فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آش رشته» ثبت شده است

گاهی برای خستگی نمی شود حد و مرزی گذاشت . آن روز هم از همان روزهایی بودکه خستگی اش حد و مرزی نمی شناخت . خستگی و ایضا" گرسنگی ثبات زانوهای مردانه اش را گرفته بود. از شدت ضعف زانوهایش می لرزید . اما هر چه که بود الان در خانه بود و در کنار همسرش . بوی خوش آش رشته تمام فضای خانه ی کوچکشان را پر کرده بود. روی زمین نشست . کنار سفره . منتظر ماند تا همسرش با قابلمه ی آش رشته سربرسد . انگار دقایق برای گرسنگی اش کند پیش می رفت . با دیدن چهره ی همسرش لبخندی عمیق تمام پهنای صورت آفتاب سوخته اش را گرفت . زن بی خبر از گرسنگی مرد ، صبورانه ملاقه را توی قابلمه چرخاند. مرد گرسنه و خسته ، تعداد ملاقه هایی که پر و خالی می شد را می شمرد. زن با آرامشی مثال زدنی روی کاسه ی آش رشته ی مرد را با پیازداغ و نعنا تزیین کرد. و آن را با طمانینه مقابل مرد گذاشت . مرد منتظر ماند تا زن با همان آداب برای خودش هم یک کاسه آش بکشد و هر دو با هم غذا بخورند. زن کاسه ی خودش را هم با همان شیوه پرکرد. منتظر ماند تا مرد اولین قاشق را به عادت همیشگی شان به دهان بگذارد و از غذا تعریف کند .

مرد به عادت همیشه اولین قاشق را به دهان گذاشت ..و.. در خودش وا ماند. غذا بی نهایت بی نمک بود. آنقدر که اصلا" نمی شد قاشقی از آن را به راحتی فرو داد. مرد پیش خودش تامل کرد...

به همسرم می گویم : غذایت خیلی خوش رنگ و لعاب شده فقط بی نمک است .. یا نه می گویم : غذایت خیلی خوب شده فقط کم نمک است . در آن صورت زن دستپاچه می شود. هول به دلش می افتد. معذرت می خواهد . شرمنده می شود. عذرخواهی می کند از اینکه غذایش آن چیزی نبوده که او می خواسته و... این آن چیزی نبود که مرد بخواهد . قلب عاشق کدام مردی تحمل اینهمه اضطراب و تشویش به جان محبوبه اش را دارد؟ مرد است و مردانگی اش . مردانگی مرد در قلب رئوف و دستان عطوفش خلاصه می شود . مردانگی مرد در شرف اوست و شرف او در خوش رفتاری با اهل و عیالش مصداق پیدا می کند. مردانگی مرد ، نه در صدای بلند اوست که شیعه از صدای بلند خاطرات بدی دارد . شیعه می داند این تنها مرد نمایان نامردند که صدایشان را بر سر ریحانه های هستی ، بلند می کنند و مگر غیر از این است که زن ریحانه ی هستی است. مردانگی مرد نه در دستان سنگینش است که شیعه از دستان سنگین ذهنیت بدی دارد. مگر می شود مرد باشی و شیعه باشی و دستان سنگین ات صورت زن و دختری را نشانه برود ؟! مردانگی مرد نه در به زبان آوردن کلمات سخیف و دل آزار است . قلب شیعه از شنیدن زخم زبان ، اربا" اربا می شود.

مرد است و مردانگی اش . مرد به خود آمد . زن منتظر تعریف مردش بود. مرد خودش را بازیافت. رو به زن گفت : آخ که آب خوردن از دست تو چه مزه ای دارد. زن برخاست . تا درب یخچال را باز کند و آب خنک بیاورد برای مردش ، مرد با عجله نمک پاش را برداشت و کاسه ی آش همسرش را که از نمک خالی بود ، پراز نمک کرد.

زن قدم به اتاق گذاشت . پارچ آب خنک را مقابل مردش گذاشت و گفت : چنان آش رشته ای برایت پخته ام که مادرت هم نتواند برایت بپزد. مرد قاشق ، قاشق مردانگی می خورد و زن آش رشته اش را بدون آنکه بداند این تنها کاسه ی آش رشته ی اوست که خوش نمک است و همسرش همان آشی را می خورد که از نمک خالی است مبادا زن ، شرمنده شود از غذایی که آن چیزی نبود که باید می بود.  

۶۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۸
سیده طهورا آل طاها