن. میترسم الان هم نخونن. البته من مستقیم نپرسیدم. ولی فکر میکنم وقتی گفته قهره قهر همین معنی را میده
خصوصا برای این مشکل من چه کار کنم ؟!
من خودم چون با زحمت به نماز رسیدم, خیلی نگرانش میشم. خیلی نگرانم که این طوری کنار گذاشته بشه 
پاسخ:
در خدمتتون هستم گلم.
خب این اصلا خوب نیست اصلا درست نیست . قرار نیست که بروز مشکلات به همچین مرزی برسیم. نباید ظرفیت ما در تحمل تا این حد پایین باشه. شاید ایشون در ایام کودکی یا نوجوانی نماز رو به شرط باز شدن گره هاشون می خوندن و حالا که خواسته اش براورده نشده این طور شدن. اگر اینطور بوده دیدگاه ایشون از ابتدا مشکل داشته
سلام
من تازه فهمیدم شما باز هم پست میزارید 😀

راستش برام یک مسئله پیش امده که یک هو دیدم شما که فعال شدید دوباره و من هم خوشحال 
راستش من یک دوست دارم . ایشون پارسال پدرشون فوت کرده و بعد از اشنایی بهم گفت یک مدت سر این مسئله با خدا قهر بوده و بعد دوباره برگشته به حالت قبلیش
الان هم با یکی از فامیلشون قرار بوده نامزد کنه. به اون پسر گفته که قبلا با یکی دیگه نامزد کرده و هیچ کس جز پدر و مادرشون خبر نداشته
پسره هم بعد از شنیدن این موضوع از ازدواج با دوستم پشیمون میشه
حالا دوستم دوباره با خدا قهر کرده . همش میگه من برای درد و بدبختی خلق شدم. من بهش گفتم هر چیزی حکمت و رحمت خداست ولی بهم گفته ایمانش مثل من نیست و الان قهر قهره. البته یک سری مشکلات دیگم داشته . مثل بیماری قلبی مادرشون 
و من خیلی نگرانش هستم
خیلی دختر خوب و مهربونیه
به نظر شما چه کار میتونم براش بکنم ؟؟!
از دور دعای خاصی هست بخونم براش ؟ یا صحبت خاصی باهاش بکنم
راستش اون موقع که مطرح شد من از یک جایی بیشتر بحث را باهاش ادامه دادم
فکر کردم اگر یک هو بهش بگم که اشتباه بزرگی کرده با من هم دیگه حرف نزنه و من دیگه نتونم براش کاری بکنم. اون موقع من فقط در مورد حکمت و رحمت خدا باهاش حرف زدم 
باز اگر محرم بود حرف بیشتر داشتم بزنم. از عاشورا کلی میشه مثال زد ولی اون موقع به ذهنم نرسید 
پاسخ:
سلام عزیزم. خوش امدید. 
بعضی وقتها کسانی که مبتلا به سوگ عزیزی میشن این طور عکس العمل هایی رو از خودشون نشون میدن . از  انجایی که دوست شما هنوز از مرحله سوگواری اش به طور کامل بیرون نیامده بوده که اتفاق بعدی افتاده , لذا دوست شما مجدد دچار بحران شده. بهتره دوست شما با یک مشاور در ارتباط باشه تا به مرور زمان دچار افسردگی نشه. فعلا در حال حاضر دوست شما به زمان نیاز داره. هرچقدر اعتقاد انسان قوی باشه بحران های اینچنینی رو عموما راحت تر می تونه تحمل کنه. صبر بر مصیبت و بر مصایب و سختی ها لازمه ی هر مسلمانی است. خوبه که اینها رو بهشون یاداوری کنید همین طور ذکر مصایب اهل بیت هم موثره. اما در کنارش موردی هم که عرض کردم رو حتما پیگیری کنند.
سلام خانوم ببخشید یه سوال داشتم میشه منوراهنمایی کنید   من اراده ام ضعیفه وکارهارونصف ونیمه رها میکنم قبل از هرکاری به شدت به اون کارعلاقه نشون میدم ولی بعداز چندروزیاحتی شده بعدازچندساعت اون کارورهامیکنم مثل ورزش کردن طراحی کرون مسجدرفتن کارای خونه.دیگه خسته شدم ازخودم بدم میاد همش هم میخوابم
پاسخ:
سلام عزیزم. شرمنده و متاسفم که نمی تونم در این مورد کمکی بکنم. دعا کنید که خدا علم من رو افزایش بده و مولامون حضرت علی توفیق علم اموزی را روزی ام کند. حلال بفرمایید
سلام طهوراجانم
سوالی در مورد دختر کوچک یکی از اقوام همسرم دارم. دخترکوچولوشون 9سالش تمام شده و به سن تکلیف رسیده ولی خب اصلا بهش نگفتن و نمیگن نماز بخونه و روزه بگیره یا حجابشو کامل رعایت کنه. فکرنکنم طفلک نمازو اصلا بلد باشه کامل. مادرش هم حجاب کاملی نداره و از طرفی پدرشم خوشش نمیاد از حجاب. ولی اهل نماز و روزه هست. راستش مادر این بچه اصلا اخلاقی نداره که بخوایم بهش تذکر بدیم. هم ناراحت میشه و هم فایده ای نداره و اهمیت نمیده. خیلی دلم برای این دخترک کوچولو میسوزه. بارها دیدم دوست داشته واسه مراسمی چادر عربی شو بپوشه یا روسری شو باحجاب ببنده ولی مامانش دعواش کرده که مثل پیرزنا میشی. نمیدونم من چه وظیفه ای دارم و چه کاری میتونم براش بکنم. یه بار واسش یه مقنعه دخترونه خوشگل و رنگی خریدم ولی خب اجازه چی پوشیدنش دست مادرشه. یا گاهی واسش کتابای داستان با قصه های مذهبی خریدم. از طرفی وقتی میگم بشینم بچه گونه باهاش حرف بزنم و نماز و حجاب و... رو براش بگم میگم نکنه بچه دچار تناقض بشه. از یه طرف من بگم حجاب خوبه و موردپسندخدا و... از اون طرف مادرش به آرایش و... ارزش بده. یا من بگم نماز فلانطوره و مادرش بگه نه کوچیکی نمیخواد بخونی. نمیدونم وظیفه من چیه و صلاح چیه.
پاسخ:
سلام عزیزم. تاجایی که می تونید ذهن بچه رو باز کنید. بیشتر از این وظیفه ندارید
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۴ زهرا سادات
ببخشید یه سوال دیگه
بازی دختر 5 ساله و پسر 5/5 ساله هم اشتباهه؟ من از دکتر حبشی سوال کردم فرمودن اگه با نظارت والدین باشه اشکال نداره و البته زمان کم 
اگر جوابتون منفی هست بفرمایید به نظرتون چه کار کنم که قطع بشه این ارتباط؟ من تا حدود زیادی موفق شدم کمش کنم چون  خانواده ی دختر از نظر حجاب  وضعیت خوبی ندارند ولی خوب گاهی که دخترک میاد زنگ میزنه من نمیتونم علنا مخالفت کنم؟
پاسخ:
بازی اونها باهم اشتباهه. نظارت هر چقدر که باشه مانع از بعضی مسایل نمی شه. 
راحت ترین کار اینه که مادر خودش جای خالی هم بازی رو پر کنه یا یه همبازی مناسب براش جایگزین کنه.. تعارف هم نداشته باشین خیلی راحت بگین نمی تونه بیاد
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰ زهرا سادات
سلام طهورا جان
طهورا جان شما همیشه با وضو دختراتون رو شیر دادین؟ من خیلی دوست دارم همبشه با وضو باشم سعی میکنم ولی خوب گاهی بیدار میشم از خواب همون موقع باید به دخترم شیر بدم که خوب وضو ندارم به نظر شما درسته که دخترم گریه کنه تا من وضو بگیرم یا بدون وضو بهش شیر بدم.
اگه لطف کنین توصیه دیگه ای هم تو دوران شیردهی بهم بگین ممنون میشم
دیگه اینکه پسرم 5\5 سالشه . چطور میشه با خدا و ائمه انس پیدا کنه
گاهی که من نماز میخونم از نماز بد میگه و یا از مسجد رفتن خوشش نمیاد خیلی و اینکه وقتی پویا قران و اذان پخش میکنه علنا میگه اه بازم اذان!!!!!
چه کنم که محبتش به دین رو بیشتر کنم ؟!
ممنون از فرصتی که برامون میذارین
اجرتون با امام رضا...
پاسخ:
سلام عزیزم. نه چنین توفیقی نداشتم.
تا جایی که می تونی وضوداشته باش
اصلا برای نماز و مسجد اصرار نکن.اما هر بارکه اومد بهش جایزه بده.هروقت یه جای زیارتی رفتی یه جایزه بخر و به اسم اون عزیز بهش بده یا بده به یکی از خدام تا از ط ف اون عزیز بهش بدن.
بهترین کار اینه که ایشون دینداری رو از شما و همسرتون یاد بگیره با اخلاق قشنگ و درست تصویر خوبی از دینداران براش می مونه. خودتون اعمال مذهبی رو با اشتیاق انجام بدید تا اون ترغیب بشه
خب میشه بفرمایین ج جوری میتونم این مادر آگاه کنم از درست نبودنه این ارتباط؟
پاسخ:
عزیزم این بازی کردن برای پسر و دختر هر دو اشتباهه و تبعات بدی داره  نادری مردن یعنی وقت صرف مردن برای بچه. باید برا ی بچه برنامه ریزی کرد.دخترشون در سنی هست که میشه تحت اموزش باشه . می شه کلاس های ورزشی بره. کتابهای مناسب سنش بخونه. مادر یه پقتی هرچند کوتاه بذاره تا با بچه صحبت کنه بازی کنه مطالعه کنه. یه وقتی رو در هفته بذاره ببردش بیرون . به هر قرار نیست تاوان گرفتاری و مشغله مادر رو بچه به قیمت نابودی اینده اش پس بده.کافیه تمام اینا رو بهش بگید بقیه اش با خودشه.
سلام 
بازی کردن دختری ک ٨ساله هست با پسر همسایه ک ٩ساله هست ایراد داره؟مادرش میکه این دختر تو خونه تنهاست و مکه جقد میشه با تبلت و من و...بازی کنه یا من ک هرروز نمیتونم ببرمش بارک
من میکم درست نیست ولی میکه من مواظبشون هستم 
پاسخ:
سلام . نه اصلا و ابدا درست نیست
من 30 سالمه. نمی دونم واقعا احتیاج به رسیدگی جسمی دارم یا نه. کلا سوالم اینه که یکی مثل من از کجا باید بدونه بدون لباسش خوبه یا نه؟ من همیشه نگرانم نمی دونم خانوم ها چطوری خودشون رو مرتب می کنن.
پاسخ:
بهترین کار برای رفع نگرانی تون مراجعه به یه متخصص تغذیه هست اگه ایشون وزن شما رو مناسب قدتون تشخیص بده معلوم میشه اضافه وزن ندارید و فقط یه نگرانی و حساسیته. اما حتی اگر این طور هم بود ورزش رو ترک نکنید.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
** ** *** ** ****** ***** **** ** ****** ** *** ** ***** *** ** *** ***** **** ** *** ** **** * **** ** *** ****** ***** *** ** ** **** **** ***** ***** **** * **** *** ****** *** **** ** ****** ** ******** **** ** ** *** ***** ***** ** *** * ****** * **** ***** *** **** **** ** **** ******  *** ** *** *** ** ** ****** * ** ** **** ** *** *** ****** ***** ***** ** *** *** ****** ** **** ** *** ** ** ** *** ****** *** ** *** *** ** ***** ** **** **** ** ** **** ** ***** **** ** ** *** **** ***** ** ** *** ** *** ** ***** *** ***** *** ** ** *** **** ***** ** *** *** **** ** *** ** ****** **** *** *** **** ** *** ** ** **** **** ****** ***** ***** ** * ** * ****** * **** **** ** ****** ** **** **** ***** ** ***** *** *** ********** **** ** *** *** *** ***** *** ****** ***** ** **** *** *** ** *** ******** *** ** **** ***** ** ******* **** *** ***** *** ** ** **** *** ******* **** *** ** **** *** ***** *** ** ** **** * ** ****** ** ** ***** *** ***** * ******* *** **** ** ** *** ** *** ** **** ** ***** ***** *** ***** * ******* ****** ** *** **** ** *** **** ** **** *** ** *** *** ***** ****** ** ***** ***** *** **** ****** ***** ****** **** *** *** ****** ** **** **** ****** ** **** ** * ******* ***** ** **** **** *** ** ** **** ***** **** **** ******* ***** *** **** ****** ** ** *** **** * ** **** ****** ** *** ** **** ***** **** ** ***
پاسخ:
سلام عزیزم. نه شما از خدا ناامید شده اید و نه مادرتان . تمام این حرفهایتان اصلا برگرفته از عمق جانتان نیست. اتفاقا کاملا برعکس حرفهایتان نشان می دهد دارید برای حفظ خودتان و دین تان به زمین و زمان چنگ می زنید. دارید تمام تلاش تان را میکنید تانشکنید و استوار و محکم باقی بمانید. این حرفها فقط ناشی از رنجی است که من نمی دانم. اما هر چه هست باید خیلی سخت باشد خیلی عمیق باشد . کاش می گفتی این رنج سختت را. لااقلش این بود که سبک تر می شدی شاید . 
حتی شاید بشود راهی معرفی کرد. راهکاری داد تا اوضاع بهتر شود. قابل تحمل تر شاید.
عزیز دلم مشکلات با تمام وسعتشان با تمام بی رحمی شان کوچکتر و حقیرتر است از رحمت خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر و از مادر به ما مهربانتر است. مشکلات با تمام هجمه های ویرانگرش در برابر امامی که پا به پای اندوه ما غصه می خورد , درد می کشد,اشک می ریزد زبون و کوچک است . مثل ما و خدا گاهی مثل ان بچه ای می شود که تیغ تیز می خواهد برای بازی های کودکانه اش و مادر او را تنگ و محکم در اغوش می فشارد , تا از خطرات ان تیغ تیز رهایی اش بخشد . کودک تقلا می کند , به صورت مادر چنگ می کشد, با پاهایش به پاهای مادر لگد می زند, فریاد می کشد , جیغ می زند,ناسزا می گوید, قلدری می کند,بر سر مادر داد می کشد که به تو مربوط نیست می خواهم بروم رهایم کن ,, .... و این میاان وسط این میدان مادر مهربانانه و صبورفقط او را تنگ در اغوش می کشد , میان تقلاهای کودکانه فرزند در هر فرصتی که دست داد می بوسدش , زیر گوشش می گوید صبر کن صبرکن.... به جایش برایت جبران می کنم . و این قصه همچنان ادامه دارد.
از خدا , خودش را بخواه . تقلا نکن. اعتمادکن . صبور باش. شاید انچه می خواهی اش تیغ تیزی باشد که جز تباهی ثمره ای ندارد. دنیا تمام شدنی است . صدسال,صدپنجاه سال بالاخره تمام شدنی است انوقت تو می مانی و یک دنیای ناتمام. شیطان همین را از تو می خواهد همین استیصال را همین ناامیدی را همین حیرانی را. بیرون بیا . 
همیشه این طور است که فکر میکنیم نمام گرفتاری ها و ناملایمات عالم بر سر ما اوار شده و ما از همه گرفتارتریم اما اینطور نیست کاش می شد پای دردهای همه نشست تا بدانیم مشکلات بقیه گاهی از ما سنگین تراست و گاهی دلهایشان از ما محکم تر شاکر نعمت ها باشیم تا ظرف وجودی مان بزرگ شود . حتی در بلاها هم شاکر باشیم مثل امام حسین در شب عاشورا. وقتی که فرمود خدایا شکرت در ناراحتی و راحتی و بلا و عافیت . 
نگاهی به زندگی اهل بیت بیندازید. رنج و مصیبت و اندوهی که انها متحمل می شدند حقیقتا ایا در تصور ما می گنجد . با تمام مصیبتها انها شاکر بودند. 
یکی از اصحاب حضرت علی نقل می کردند که بیمار شدم و تب شدیدی بر من غلبه کرد . جوری که از فرط بیماری چند روزی را خانه نشین شدم . روز جمعه تب من کم شد با خودم گفتم حالا که بهتر شدم بروم و در نماز جمعه امام شرکت کنم . وسط خطبه های نماز دوباره حالم بد شد تب بر من غلبه کرد به سختی خودم را حفظ کردم تا خطبه ها و نماز تمام شود بعد نماز امام از من پرسید امروز حال بدی داشتی عرض کردم بله تب و بیماری ام شدید بود شما از کجا دانستی امام فرمود در تمام مدت بیماری ات وقتی درد می کشیدی من هم پا به پای تو درد می کشیدم. و بعد ادامه دادند هروقت سختی یا بیماری به شیعیان ما میرسد ما هم همراه او درد و سختی را متحمل می شویم . امام از این مهربانتر و اگاهتر کجا پیدل می شپد.
در روایات هست که روزی خدا به حضرت موسی فرمود موسی ما بیمار بودیم چرا به عیادت ما نیامدی موسی تعجب کرد پرسیدخدایا مگر شما هم مریض می شوید خدا فرمود یکی از بندگان ما بیمار و مریض بود هر وقت بیماری به انها وارد میشود گویا ما بیمار شده ایم. خدا از این نزدیکتر و مهربانتر و اگاهتر کحا پیدا می شود .با فرار و ناامیدی از اغوش این چنین خدایی به کجا باید پناه برد.
قرار هم نیست خدا در نهایت همه رو ببخشه خیلی ها هستند که هرگز مشمول عفو رحمت الهی نمی شن کسانیکه ظلم می کنند کسانیکه شرک می ورزند کسانیکه ولایت اهل بیت رو قبول ندارن و محبت اهل بیت در دلشون نیست هرگز مشمول عفو نمی شن و خسران در هر دو دنیا مشمول حالشون میشه. هنگام مرگ , بسیار سخت و وحشتناک جان می دهند. شاید ما متوجه اون سختی نشیم . فکر کنیم فلانی با تمام گناهانش راحت مرد اما اینطور نیست سکرات مرگ چیزی نیست که ما بتونیم درک کنیم. درست مثل کسی که ما فکر می کتیم راحت و بی خیال خوابیده اما در واقع نمی دونیم که داره یه کابوس وحشتناک می بینه و خواب بسیار وحشتناکی داره و ارزو می کنه یکی بیدارش کنه. 
حتی قرار هم نیست خدا حتما دنیارو به بعضی بده مگه به قارون داد؟اون با تمام ثروتش به دل زمین فرو رفت .مسایل به سادگی هم که شما می گی نیست. این مربوط به کسانیکه توی دنیا خوبی های خاصی داشتن با اینکه حتی خدا رو قبول نداشتند اما برخی صفات مومنین رو داشتند لذا خدا به پاداش اون کا رها وصفات بهره یی هم در این دنیا و بعضی بهره ها مثل استفاده از غذای بهشتی ها ولو با اینکه در جهنم هستند , بهشون میده . اون چیزی که شما می فرمایید اون چیزی نیست که در واقع هست. 
صبور باش عزیزم . توکل کن. توسل کن. به مادرت بسیار محبت کن . دستانش رو ببوس. دوستش داشته باش. کنک حالش باش. سعی کن با مهربانی هات باری رو از دوشش برداری. 
سلام طهورا خانم. یه سوال داشتم. من ازدواج نکردم. از روابط جنسی بدم نمیاد. اما می ترسم که هیکلم بد باشه. اصلا نمی دونم همه دخترا بدون لباس چه هیکلی دارن. بدون لباس خودم انگار خیلی زشته. من چاق نیستم اما باربی هم نیستم. بدون لباس یه کم دل دارم. رونام چاقه. ... خیلی می ترسم شوهرم از هیکل من بده بیاد.
پاسخ:
سلام عزیزم . شما چند ساله هستید ؟اگر در سن بلوغ هستید یا در فاصله سنی بین ۱۲ سال تا۱۸ سال هستید نگران نباشید این اقتضای سن شماست همه دخترها و پسرها این حساسیت ها رو دارن . این طبیعیه. اما اگر سن شما بالاتره و منطقا و واقعا احتیاج به رسیدگی جسمی دارید می تونید ورزش کنید . این ورزش کردن در هر صورت خیلی خوبه.
سلام
طهورا جان چرا نظرات پست بعدی رو بستید؟
پاسخ:
سلام عزیزم. اگه دقت کرده باشید در تمام پست ها فقط نظرات پستهایی بازه که برام نقش پست اصلی رو بازی می کنن. پستهای اینجا دو بخش داره پست های اصلی که معمولا تلاش می کنم هر دوهفته یه بار یه پست تازه بذارم که نظراتش بازه و پستهایی که نقش فرعی بازی می کنن و سه چهار روز بعد از پست های اصلی میذارم این پستها ممکنه بخش هایی از توصیه های اساتید باشه ممکنه ادبی باشه اجتماعی یاسیاسی باشه . چون پست های اصلی نیستن قسمت نظراتش رو میبندم دوستان اگر امری دارند یا سوال یا انتقادی هست در بخش نظرات پستهای اصلی در خدمتشونم. این بود انشای من...

۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۹ زینب السادات
سلام
ممنون طهورا جان از جواب
درست میفرمایید ولی متاسفانه همسر من به خاطر نذری که هر سال دارند و بخار اینکه برادرشون با خانواده قهرند و نمیان و اگر هم باشند خونه همسرشونن میگن من حتما میرم
خانواده همسرم هم خیلی حساسند ما هر سال سال تحویل اونجاییم
هر سال تاسوعا و عاشورا
به نظرم از اول عادتشون دادم
طهورا جان مشکل اینه که من زیادی حساسم حتی اگه نرم ناراحتم که حالا چرا اونا ناراحتند
اخه میدونین خانواده همسرم خیلی رو ایشون حساسند حصور و عدم حضور ایشون فقط خیلی مهمه بقیه نه ....
شاید چون ایشون همسرش غریبن...
پاسخ:
سلام . عزیزم اگه ایشون هر سال در این تاریخ و در اون شهر باید نذری بدن , پس تکلیف شرعی دارن که حتما در این تاریخ اونجا باشن. در نتیجه بهتره با ایشون همراهی کنید. در ثانی با توجه به شرایط خانوادگی شون با رفتن شما به اتفاق همسرتون دعای خیر پدر و مادرشون همراهتون خواهد بود.  گذشته از اینا جوری برنامه بریزید که توی اون تاریخ خاص اونجا باشید اما برای سال تحویل نوبتی برید دو سال اونجا باشید یکسال جایی که دوست دارید.

اجی کسی که خودشومیکشه مگه اونم دست خدا نیست؟ چرا باید جهنمی شه؟ چرا گناهه؟ خب ازطاقت آدم بیرونه که دست ب خود کشی میزنن.چرا خدا درداشونو کم نمیکنه که اینجوری نشه....  
سلام بانوجان
این سوالا بالارو دوستم ازم پرسیده،نمیدونم جی جوابش بدم،ممنون میشم کمکم کنین
پاسخ:
سلام عزیزم.برای تمام موجودات عمری مشخص شده . انسانها هم مشمول این قاعده میشن هر چند عواملی هست که می تونه عمر را طولانی تر کنه مثل دادن صدقه و رفع بلا. عکسش هم صادقه عواملی که عمر رو از عمر مشخص شده کوتاه تر میکنه مثل قطع صله رحم یا خودکشی . این عوامل دخالت در قانون طبیعته و حرامه. انسانها نه در جبر مطلق هستند و نه در اختیار مطلق. قرار هم نیست انسانها ازاد باشند و هر کاری خواستند انجام بدهند انسانها بنده افریده شده اند قانون ساده اش این می شود که از خواست وقوانینی که خداوند برایش وضع کرده تبعیت کنه و از ان تخطی نکنه.عذابی که بابت انجام گناهی مثل خودکشی به انسان وارد میشه بابت دخالت در اراده خدا و تخطی از فرمان خدا و تبعیت از شیطانه.
انسانها اصولا برای راحت و بیدغدغه زندگی کردن به دنیا نیامده اند قران گواه این ادعاست که می فرماید ما انسانهارا در رنج افریدیم. هر انسانی بسته به میزان درک و توانایی اش گرفتار این سختی ها می شود تا از کوره دنیا اب دیده و صیقلی بیرون بیاید.این سختی ها گاهی ازمایش و امتحان است تا میزان خلوص انسان ها مشخص شود گاهی هم  بواسطه انجام بعضی خطاها یا ناشکری یا حق الناسی که به گردن ماست. قرار است اگر پایه گرفتاری ها و سختی ها در ازمایش خداست با صبر و شکر انرا پشت سر بگذاریم مثل ایوب نبی. اگر هم ریشه اش در خطای ماست انرا رفع کنیم تا از گردنه سختی ها بگذرینم . مثل زلیخا در برابر یوسف.
انچه واضح است این است که حضور و وجود مشکلات دلیل این تصمیم نیست خدا به کسی توی این دنیا وعده زندگی بدون مشکل نداده هدف ساخته شدنه. می دانم که سخته اما ابدا غیر ممکن نیست.. قرارنیست هر کسی مشکل داشت ساده ترین و پیش پا افتاده ترین و احمقانه ترین راه رو انتخاب کنه . مشکلات رو هم همه دارن . با نگاهی به زندگی اهل بیت به این نکته می رسید.مثل انسان در این دنیا مثال پاره اهنی است که اهنگر انرا در کوره با دمای بالا حرارت میده. حرا ت دادن اون پاره اهن د  اختیار اون اهنگره می تونه این کار سخت و دردناک رو با تکه اهن نکنه اما در این صورت اهن هرگز به صورت یک وسیله اهنی خوب و قابل استفاده و محکم در نمی اید .فرار از مشکلات و پاک کردن صورت مساله هیچ وقت راه درست و منطقی نیست. و بدور از شجاعت و علامت ترسو بودنه. هرگز هم کار دنیا با معجزه و رهایی انسانها به شکل مطلق نیست اگر این طور بود کار اهل بیت باید مرتب با معجزه راه می افتاد در حالیکه اهل بیتی که از همه مقربترند بیشتر از همه سختی کشیدند.
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۴ زینب السادات
سلام
طهورا جان یه سوال
اگه زن و سوهر مال دو شهر متفاوت باشند
وشوهر برای روزهای عاشورا و تاسوعا بخواند حتما در شهر خودشون باشند و البته خانواده شوهر هم خیلی حساس باشند روی این موضوع خانم باید چکار کنه؟!! خوب اونم شهر خودش و مراسم اونجا ذو دوست داره و از هیئت های اونجا از بچگی خوب اخت بوده
چه باید کرد ؟ 
ممنون میشم کمک کنین
پاسخ:
سلام. با هم توافق کنید که دو سال رو مطابق میل همسرتون به شهر ایشون برید و یک سال رو توی شهر خودتون بمانید. از قدرت زنانه تون برای راضی کردن همسرتان استفاده کنید. شما توانایی اش را دارید
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۸ فاطمه زهرا
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ****** **** *** ********* *** **** ** ***** ** *** ***** ******* * **** * ******* **** ****** *** * *** **** * *** ******** *** **** *** *** **** * ******** ** **** ***** ***** ** **** **** ******* **** ********* ** *** ***** *** ********** **** *** ** ****** *** ** ** *** ** ****** ****** *** ** **** **** * **** ****** ***** **** ********* ***** ** **** ** ************ *** **** ** ** ***** *********
پاسخ:
سلام هر چند باز هم بهتره توسط مشاوران پیش از ازدواج احتمال وسواسی بودن ایشون چک بشه . اما در کل سن بالا  داشتن در ازدواج هرچند مشکلاتی مثل بحث بچه دار شدن  و ... هست , اما ربطی به سلامت جسم و روح نداره.
من خیلی به مراجعه دختر و پسر قبل از ازدواج به مراکز مشاوره اعتقاد ندارم , اما پیشنهاد می کنم اینا به یه مرکز معتبر برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنن.
۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۶ فاطمه زهرا
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** **** *** *** ***** **** ** **** * **** ** ***** ** ****** ******* **** * ** ******* ** ** **** ***** *** **** ** **** ****** ************* * **** * **** ** ********** ***** ** **** ** ***** * ** **** ****** ***** * ***** *** *** ******* ****** **** ** *** ** **** *** ** ****** ** ***** *** ***** **** *** ***** **** ****** ** **** ** ********
پاسخ:
سلام گلم.اینکه می فرمایید سخت گیر بوده یعنی در چه  اموری سخت می گرفته.؟ ممکنه دچار نوعی وسواس باشن که باید بررسی بشه. هرچند بازم تاکید می کنم باید مشخص بشه منظور شما از سخت گیر بودن اقا پسر دقیقا چیه. 
خداوند ان شاء الله به تمام همسران و خانواده های شهدای مدافع حرم صبر عنایت کنه و حفظشون کنه 
همینطور شما عزیز رو 
السلام علی من اتبع الهدی

به اطراف و اکناف نگریستم

عراق و سوریه و یمن و بحرین و ایران را دیدم

یعنی 150 میلیون نفر

در حالیکه 313 نفر لازم است

کم نیستند کسانی که یامهدی میگویند

اما قلیلند کسانی که با مهدی باشند

کمتر از 313 نفر

آیا روی خودم پاگذاشتم؟؟

بله

و به همین دلیل رویم پاگذاشتند

چه کسانی؟؟

همانانی که یا مهدی میگفتند و با مهدی نبودند

همانانی که یک ماهشان معادل سی سال دیگران است

همانانی که با پیشانی پینه بسته بر دستان پینه بسته خطابه میراندند و از آتش میترسانندشان

و امروز

900 نفرشان گریبان میدرند که:

ما فقط سهم خود را از سفره انقلاب برداشتیم

شیرزنانی را میبینم

که برای جهیزیه دخترشان کلیه میفروشند

شیرمردانی را میبینم که برای تحصیل فرزندشان به اندازه یک آب انبار عرق غیرت و تعصب میریزند

همین الان

همین الان بانویی به من مراجعه کرد

بی سرپرست

با یک کودک معلول جسمی

نیازش چقدر بود؟؟

به امیرالمومنین (ع) به بانوی کربلا(س) قسم

50 هزار تومان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به شرفم قسم

از این افراد در اطرافم زیاد است

ناامید نمیروند

چون 14 سال قبل به خدا قول دادم

روزی که همسرم زیر عمل از دنیا رفت

و 8 ساعت بعد زنده شد

از همانروز روی خودم پاگذاشتم

حق دارید باور نکنید

چون از منظر شما

همه ایراد داشته و متهمند

که روی خود پانگذاشته و خیال آقا را از بابت خود راحت نکرده اند

بله بنده خیال آقا را از بابت خود راحت نکردم

چون خودم را در حد غلام ایشان هم نمیدانم

اگر بخواهم خیالی راحت کنم

خیال جناب قنبر را راحت میکنم

مولا مقامش بالاست

خیلی بالا

تا جاییکه شعور من بدان قد ندهد

بله

باید به اطراف نگریست

نگریست و گریست


پاسخ:
همه اینها که شما می فرمایید درست. سختی ها هست . مشکلات هست. کژی ها هست. همه درست... اما در نگرش شما به اصل مهدویت اشکالات فاحشی هست برادر.
برای ظهور شرایط و علایمی هست .تا شرایط نباشد امر ظهور محقق نمی شود اما علایم تنها هشدار دهنده است و ممکن است جابجا شده یا اصلا پدید نیاید یا اینکه در علایم بدا رخ دهد. برخی شرایط در اختیار ما و برخی به عهده خداست اما علایم در اختیار ما نیست. ما نسبت به تحقق شرایط مکلفیم اما در مورد علایم وظیفه ای نداریم. شرایط ظهور باید یکجا جمع شود و اگر یکی نباشد شرایط محقق نمی شود ولی علایم بتدریج می اید.
ما در ایجاد شرایط دخیل هستیم مثل وجود قانون و یاران خاص ولی برخی هم اعجاز است مثل ندای اسمانی.می بینید که در امر ظهور فقط جمع شدن ۳۱۳,نفر کافی نیست بلکه شرایط ظهور باید همه یکجا جمع شود .همه اش در اختیار ما نیست بعضی به اراده خداست.
خدا به شما جزای خیر دهد و شما را در زمره ی منتظران حضرتش قرار دهد. 
چرا باور نکنیم ان شاالله خدا به شما توان وصبر بدهد و شما را از سختی ها رهایی بخشد.
من به شما تهمت نزدم فقط از شما چند سوال پرسیدم. به هر حال امثال من که از عالم و ادم گله داریم و به زمین و زمان خرده می گیریم و از همه توقع داریم تا بهترین باشند باید به خودمان تکانی دهیم و سهمی در تغییر رو به جلو در دنیا داشته باشیم.
باز هم می گویم دنیا سخت و تیره هست اما نه انقدر که زیبایی ها و خوبی هایش را نبینیم.
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته...
۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۹ مامان گلها
سلام طهورا خانم . حالتون خوبه؟
این روزا من یه حالی دارم نه چندان خوب . بعضی وقتا این حس میاد سراغم که دوست دارم تنها باشم حوصله هیچ کاری رو ندارم . 
چند روز دیگه عروسی دختر خواهرشوهرمه ، اونا خیلی با ما متفاوتن از هر جهت توقعاتشون هم خیلی بالاس. مثلا از قبل به ما گفتن تو عروسی باید فلان طور لباس بپوشید باید هدیه فلان چیزو برام بیارید بسیار تجملاتی هم تو جهیزیه اش و تو مراسمشون عمل میکنن. من و همسرم اصلا این برنامه ها رو قبول نداریم یکی دو بار هم از سر خیر خواهی به خوبی شوهرم بهشون گفت که بعضی کارا جلوی دیگران شاید خوب نباشه مثلا اینکه جهیزیه آنچنانی بگیرید و نشون بقیه هم بدین و ... خوششون نیومد . 
حالا مثلا عروس خانم به من میگه تو حتما باید فلان لباس رو بپوشی . همسرم راضی نیست حتی با اینکه دختر خواهرش هست خیلی از کاراشون انتقاد میکنه و خوشش نمیاد میگه من بلید جوری در برابر اونا عمل کنم که الگوی دینی باشم مقابلشون  ولی من هرطور هم باشم اونا اصلا هیچ تاثیری روشون نداره چون اصلا قبول ندارن .
همسرم میگه مثلا یه نیم سکه بیشتر نمیتونم برا هدیه شون بهشون بدم ولی متاسفانه خانواده خواهر و مادرش اینا اینقدر پرتوقع هستن و خودشون هدیه های گرون قیمت گرفتن.  منم به خاطر رصایت شوهرم هرطور که ایشون میگه عمل میکنم ولی مدام اونا انتقاد میکنن بهمون. 
خیلی چیزای دیگه که تو دلمه . نمیدونم دلم گرفته بود یه جوری دوست داشتم با یکی مطرح کنم. فکرم مشغول بود که چطور عمل کنم که در محضر خدا سربلند باشم و همسرم ازم راضی باشه . چطور میتونم از افکار مزاحم راحت بشم چطور میتونم با افتخار اونطور که میخوام باشم نه اونطور که دیگران میخوان. 
ببخشید مزاحمتون شدم یه راهکار برای آرامش روحی میخواستم .
پاسخ:
سلام مامان گلها. اتفاقا خواهر من هم که بزرگتر هستن از شرایط مالی ویژه ای برخوردارند الان حدود یکسال از ازدواج دخترشون میگذره . ایشون توانایی مالی بالایی دارن .جهیزیه خواهرزاده ام را باید میدیدی . واقعا دیدنی بود چون خواهرم و همسرشون زیاد خارج از کشور میرن بعضی چیزاشو از اونجا اورده بودند. همه برای کادو سکه و یا هدایای خیلی گران قیمت دادن اما همسرم اون موقع گفتن توانایی مالی ندارن . شاید باورت نشه اما من بعنوان خاله اش کادوی سرعقد و بعد عروسی منظورم پاتختی اش هست ۸۰هزار تومان بود .۵۰تومن سرعقد و 30تومن پاتختی. همه برای مراسم عقد رفتن اما چون مراسمشون موسیقی مطرب و .. داشت ما نرفتیم. به همین دلیل برای پاتختی هم نرفتم . همه برای لباس و ارایشگاه واینا کللللللی هزینه کرده بودن. اینا رو گفتم تا بدونی خیلی ها در شرایط شما هستن.  مهم اینه کار رو برای رضایت شوهرت بکنی. کار وقتی برای رضای شوهرت باشه پشتش رضایت خداست. پشتش دعای امام زمانه. لازم نیست یاداوری کنم که اینا در صورتیه که حرف شوهرت ودغدغه شوهرت خدا باشه که هست. بقیه اش اعم از رضایت خواهر و خواهر شوهرو ..... باد هواست. مهم نیست. برای خدا زندگی کن تا خدا درهای معرفتش رو به روت باز کنه.
این روزها, روزهای سختیه برای امام زمان. روزهای پر از تب تاب. روزهایی که هر روز ش عاشوراست. اقامون هر روز عزادار ه . عزادار بدن بدون سر یه بچه ۱۲ساله. عزادار همون دختر سوری که جوراب شلواری سفید پایش بود و پیراهن ابی همه اینها بود اما دخترک سری به بدن نداشت تا برایت بگویم موهایش فر بود یا صاف بلند یا کوتاه مشکی یا بور... امام ما عزادار روزهای سخت ماست . 
میبینی امام ما این روزها , روزهای سختی دارد . فکرمان را از چیزهای کوچک خالی کنیم . فکرمان را متوجه دغدغه های اماممان کنیم. شاید باری از دوشش برداریم.
۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۶ بانوی شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****** *****

*** *** **** ***** ***** *** * *** ***** ** ****** ****** *** *** **** *** ** ** ****** ** ***** *** **** ** *** *****

***** ****
*****

پاسخ:
سلام. به روی چشم
باسلام

تا آمدن صاحبمان محکم می ایستیم؟؟؟؟؟

فکر میکنید ایشان تشریف بیاورند؟؟؟؟

به کجا؟؟؟

به جامعه ای که سرتاسر ریا و تزویر و دروغ است؟

به جامعه ای که نان قیمت جان یافته است؟؟

به جامعه ای که ظاهر زنان و مردان قابل تشخیص نیست؟؟

به جامعه ای که .................................

خیر

ایشان نخواهند آمد
چون لیاقتش را نداریم

یا مهدی میگوییم اما با مهدی نیستیم

کمی به اطراف و اکناف بنگرید

متوجه خواهید شد


پاسخ:
علیک سلام.
زمان تجلی اخرین خورشید فرا خواهد رسید . بدون شک. بدون شبهه. بدون ذره ای تردید . 
بله...
فرج نزدیک است ان شاالله
ما به فضل خدا امیدواریم و ان شاالله لیاقتش را کسب خواهیم کرد. تمام تلاشمان را می کنیم. 
اللهم عجل لولیک الفرج می گوییم . دنیا همین است همیشه همین بوده هم لشکر عاشوایی داشتیم هم یزیدی. هم علی هم معاویه. اما وجود جنود عقل و جهل توام با هم هرگز سبب نشد  تا الله جل وجلاله زمین را از حجت خود تهی کند . برای همین بود که درست وقتی که ابوسفیان بود پیامبر امد. وقتی که معاویه بود علی هم بود. وقتی که یزید بود حسین هم بود و .....
به اطراف و اکناف نگاه کنید دنیا مردان و زنان شیردل هم کم ندارد کسانی که برخلاف ادعای شما با عمق جانشان یا مهدی می گویند. به مردم مظلوم اما شجاع یمن نگاه کنید که چطور با سلاح های سعودی کشته می شوند اما در برابرشان سر خم نمی کنند به شیعیان بحرین نگاه کنید که چطور پابرجا با دست خالی در برابرتمام ظلم ایستاده اند به مردم بی پناه عراق و زنان و مردان و کودکان سوری نگاه کنید که اربا اربا می شوند اما زیر بار  ننگ تسلیم در برابر شیطان نمی روند. به زنان جوانی که در همسایگی تان زندگی می کنند نگاه کنید که چطور تمام عشقشان را به قربانگاه می فرستند و به تاسی از  ام وهب جنازه بی سر همسران و فرزندانشان را تحویل می گیرند و صبورانه و محکم ایستادگی می کنند. دنیا تاریک هست اما هنوز زیبایی هایی دارد که شما با دقت انرا ندیده اید.
حالا از همه این حرفها گذشته.... شما برای ظهور امامتان چه کرده اید... چقدر برای ظهورش از خودتان مایه گذاشته اید... چقدر روی خودتان پا گذاشته اید... چقدر همان ادمی شدید که او می خواهد... چقدر خیالش را از بابت خودتان راحت کرده اید .... چقدر برایش سربازی کرده اید... چقدر ابروی تان را برایش خر ج کرده اید ... چقدر...
گاهی لازم است بجای جوالدوز زدن به دیگران خودمان را سوزن باران کنیم.
بیایید خودمان را درست کنیم تا دنیا جای بهتری برای زندگی کردن شود .
خودتان را درست کنید , عالم درست می شود
۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۰ زهرا سادات
سلام
طهورا جان خواهر شوهر گرامی من بدون تماس یهو میاد خونمون
یهو ایفون زنگ میخوره و بنده میببنم ایشون پشت در هستن!!!# چطور بگم بدون تماس نیان که ناراحت نشه؟! هر جورب برسونیم بهش ناراحت میشه...
پاسخ:
سلام. البته مهمان حبیب خداست اما در هر صورت این شکل سرزده امدن اگر براتون سخته می تونین از شیوه استادما استفاده کنید. یادمه ایشون در برخورد با موارد مشابه خودشون رو مثال زدن که...
در میان همسایه ها و اقوام همسرم من تنها کسی بودم که دانشگاهی بودم و عادت اقوام همسرم خصوصا این بود که بعضی شبها کاملا سرزده می امدند منزل ما و تا دیر وقت هم می ماندند و چون معمولا فصل امتحانات بود من با سختی زیادی روبرو می شدم چون بعد از رفتن اونها باید تا صبح بیدار می ماندم و درس می خواندم باز نکردن در کار درست و خوبی نبود برای همین تصمیم گرفتم از این به بعد چند روز مانده به فصل امتحانات برای شام دعوتشون کنم خونه مون و بگم چون از فلان روز امتحانهام شروع میشه ومن متاسفانه نمی تونم مهمان داری کنم و کسی رو بپذیرم امشب همه رو دعوت کردم تا بعد شرمنده نباشم چون موقعیت مهمان داری ندارم و باید به درسام برسم. ایشون می گفتن اوایل انگار بهشون برمیخورد اما کم کم عادت کردند . شما هم می تونی همین شیوه رو استفاده کنی یه هفته برای شام یا ناهار دعوتشون کن و بگو ببخشید چون مثلا تا اخر ماه امکان اینو ندارم که در خدمتتون باشم امروز  دعوتتون کردم . تا یه مدت ادامه بده شاید اولش سنگین باشه  اما کم کم عادی میشه. 
سیاست ما عین دیانت ماست

کدام سیاست؟

کدام دیانت؟

سیاستی که چراغ بیت المال برا برای انجام کار شخصی خاموش میکند 

عین دیانت ماست

نه سیاستی که فیش حقوقی 400 میلیون تومانی را ماله کشی میکند

اسلام یعنی دیانت توام با سیاست

اما سیاستی مبتنی بر راستی و صداقت

نه دروغ و دغل و حقه بازی
پاسخ:
قطعا و یقینا اشکالاتی وارد است اما ایا این باعث می شود که دست از تلاش برای برطرف کردن نواقص و امید به فردایی بهتر تحت ولایت مولانا و حبیبنا امام خامنه ای , برداریم.... با رهبری تا ظهور صاحبمان محکم می ایستیم و به فضل خدا بر تمام نواقص غلبه می کنیم . این شیوه ای است که از مولایمان امیرالمومنین اموخته ایم . 
این تلاش و امیدواری شرافتمندانه تر از این است که کنج خانه هامان,تسبیح به دست وسجاده نشین مثل موجودی مفلوک وبی خاصیت بنشینیم بدون تلاش بدون جهاد بدون امید. انوقت می شویم مثل ربیع ابن حیثم که از یاران حضرت علی بود تمام روزها را روزه می گرفت و شبها راعبادت می کرد سنگ ریزه به دهان می گذاشت تا جز ذکر نگوید و در سیاست دخالت نکند.مولا شهید شد خواجه ربیع دخالت نکرد. امام حسن شهید شد دخالت نکرد.فقط وقتی امام حسین شهید شد گفت وای بر مردم که پسر پیامبر را کشتند. بعد هم تا اخر عمر پشیمان بود و استغفار میکرد که چرا به همین اندازه هم دخالت کرده و به جایش ذکر نگفته. این به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری همان اسلام کاریکاتوری است
۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۵ بانوی شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
***** * *** ******** ** *** **** *** ******

***** ** *** ********* **** ****** **
**** **** ** **** **** **** ** **** ****** **** *** *** *** **** *** ****** **** *** **** ***** ***** *** *** ****** ** **** *** ***** ** *** *** **** **** ***** ***** **** ****** **** **** *** ****** **** *** ***** **** *** *** **** *** ******** ***** ***** ***

**** ** ***** ******

*** ** ***** ***** ***** ***** ***** ** **** ******* **** ****** ***** *** ***** **


پاسخ:
وقت من فدای یه تار موی شما . هر وقت هر جا که لازم بود در خدمتگزاری به شما اماده ام . اگر خدا بخواهد اگر امام رضا اذن دهد...
سلام بانو جان
خوب هستین؟ 
طهورا جان 
میشه با نفس حقتون دعام کنین 
آشفته حال و پریشانم 
ان شاءالله که همیشه سلامت باشین و سعادتمند و عاقبت بخیر دو عالم 
پاسخ:
سلام گلم . محتاجیم به دعا اما این وسط نفس حقم کجا بود...
ان شااله که خداوند بهترین ها رو براتون رقم بزنه و در دنیا و اخرت عاقبت بخیر باشید.
سلام مجدد

دست خودتان است که اهل خدا آباد باشید یانه؟

کافیست به وحدانیت خداوند متعال -رسالت حضرت ختمی مرتبت(ص) -ولایت حیدر(ع) ایمان داشته و از انوار نورانی قرآن به زندگی خود بتابانید

مردمداری - تواضع- حسن خلق- صداقت- دستگیری- صبر و....... داشته باشید

و مهمتر اینکه از سیاست پرهیز کنید

برگ به هنگام زوال می افتد و میوه به هنگام کمال

ببین چگونه می افتی؟

مثل یک برگ زرد یا مثل یک سیب سرخ؟

پاسخ:
علیک سلام.
از سیاست بپرهیزیم....؟؟؟؟!سیاست ما عین دیانت ماست . بیش از ۱۴۰۰ سال است که یاد گرفته ایم دین از سیاست جدا نیست.
۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۱ بانوی شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
******

** **** *** ** *** **** **** ***** *** **** **** *** *** *** ***** ** *** ** ** ****** * *** ***** *** ******* ** ****** ****** *** *** ** *** *** **** ** ********* ** **** ***** ****** * ***** *** **** *** **** ***** **** *** ***** * **** **** *** ***** *** **** ****** * ***** **** *** ** ***** ** ***** ******

** **** ******** **** **** ****** **** ** *** **** **** **** ** ******** **** * ******** **** *** ****** ****** ** **** ****** **** ***** ** ***** ** ***** ****** * ***** ***** *** ****** **** *** ** **** * **** ******* *******

****** ***** **** *** *** *** *** ****** *** **** ** ***** ***** **** *** **** **** * ******* * **** *******

* *** ** **** ****** ** ***** ***** ***** *** ***** ***** ** ***** ****** **** ***** **** *** ***** *** **** **** **** **** ****** **** **** ***** **** *** * *** ** ***** ***** ** ****** ****** **** *** *** **** ******* ** *** * ***** ***** ****** **** **** ***** ** ** ***** ***** ***** ****** **** ********* *** *** *** ****** ******** * ******* *** ** ***** ** **** *** *** **** **** ******* *** ** ****** ***** ***** ** **** ***** **** ***** ***** ***** ** *** ** *** ***** ***** *** *** *** **** ***** **** ***** *** * *** ** **** **** ***** ** **** ** ****** ***** ******* ****** *** *** ***** ** *** *** ******* ** **** ********* ***** *** ****** **

پاسخ:
عجب خواهر شوهری. ایشون دوهفته بده دست من ...
نه اتفاقا کار درستی کردی دیگه خونشون ظرف نشور اما توی کارهای ساده مثل انداختن سفره و جمع کردن و .. کمک کن.
بله متاسفانه خیلی این مورد رو شنیدم که توصیه هاشون مشکل داره.
ببین من مشاور توی شهر شما سراغ ندارم متاسفانه. مشاوران هم تا جاییکه من می دونم این مورد رو تلفنی حل نمی کنن و اصرار به ملاقات حضوری دارن. من فقط توی تهران و قم کرج سراغ دارم. خیلی دوست دارم کمک کنم اما در این مورد تخصص ندارم . فقط چند تا نکته رو اگه اجازه بدین عرض کنم.. 
ممکنه دلیل افسردگی بعد از زایمان یک مورد خاص باشه که در این صورت باید ازش فاصله گرفت. افسردگی بعد از زایمان با  ممکنه با مواردی مثل زودرنجی , احساس خستگی, بی خوابی, تغییر در اشتها,ایجاد افکار منفی,اضطراب و نگرانی همراه باشه. این اضطراب خودش با سربع شدن نبض تعرق زیاد تپش قلب همراهه. داشتن یک دوست خوب که بتونید باهاش صحبت کنید خیلی خوبه. سر خودتان را با کلاس رفتن ورزش و شنا گرم کنید. همسرت می تونه این میان نقش موثری داشته باشه باهاشون صحبت کن و هر جا لازمه احساست رو بیان کنی. گاهی برای نگهداری بچه از ایشون کمک بگیر تا بتونی استراحت کنی یا کلاس یا استخر بری. پیاده روی و مطالعه هم خوبه . فعلا تا اطلاع ثانوی از شرکت در مراسم عزاداری خودداری کت. راستی قبل از هر کاری از نظر تیرویید و کم خونی خودت رو چک کن.
باسلام
هم قدم تا خدا آباد؟!!
مگر اینجا خدا آباد نیست؟
مبدا تا مقصد خدا آباد است

پاسخ:
علیک سلام. دعا بفرمایید نویسنده هم اهل خدا اباد باشد.
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۷ بانوی شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****
**** *** ***** ***** **** ** **

**** **** ***** **** *******
***** ** ** *** *** **** ** *** ***** ** **** *** **** **** **** **** **** *** * ** **** ***** *** **** ** *** ** **** *****
****** *****

** ****** **** ******* ** **** ******** **** *** **** **** ***** **** **** ** ******* ****** ***** ********** **** ** ***** * **** **** * ****** ** **** **** ****** ***** **** *** ************ **** **** *** ***** ***** * ******** **** ***** ***** * ***** ****** ** *** **** ** *** ***** * ** **** ****** *** ** ***** ***** *** * *** **** *** * **** ** *** ****  * **** ***** ********* ****** *** ** ***** *** ** ******* *** ******** * *** ******* ** ***** **** *****

********* ******* **** *** ** **** ********* *** *** ** ****** ** ***** *** *** **** **** ** ******* ** ***** ** **** *** *********

****** ******* **** *** **** ***** **

*** **** *** ***** ******* *** *** *** *** ****** ** ******* ***** ** **** ***** ***** *** ****** ****** *** **** **** ******** ** ***** *** ** *****

پاسخ:
سلام. یادت باشه هیچ وقت نقاط ضعفت رو به کسی نگی چون ممکنه بعدا علیه خودت استفاده بشه خصوصا ترست از بعضی چیزها .الان هم وقتی این حرکت از طرف ایشون سر میزنه ابدا حساسیت خاصی نشون نده و وانمود کن دیگه نمی ترسی و این ترس مال گذشته بوده هرچند رفتار ایشون خیلی بی معنا و خلاف ادبه و اساسا تعجب میکنم چرا از اول تا این حد بهش پر وبال
دادی که جرات همچین رفتاری رو داشته باش . الانم خیلی.جدی ولو در حد یه نگاه تند یا بی تفاوتی یا اینکه خیلی راحت بهش بگو ,,, هر چیزی انداره داره دیگه کافیه,,,,, بهش نشون بده باید مراقب رفتارش باشه.جز با این مسایل که گفتم دیگه راهی نیست گاهی باید به رفتار نامناسب واکنش نشون بدی چند وقت دیگه بچه ات بزرگ میشه و شاهد این رفتار با شما باشه اصلا برای تربیتش خوب نیست .
بعد هم چه نیازی هست حتما یکی پیشت باشه یاد بگیر مستقل باشی و به کسی متکی نباشی . وابستگی به دیگران عزت نفس روکم می کنه. اینهمه زن هستن که شوهرانشون نیستن باردارن بچه نوزاد دارن یا تنهان اما هبچ وقت اونطور نیست که یکی مدام پیششون باشه. همسران طلبه و همسران شهدا و همسران مدافعان حرم شاهد این ادعای من هستن. سعی کن خودت رو بسازی تو که تنها نیستی خدا هست امام زمان هست کی از اینا بهتر. 
سوال شما از مادر شوهرتون یکی از بدترین سوالا از یه ادم وسواسیه. هرگز نباید از یه ادم وسواسی خصوصا در این سن و سال این طور سوال کرد چون قطعا در دفاع از کارش همین پاسخی رو میده که ایشون داده خصوصا اینکه سوال شما رو بی ادبانه تلقی کرده برای همین اینطور جواب داده. شما نباید از این راه وارد می شدی.
شما حتما بهتره با یه مشاور خوب در ارتباط باشی. متاسفانه چون رابطه من و شما از طریق فضای مجازیه خیلی کارگشا نیست برای حل بعضی مسایل که نیاز به صحبت ودقت زیاد هست باید مشاوره حضوری باشه هیچ مشاوری افسردگی رو از هر نوعش اصلا این طوری درمان نمی کنه و میگه باید حضوری باشه و تلفنی هم نمی پذیره گذشته از اینا من دانشم در این خصوص زیاد نیست شاید بتونم تشخیص بدم کسی افسرده هست یا نه اما درمانش نیاز به دانشی داره که حقیر ندارم لذا توصیه می کنم ماجرا رو حتما دنبال کن و بی خیال نباش. عزیزم افسردگی ات باید درمان بسه درغیر اینصورت ممکنه تبعات داشته باشه . ببین من تاکید می کنم بی تفاوت نباش.حتما درمانش کن ممکنه یه مقطعی حتی چند سال ولت کنه اما با کوچترین اتفاق یا حادثه یا بارداری مجدد برمی گرده افسردگی اگه درمان نشه نهفته باهات همراهه.
عذر میخوام بنده منظورم رو خوب نرسوندم......من نگفتم مادر حضرت علی وپیامبر ازدواج کردن اصلا منظورم این نبود گفتم مادر حضرت علی هم پیشنهاد به پدر حضرت علی دادن از طریق پدرشون ....ازدواج های پیامبر اکرم مد نظرم نبود...اینکه خانم ها یا مستقیم یا بواسطه پدرانشون مانند دختران حضرت موسی به آقا پیشنهاد خواستگاری میدادن...امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم که عرف  در زمان اسلام به این صورت بوده که خانم ها پیشقدم بودن البته شاید اشتباه میکنم من ازشما تقاضا داشتم که در زمان صدر اسلام به چه صورته..هرچند وقت گرانبهاتون رو صرف سوال من نکنید...از پاسخگوییتون سپاسگزارم
پاسخ:
من این رو هم نمی دونستم. یعنی حقیقتش در مورد این بخش از تاریخ که در واقع تاریخ قبل از اسلامه مطالعه نداشتم. خوشحال میشم منبعتون رو بفرمایید پیشاپیش سپاسگزارم.
نه فکر نکنم عرف اینطور بوده باشه البته مطالعات منم خیلی زیاد نبوده اما این رو از اون جهت میگم که چند جای تاریخ هست که بعضی از مردم خصوصا بعضی زنان پیامبر نسبت به این مساله واکنش منفی داشتن. حتی در تاریخ هست که عایشه بارها و بارها وقتی به دلیل محبت فراوان پیامبر به خدیجه کبرا , از روی حسادت از ایشان بدگویی می کردند یا با تحقیر وکلمات زشت از ایشون یاد می کردن یکی از تحقیر هاش همین بود که او زنی بود که خودش به خواستگاری رفته. هر چند پیامبر باهاش به سختی رفتار کرد اما تاریخ شهادت میده از اون پس چقدر حضرت زهرا رو که یه دختر کوچک بوده با این حرفهاش رنج داده و پیامبر بارها وقتی می امدند شاهد چشمان اشکبار دخترشون بودند که از این مساله ناراحت بودند. هر چند عرض کردم اطلاعات منم محدوده در این مورد و با قاطعیت نمی تونم در موردش نظر بدم.
خیلی هم خوشحال میشم من بی نهایت عاشق تاریخ هستم این سوالات خیلی خوشحالم می کنه عزیزم
سلام عزیزم 
چقدر شما خوبید... 
خوش به حالتون که تو زندگیتون از یاد خدا غافل نمیشید.. 
خیلی التماس دعا 
پاسخ:
سلام شما محبت دارید اما اواز دهل شنیدن از دور خوش است....,امان از روزی که پرده ها کنار رود . روزی که نهان ها اشکار شود روزی که اسرار خلوتهایمان فاش شود. روزی که تمام مکنونات قلبی مان هویدا شود.... انوقت است که معلوم می شود ایا طهورا همانی بود که نشان می داد... یااباالغوث ادرکنی...
عرض ادب...متشکر از تلنگر به جای شما...بنده شخصا در جلسه اول به چهره آقا نگاه نمیکنم اما این هم درست نیست که آقای مذهبی کل یکساعت فقط خانم را تماشا کنن این رو از زاویه نگاه آقا تشخیص میدم وسنگینی نگاه باتوجه به وضعیت امروزی که برای مثال ۳۰.۴۰ جاویا حدااقل ۳.۴سال خواستگاری میرن!
اما در کامنت دوست خوبمون فرمودید که اگر خانم طاقت نه شنیدن داره مشکلی نداره بره به خواستگاری خب من فرقش رو متوجه نمیشم که اگر خواستگار هم بیادامکانش هست جواب رد بدن در هردو حالت رد هست...
باتوجه به مطالعات اندک من این پیشنهاد از طرف خانم ها بوده مادر حضرت علی وبانوان که به مسجد میومدن به پیامبر اکرم میگفتن من همسر شما بشم وپیامبر قبول یا رد میکردن حتا صیغه عقد هم خانم میگه من به همسری تو دربیام قبول میکنی یانه ممنون میشم اگر اشتباه میکنم اصلاح بفرمایید از نظر تاریخ اسلام و مذهب نه عرف
پاسخ:
سلامت باشید. من توصیه می کنم همان جلسه اول نگاه کنید تا در اولین و ابتدایی ترین قدم تکلیف تان مشخص شود. 
اقای مذهبی و غیر مذهبی نداره کلا نباید و قرار هم نیست و قشنگ هم نیست ودرست هم نیست که اقای خواستگار بقول شما یکساعت خانم رو نگاه کنه. منظور از دیدن , نگاه کردنی بدون قصد لذت و تنها برای تشخیص چهره ی طرف مقابل است. تا طرفین متوجه بشوند که اصلا چهره مطلوبشان هست یا نه.
ایشون سوالشون این بود که چرا باید همیشه پسرها برای خواستگاری و انتخاب زمان ازدواجشان حق انتخاب داشته باسندو ایااگرمساله بالعکس بشه به لحاظ شرعی و در اسلام مشکلی هست؟جواب مربوط به این سوال بود.
مادر حضرت علی به پیامبر پیشنهاد ازدواج دادن؟؟؟؟؟!چه زمانی دقیقا این کاررو کردن؟من اولین باره چنین مطلبی رو می شنوم . با توجه به تاریخ وفات همسرشون و سن ایشون و .... شما سندتون رو می فرمایید؟من اطلاع ندارم باید بررسی کنم.
اما تا جاییکه من اطلاع دارم یک مورد بوده که یکی از بانوان مسلمان نزد پیامبر می ایند و چنین تقاضایی رو می کنن,پیامبر پاسخ رد می دهند و ایشان را به ازدواج یکی از صحابی در می اورند.من به مورد دیگه ای برنخوردم شاید بوده اما من بی اطلاعم. اگر هست لطفا با ذکر سند بفرمایید تا از یکی از اساتید حوزه بپرسم و خدمتتون بگم.
کلا ازدواج های پیامبر بنا به دلایلی بوده یکی به دستور مستقیم الهی بوده که,در قران بهش اشاره شده .منظورم همسر پسرخوانده پیامبر هست. بعضی بنا به مصالح سیاسی بوده مثل عایشه و حفصه . اما بیشتر همسرانشان از همسران شهدا بودند که اغلبشون سن های بالا داشتن و در واقع  پیامبر اونها رو سرپرستی میکرد بدلیل شرایط نامطلوب اقتصادی مسلمانان در انزمان. در ضمن در تاریخ هست که همان زمان هم که اون زن مسلمان به پیامبر این پیشنهاد رو داد مورد سرزنش مردان و زنان حتی همسران پیامبر قرار گرفت . نشان می دهد این مساله انزمان هم بر طبق عرف عامه نبوده.اما در اسلام بلامانعه
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۷ ... یک بسیجی ...
تشکر...
پاسخ:
سلامت باشید
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
پاسخ:
ان شاالله
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۹ مامان س و ح
سلاااااام طهورا جون
واااااای که چقد دلم یه ذره شده بود واسه نوشته هات
الان شانسی اومدم دیدم ازاردیبهشت نوشتی
اخ‌جون اخ‌جون اخ‌جون
من دو تا خواهر دارم ولی خواهر منم میشی(ایکون لوس کردن)
پاسخ:
علیک سلام. خواهر شما بودن که سعادت می خواهد شما افتخار می دهید حقیر خدمتگزارتان باشم...... ایکون التماس کردن.....
سلام....
معذرت میخوام وقت شما و بقیه ای که میتونستن از حضورتون استفاده کنن رو گرفتم...
انشاءالله سالم و مؤید باشید
ممنون از توضیحاتتون🌹
پاسخ:
علیک سلام. من اینجا فقط یه کفش جفت کن هستم همین . کسی نیستم که وجودم خیللللی مهم باشه. اما شما اینجا ان شاالله  در بیت الرضا همه کاره اید. در پرتو عنایت امام رضا باشید. تمام تلاش این خادم کمترین پس دادن زکات علم اندکی هست که به برکت معصومین و حضرت رضا کسب کرده ام . ارزو دارم روزی را ببینم که همه تان عاقبت بخیر و سعادتمند صاحب نسلی شده اید که همه از سربازان اخرالزمانی حضرت حجت هستند. 
اگر ان روز بودم که هیچ اما اگر نبودم شما سلام مرا به اقایمان برسانید و از یک خادم کفش جفت کن که ارزوهای بزر گی داشت یادی بکنید به یک صلوات...
۰۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۴ بانوی شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****
****** **** ***** ** ***** *****
***** *** *** ***** ***** ***** *** ** *****

** ** *** *** **** *** ****** **** ***** **** *** **** ** ***** *** ** ******* **** **** * ******* *** ** *** ***** *** *** ** ***** ** ** *** ****** **** ******* ** ******** ******* ***** **** ***** ** *** ** ****** ****** ***** **** ** ****** **** **** **** **** ** **** ****** **** *** ** ***** *** **** **** *****

** **** *** ** ** **** **** *** *** ******* ** ******* **** **** * *** ** ****** ********** **** **** **** ***** ** ******** ** ** ************ ********* **** ** ****** * ****** *** ***** **** **** * *** ***** ** *** ***** ***** ******* **** ***** *** ***** ** ** *** **** **** ***** ****** **** ***** ********** **** ****** ******* ***** *** ****** ******** *** **** ***** *** **** **** *** **** ***** **** **** **** ***** ***** ** **** ***** ** ** ******* ***** ***** **** **** ** **** **** ******* ***** ** ***** * ***

**** ** **** * **** ***** ***** *** ***** ** ** **** **** **** **** *** ***** ****** **** ******* **** ** *** **** **** ***** * *** ***** **** *** ****** ** **** * ****** ** *** ** ** ***** ***** **** **** * **** *** **** *** ****** ** ** **** **** ***** * **** ***** ** **** ****** * ***** ** *** **** ****** ***** *** ** *** *** **** *** ** ****** ****** *** ** **** **** ** *** ******* ***** *** ******** ** *** ** *** *** *** **** *** *** **** ****** ***** *** **** *** ** *** ***** ***** **** *** *** ** ******** **** **** ** *** ***** ***** ***** *** **** ******** ******** ****** ********** ***** *** ******* * ***** **** ** ** ** ******* ******* *** ** *** ** ********* ***** ******* ** ***** **** ******* ** *** *** ***** ***** **** * *** ***** *** **** **** ***** ****
** *** *** ** **** *** ****** ** ******** *** ***** ** *** **** ***** ****** *** **** ***** ** ** **** ***** *** ** ****** ***** **** ** ***** ** ***** * ****** **** **** **** **** ***** * ***** ** ***** ******* **** *** ** **** *** *** **** ** ** *** **** ***** *******

********* ***** ******* **** ***** * *** ****** ***** **** *** ** ** **** *** ****** **** * *** ** **** **** ****** ** ** ** *** *** ** *** ** * **** **** ****** * **** ** ** **** * ******** **** ******* * ** ** *** ***** **  ** *** ********* *************** ** ***** ****** **** ** ***** *** * ** *********

*** *** ***** **** **** ****** ** *** ***** * ****** **** * **** **** * *** *** **** ***** ***** ** ** *** ****** ** **** * **** ***** * ** **** **** ****** ***** ***** ******* ***** ***** ** *** ********* ** **** ***** **** *** *** *** * *** **** * *** **** ***** *** ** ******* ****** *** **** ** ******* ****** ***** *** ***** *** *** **** **** *** ***** *** *** *** ****** *********** **** ***** ** ****** ***** **** ***** ***** ***** ** *** ** ******* ************* ** ***** ***** ** ***** ***** * ***** * ***** *** ********** * *** *** ** **** ***** **** *** * *** **** ***

**** **** ** ***** *** * **** * *** ** ** ***** ** ** *** ***** *** ** **** **** *****

***** ***** **** **** ***** ********* **** **** ***** ** ****** **** **** **** **** * ***** ****** ***** ******* **** *** *** **** ******* ***** ***** ** **** **** ** ** ** ** **** *** **** ******* **** ** **** ****** ******* **** ****** ** ** **** *** **** **** * **** ***

***** ******* ******* *** **** **** ***** ** *** ** **** ***** ******* *** *** ** ***** * ****** *** **** *** **** *** ********** *** ** ***** ** ******* *** *** **

**** ** ***** *****
***** ***** **** *****

پاسخ:
سلام عزیزم . خدا ان شاالله کوچولو رو نگه داره گلم.اتفاقا دختر من هم با همین وزن به دنیا اومد. من هم سر هر دو تا شون همین مشکل رو از نظر وزن داشتم.هنوز هم دارم.من هم دقیق همین طور بودم . منزل پدری ام از منزلی که من وهمسرم توش زندگی می کردیم فاصله زیادی داشت از طرفی مادرم مریض احوال بود و امکان اینکه بیشتر از چند روز بهم کمک کنه اصلا نداشت من کوچکترین دختر خانواده بودم.خواهرهام از من بزرگترن اما هم مشغله کاری و هم بعد مسافت باعث شد هیچ کدام نتونن بهم کمک کنن. ما خونه پدر شوهرم زندگی می کردیم بااینکه خواهر شوهرم طبقه بالا بود و خانواده همسرم بسیار اونجا رفت وامد داشتن هرگز پیش نیومد که کمکی بهم بکنن حتی وقتی با داشتن یه بچه کوچک وشاغل بودن و بی تجربه بودنم مجبور به اسباب کشی از اونجا شدیم هم احدی نبود که کمترین کمکی بهم بده یادمه شرایط مالی اونقدر بد بود که  تا مدتها جز دختر کوچکم کسی توی خونه ما غذای گرم نمی خورد.این در حالی بود که همیشه بوی غذا از طبقه بالا می امد. تقریبا دیگه شیری نداشتم که به دخترم بدم .من دست تنها بودم در همه مراحل اما این تنهایی با همه ی اندوهی که داشت یه حسن بزرگ داشت من زود بزرگ شدم یاد گرفتم هیچ وقت برای کارهام به کسی امید نبندم روی پای خودم ایستادم و این برام خیلی مهم بود اینکه دستم هرگز برای کمک به سمت غیر خدا دراز نشد. اینا رو گفتم که عرض کنم گاهی خدا ما رو در شرایطی قرار میده که بتونیم در اینده ساخته بشیم شاید باید در اینده تنهایی هایی رو تجربه کنیم . از صفات خدا غیور بودن هست. خدا نسبت به بندگانش با هر دین و مذهبی که باشن غیرت داره دوست نداره اونا عزتشان برای کمک گرفتن از غیر خودش لکه دار بشه. این احساس تنهایی گرچه رنج اوره اما محاسنی هم داره که نباید ازش گذشت. یکی اش استقلال. الان با گذشت این سالها با وجود همه گرفتاریهاییکه داشتم و دارم اما به لطف خدا حتی یه نفر هم چه از خانواده خودم چه همسرم نیست که بتونه ادعا کنه فلان جا این ما بودیم که به طهورا کمک کردیم و اگه ما نبودیم معلوم نبود که چی کار میکرد.
یادمه چقدر باید به تنهایی مهمان داری می کردم درحالیکه بچه سه ماه ام رو مهد می بردم و تا خودم رو به خانه میرساندم ساعت پنج عصر بود و تازه اغاز کار انهم با دست تنها.اما گاهی قرار گرفتن در اینهمه تنهایی و تازه در کنارش قدرناشناسی و حرفهای تلخ اطرافیان با همه سختی اش پر از حلاوت یادگیری است . مشق صبوری کردن است. یکی از اقوام نزدیک همسرم با اینکه از نظر سنی بزرگتراز منه و با اینکه همیشه اطرافش پر از کمک حال هست و با اینکه هیچ کمبودی در داشتن یاور نداشت اما هنوز که هنوز است به استقلال نرسیده است هنوز نیاز به کمک دارد و این نیاز اسباب مشکلاتی شده است یکی اش اینکه مردها خصلتا به زن های توانا راغب هستند و همسر او , مرتب او را به دلیل وابستگی اش مواخذه می کند.
او هنوز هم به سختی می تواند در لحظات تنهایی اش روی پای خودش باشد لذا اغلب منت گذاشتن های اطرافیان را مجبور است که تحمل کند.
الان هم این فرصت در اختیار ماست تا یاد بگیرین روی پای خودمان بایستیم و تاسی کنیم به ام المومنین خدیجه کبرا که در میان دوست و همسایه و خویشاوند هیچ وقت , هیچ یاوری نداشت اما این تنهایی و بی یاوری هرگز باعث نشد که خللی در عزم راسخ این بانوی عظیم تاریخ به وجود بیاید امروز دوستی می گفت مسلمانی به ادعا نیست. راست می گفت مسلمانی به عمل است. خدا هم بستر انرا فراهم می کند تا ما در این بستر رشد کنیم زمین بخوریم دوبار ه بلند شویم و به همه و قبل از ان به خودمان ثابت کنیم که مسلمانیم.  فکر هم نکن که به همین جا ختم می شود چون بعداز عبور از این گردنه تازه نوبت اثبات شیعه بودن است تازه انوقت که معلوم می شود مرد از نامرد و رجال از اشباح الرجال. تازه انوقت چاقو می گذارند زیر گلوی تمام عشقت وثمره ی زندگی ات و باید زهرا باشی دختر خدیجه,که ذبح شدن تمام زندگی ات را به پای عقیده اش تاب بیاوری و بعد ثابت کنی که شیعه ای. مگر غیر از این است که بهشت را به بها می دهند...
می توانی به تمام دلایلی که گفتم صبوری کنی که انوقت اجر صبر شما محفوظ است اما اگر سخت است می توانی با خودشان صحبت کنی . با مادرشوهرت یا با خواهرشوهرت. این صحبت کردن ها و ابراز و بیان مسال خیلی خوب است هم خودت سبک می شوی هم بقیه از انچه ازارت می دهد مطلع میشوند هم اینکه شاید توضیحاتی دادند که شما متوجه شدی بعضی جاها اشتباه برداشت کردی یا زیادی حساس شده ای. برای من این مساله زیاد پیش امده. این حرف زدن با اینکه اکثرا می گن کار سختیه روم نمیشه یا میترسم اوضاع بدتر بشه , اما در واقع خیللللی خوبه و کارگشاست مشروط به اینکه توصیه قران رو به کار بگیرید و با زبان نرم و احترام بگویید. این کار با تمام سختی اش به مراتب از اینکه خودت توی خلوتهات غصه بخوری و داغون بشی یا مرتب به همسر بنده خدات غر بزنی خیلللی بهتره. من می دونم فهیم تر از اونی که بخوای ناراحتی ات رو سر شوهرت بریزی چون خوب می دونی اشتباه ترین کاره وتبعات بدی رو به دنبال داره. اگر حرف زدن وصبر کردن هر دوش برات سخته می تونی بنویسی و به خواهرشوهرت بدی اما نتیجه ای که گفتن داره نوشتن نداره. باید هم بدونی زندگی همینه , همین مشکات کوچیک وبزرگ همین گرفتاری ها برای همه هم هست برای هر کس یه جوره. خدا برای اثبات بنده بودن بنده هاش ,به خودشون ,از راههای مختلف وارد میشه یکی رو با داغ عزیزش یکی رو با بیماری عزیزش یکی رو با فقر بکی رو با همسر بد یکی رو با بچه ناخلف و.... هر کسی رو یه جور امتحان میکنه امتحان شما هم همینه اتفاقا از بین اونایی که گفتم راحت تر هم هست خوبه با یکی از اونا امتحان شی..  حتی بخاطر مشکلاتت هم شاکر باش . مثل من هم نباش که شکرهام به زبانمه نه به دلم . شاکر قلبی باش.
یه مقدارهم احساس می کنم افسردگی بعد زایمان داری این مساله رو اگه توانایی داری با شنا رفتن مسافرت رفتن و... برطرف کن اما اگه نمی تونی حتما باید با یه مشاور در ارتباط باشی اصلا نباید روت بمونه خوب نیست چون ممکنه تا سالها همراهت باشه بعدهم به شکل نهفته باقی بمونه.
هیچ لزومی هم نداره که هر روز اونا رو ببینی شما جلوی محبت واحترام و رفت و امد همسرت پیش اونا رو نگیر هر چند روز یه بار بهشون زنگ بزن حالشون رو بپرس هر ده روز یه بار هم برو خونشون یه شام یا ناهار بمون کوچکترین وظیفه ای هم درقبال کمک کردن بهشون در کار خونه رو نداری . این تکلیف شرعی ات هست و همین حد رو انجام بدی کافیه. اما این وسط شوهرت رو حفظ کن 
و  در اخر و اول ...توکل توسل و صبر...
سلام مجدد
چند نکته بگم
ببینید من اصلا درباره ی انتهای پروسه خواستگاری حرفی نزدم،که پسر جواب منفی بشنوه یا نه،یا این فرآیند سختی داره یا نه
بعد هم اینکه من دنبال اینم که بدونم اسلام چی میگه و تاکیدم بر نظام تبیین شده از طرف کارشناسان مذهبی برای همین بود
نکته ی بعد اینکه من به رفتار مبتنی بر عقل اشاره دارم،بله یکی میتونه از قدرت اختیارش استفاده کنه و به قول شما خلاف جهت جریان اب شما کنه و مثلا خودکشی کنه،پس این حرف که میتونی خلاف جهت جریان آب شنا کنی،توصیه ی مبتنی بر عقل نیست
نکته ی بعدی اینکه شما در نهایت به سوال من دقیق جواب ندادید،حرف من این نبود که مجموع پروسه خواستگاری و ازدواج هیچ سختی برای پسر نداره،حرف من این بود که آیا قبول دارید اگر یه پسر پیش یه مشاور خبره حوزه ی ازدواج بره و بگه تا ٢٥ سالگی نمیخوام به ازدواج فکر کنم مشاور این تصمیم رو مغایر با عقل نمیدونه،ولی برای یه دختر دقیقا بر عکسه؟
و آیا قبول دارید پسر میتونه یه زمان ایده آل و مطلوب برای خودش انتخاب کنه و پروسه رو شروع کنه،اما دختر نمیتونه؟(بله قبول دارم میتونه خواستگاری رو نپذیره،اما خود شما هم به کسی که تو مقطع کنکور بود و خواستگار خوب داشت،توصیه داشتید اولویت بندی کن چون ممکنه خواستگار خوب رو از دست بدی،دلیل این امر باز همون مورد انتخاب واقع شدن دختره)
و قبول دارید که دختر ممکنه در مجموع پنج تا خواستگار خوب داشته باشه،اما پسر میتونه هر چند تا انتخاب که میخواد داشته باشه؟(حالا کار ندارم چقدر توانمنده که کیس مناسب خودش رو پیدا کنه)
شما اشاره داشتید به شخصیت و روحیات دختر و گفتید مورد تأیید روان شناسان هم هست،این یعنی یه توصیه ی مبتنی بر عقل،و عقل بر مبنای شناخت تجربی از روح انسان نظر میده،و این یعنی تمام این محدودیت ها به خاطر جنس فطرت خانمهاست و این عادلانه نیست.
شاید برای شما موضوع ساده ای بنظر بیاد اما همین محدودیت در تعداد انتخابها به خاطر رعایت اقتضای فطرت که مبتنی بر عقل هم هست،دلیل مجرد بودن خیلی از خانمهای شایسته است.برای من و خیلی ها شبیه من که در بطن قضیه هستیم این  موضوع خیلی هم ساده نیست،مثالی هم که از خودم زدم برای ارائه ی راه حل نبود،فقط برای بیان تفاوت شرایط بود.
نکته آخر هم اینکه خواستگاری یه جلسه ی مهمونی نیس که بگم درس میخونم کنارش هم مهمون میپذیرم،شروع یه فرآیند برای مهم ترین تصمیم زندگی هر شخصه،پس شرایط من خیلی تفاوت میکنه اگر همین امسال بخوام این تصمیم رو بگیرم یا سال بعد یا چهار سال بعد...همه ی این حرفها هم درباره ی من نوعی بود،همه اش شخصی و مربوط به من نیست.
پاسخ:
علیک سلام. شما اگر یک بار با دقت بیشتر کامنت اولی تون رو بخونید متوجه می شوید که مسایل مختلفی رو پشت سر هم عنوان کردید که برخی نیاز به بررسی و تجدید نظر داشت . بعضی نظرات شما و دیدگاه هاتون احتیاج به بازنگری داشت . از انجاییکه در کامنتتون شاخه های متعدد و پراکنده ای رو مطرح کردید وظیفه ی خودم دیدم که هر کدام را تک تک و جمله جمله بررسی و مطرح کنم. من برای کامنت شما یکروز کامل وقت صرف کردم تا به جزییات نظرات,شما بپردازم.
در کامنت اولتون نظر اسلام رو عرض کردم. شاید نیاز به مطالعه مجدد هست.حضرت خدیجه به عنوان برجسته ترین بانوی زمان خود,, برای ازدواج با پیامبر اقدام کرد. هیچ ایرادی هم به این ازدواج و سبک ان گرفته نشده . گمان کنم با این اشاره روشن تاریخی واضح نظر اسلام را عرض کردم.
الان مثال شما اصلا درست نیست. همین سبک نوشتار شما من رو ملزم می کنه خط بخط و با جزییات کامنت شما رو بخونم و پاسخ بدم. منظور من از شنا کردن خلاف جریان اب , خواستگاری دختر از پسر بود این وسط مثال خودکشی شما دقیقا یعنی چی.درسته که شما فقط مثال زدی اما مثال ها اگر سبک باشد اصل هدف رو سبک جلوه میده.
خواستگارری رفتن دختر اگر چه بی اشکاله به لحاظ شرعی اما چون بجز استثناهایی در اغلب موارد عاطفه دختر را نشانه میرود عقلانی نیست لذا عرض کردم انگار شنا کردن خلاف جهت اب است.
در کامنت اول دقیقا عرض کردم پروسه خواستگاری همان طور که برای دختر مسایلی داره که برای پسر هم قطعا سختی هایی دارد.هیچ مشاور مذهبی و استاد اخلاقی در حوزه به یک اقا پسر نمی گه که ازدواج و خواستگاری رو به تاخیر بندازه واگر پسر اینو مطرح کنه حتما از طرف انها از انجامش نهی میشود. اساتید ما مرتب توصیه می کنن ازدواج نباید به تاخیر بیفته چه در دختر چه پسر. ما روایت زیادی هم در این باب داریم.می بینید که نگرش شما اشتباهه.یعنی تاخیر در ازدواج برای هر دو طرف مغایر با عقله.
من نمی فهمم چرا شما اینقدر به موضوع  انتخاب شدن حساسیت دارید انتخاب شدن بد نیست
خود شما از بین خواستگارانتان کسی را انتخاب می کنید چه اشکالی داره. پسر هم از بین موارد مورد نظرش عده ای رو انتخاب میکنه. این انتخاب شدن و انتخاب کردن مشکل نیست.
پسر ها هم ممکنه در مجموع تعدادی محدود رو برای خواستگاری بتونن پیدا کنن. این مساله دو سویه هست .. من چون با هر دو طیف پسر و دختر در ارتباطم اشراف بیشتری به موضوع دارم . شما این مساله رو فقط دخترانه نگاه نکن.
عادلانه نیست!!!!؟؟؟عزیزم همه این مسایل برای ررعایت عدالت برای دختر خانمهاست. حقیقتس شما به مساله ساده ای مثل این بسیار پیچیده و سخت نگاه می کنید . شاید دلیل این احساس تفاوت این باشه که شما یک گوشه ایستادی و از یک راویه فقط به موضوع نگاه می کنی اما اگر روی بلندی بایستی و به کل موضوع اشراف داشته باشی می بینی این مساله دو جانبه است وتمام مشکلات و سختی هایش هم همین طور.

در ثانی تقریبا تمام دخترها در کنار درس خواندن و هزار کار دیگر به موضوع خواستگاری هم می پردازن مشکل هم ندارن نمیشه که تمام کارهایت رابکنی بعد یه گوشه بشبنی تا با فراغ بال به خواستگاران فکر کنی پسر ها هم همین طور در کنار درس و هزار کار دیگر میرن خواستگاری. این طرز  تفکر یعنی مثلا بعد ازدواج هم بگی یا ادامه تحصیل یا بچه  داری. یا اشپزی یا توجه به همسر . یا انجام کار خانه یا رسیدگی به مسوولیت های بیرون نمی شه همه را با برنامه ریزی انجام داد. خب این طوری که همیشه نصف کارها روی زمین می مونه
۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۳ فاطمه زهرا
سلام طهورا بانو جان ،وای که منم روم نمیشه درست به خواستگار نگاه کنم ،کلا قضیه خواستگار اومدن و رفتن حسابی کلافم کرده ،زنگ بزنن ناراحتم ،زنگ نزنن بازم ناراحتم.بگذرم از اینکه مدام دارم خواستگارا رو با هم مقایسه میکنم.من دیگه تمام امیدمو به خلق خدا از دست دادم فقط به خودش امیدوارم.

پاسخ:
علیک  سلام عزیزم.اشتباه می کنی خواهر خوبم. ممکنه این اشتباه شما باعث بشه بعد از نامزدی با دیدن ظاهر نامزدت دلزده بشی اونوقت یا باید تا اخر عمر با این شرایط کنار بیای و همیشه ته دلت از ظاهر همسر ت ناراحت باشی یا طاقت نیاری و واقعیت رو بگی در اونصورت کمی.دیر شده و ممکنه باعث  دلخور ی و ازردگی یه بنده خدا بشی.
مقایسه کردن خواستگارها به این دلیله که شما مکرر خواستگارهاتون  رو با دلیل و بی دلیل, منطقی یا غیر منطقی رد کردید و حالا با امدن هر خواستگار با خودتون می گید من قبلی رو  با داشتن فلان شرایط رد کردم حالت بیام اینو که شرایطش به خوبی فلانی و فلانی نیست قبول کنم. این مکرر رد کردن ها کار خوبی نیست.
سلام
میخوام مزاحمتون بشم و یکی از شبهاتم رو بپرسم😁
ببینید توی نظامی که برای خواستگاری و ازدواج از سوی "اشخاص مذهبی صاحب نظر در این زمینه "تعریف میشه،دو تبعیض اساسی بین خانم و آقا وجود داره.اینکه آقا هم میتونه زمان آغاز پروسه ازدواجش رو تعیین کنه،هم تعدادش رو.من الان ٢٠ سالمه،پیش هر مشاوری برم و بگم میخوام تا٢٥سالگی خواستگار راه ندم،میگه حماقت محضه،چون تو "مورد انتخاب واقع میشی"اما برای آقایون اصلا اینطور نیست.دوم اینکه کافیه یه آقا احساس کنه با توجه به معیاراش،یه خانمی براش مناسبه.خیلی راحت پا پیش میذاره و پروسه رو آغاز میکنه،اما برای یه خانم اصلا اینطور نیست،و به خانمها توصیه میشه صبر کنن،یا یه واسط مطمئن "با شرایط خاص "بفرستن،که اگر یه خانم در طی یک سال سه نفر کیس مناسب خودش رو تشخیص بده،اون واسط هم تا حد زیادی قابل اطمینان بودنش رو از دست میده!!!پس من الان به عنوان یه دختر ٢٠ساله،نه میتونم برای زندگیم برنامه بریزم و بگم مثلا تا ٤سال دیگه به درس و ورزش و کارم میرسم و پخته تَر میشم و بعد به ازدواج فکر میکنم،نه میتونم تعداد خواستگار هام رو مشخص کنم و مثلا مجبورم نهایتا از بین پنج نفر انتخابی برای خودم داشته باشم،دم به ساعت هم نمیتونم برم خواستگاری یه آقا و مجبورم اگر حس مثبتی هم ایجاد میشه سرکوبش کنم و مثلا تقوا پیشه کنم که این خودش میتونه به احتمال زیاد شرایط رو بدتر کنه.
در صورتی که اگر پسر بودم هییییچ کدوم از این دو مشکل رو نداشتم،میتونستم راحت برنامه ریزی کنم برای زندگیم،و هر موردی رو که کیس مناسب تشخیص دادم دنبال کنم،و هر چند تا خواستگاری برم.
حالا سوالم اینه این نظامی که برای آشنایی و ازدواج تبیین شده مبتنی بر عرفه که اینطوریه،یا اسلام این رو میخواد.و اگر معتقدید که این نظام بهترین نظام طراحی شده است چون بر مبنای فطرت زن و مرده(زن أهل ناز و مرد أهل نیاز)پس به تبعیض در خلقت میرسیم...نکته آخر هم اینکه معمولا وقتی این شبهه رو مطرح میکنم طرف مقابلم جواب میده خب اگر راه بهتری سراغ داری بگو،منم میگم من خدا و عالم کل نیستم و وظیفه ام هم طراحی "عادلانه"نبوده،اگر بود حتما راه بهتر ارائه میدادم.
یه مثال کوچولو بگم از لمس عینی این تبعیض،که در طول دوره ای که سعی میکردم فوت عزیزم رو هضم کنم،خواستگاری های مکرر و اصرار های بی موردشون واقعا و به شدددددت من و خانواده ام رو آزار میداد،در صورتی که اگر پسر بودم،هیچ مشکلی نداشتم و این دوران رو با آرامش طی میکردم و خیلی راحت میتونستم بگم اصلا ازدواج رو میذارم برای شش ماه یا یک سال دیگه.
ببخشید طولانی شد🌹
پاسخ:
سلام عزیزم. نه اینطور نیست که به قول شما این نظام خواستگاری فقط مختص و پیشنهاد شده توسط افراد و کارشناسان مذهبی باشه, بلکه با توجه به اگاهی از روحیات خانمها این پیشنهادی است که از طرف سایرین که شاید دیدگاه مذهبی هم نداشته باشند مطرح است. یکی از اقوام بسیار نزدیک به بنده دکترای روانشناسی دارند و اتفاقا در شبکه های رادیویی هم اجرای برنامه دارند با اینکه ایشان اصلا دیدگاه چندان مذهبی ندارند اما بر همین عقیده اند.در ثانی اگر دختر خانم این روحیه رو در خودش می بینه که جسارت جلورفتن و پیشنهاد ازدواج دادن به یه اقا رو داره و با شنیدن جواب منفی اقا پسر دچار سرخوردگی نمیشه اشکالی نداره می تونه این کار رو انجام بده البته باید عواقب روحی ان را هم تحمل کنه. 
مساله‌ بعدی اینکه همچین هم که شما می فرمایید پسرها خیلی هم اختیار این چیزهایی رو که شما گفتید رو تمام وکمال دارا نیستند پسر ها هم بی نهایت جواب رد می شنوند تقاضاهای ریز و درشت می شنوند.
اقایون هم محدودیت سنی دارن و وقتی سنشون بالا بره از یه حد مشخص شانس انتخابشون به عنوان یه همسر از طرف دختر ردکم میشه. شما خودت حاضر هستی در این سن با یه پسر سی ساله ازدواج کنیخیلی هم راحت نیست بیشتر وقتها هم هست که یه اقا پسر وقتی از هر نظر با یه دختر وجه اشتراک داره با هزار امید جلو میره اما دخترخانم خیلی راحت میگه نه. 
اگه به خانم گفته میشه صبر کنین تا به خواستگاذی سما بیان صرفا بخاطر حفظ شخصیت یه خانمه وگرنه خلاف شرع نیست اشکالی هم نداره. اما شما خودت حاضر ی گل و شیرینی بگیری و بری خواستگاری یه اقا بعدش هم جواب رد بشنوی. 
چرا شما نمی تونی برای خودت برنامه بریزی من اولین باره که همچین استدلالی رو میشنوم. عزیزم شما برو درست رو بخون ورزش بکن و هر کار دیگه در کنارش اگه دوست داشتی خواستگار هم بپذیر و از بین اونا یکی رو انتخاب کن. به همین اسودگی اونقدرها هم که شما تصور می کنی پیچیده نیست.
اصلا و ابدا اینطور که شما می فرمایید نیست حتما قصد مزاح دارید چون پرواضح هست که پسرها هم بسیار زیاد مشکل دارند و برای انها هم پروسه ساده‌ای نیست.
نه مشکلی نیست اگر دخترها هم شرایط روحی اش رو دارند و جرات و جسارتش را هم دارند می توانند برای خواستگاری اقدام کنن این شکل مرسوم هم که اقایان اقدام می کنن فقط مختص ایران نیست این اتفاقی هست که در بیشتر نقاط دنیا می افته.در واقع این یک عرف است که بر اساس اصول شخصیتی دخترها ایجاد شده.هیچ تبعیضی هم در کار نیست. شما می تونید از اون دسته از دخترها باشید که خلاف جریان اب شنا میکنن می تونید از همین فردا شروع کنید. اشکالی هم نداره.
در مورد اخر هم گمانم کمی سخت می گیرید خیلی راحت می تونستید به خواستگاری جواب رد بدید و در صورت تکرار اصلا تلفنشون رو جواب ندید.
عزیزم مساله بسیار ساده هست و کاملا بدیهی چرا این موضوع با تمام سادگی اش برای شما اینقدر پیچیده است؟؟؟؟!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">