فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

بدون شرح....

چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

ساعت از 8شب گذشته بود . مرد روحانی خسته از کار روزانه به اتاقش آمد .طلبه ها رفته بودند و حوزه کاملا" خلوت شده بود. مردروحانی که استاد جوان همین حوزه بود، روی زمین نشست تا غذایی که از ظهر برایش باقی مانده بود به عنوان شامِ شب بخورد . چند سالی می شد که از این حوزه برایش دعوت نامه فرستاده بودند . در شهر خودشان ، برای یک طلبه مانند او کار زیادی نبود و مرد روحانی برای تامین مخارج خانواده اش مجبور شده بود تا از شهر دوست داشتنی اش و از کنار همسر و چهار فرزندش دل بکند و به تهران بیاید . تمام وقتش را در این حوزه می گذارند . روزها درس می داد و شبها مطالعه می کرد . هر دو هفته یکبار عصرهای پنجشنبه به شهرشان می رفت و جمعه ها آخر شب باز می گشت . مخارج رفت و آمد بالا بود و او نمی توانست بیشتر از این به خانواده اش سر بزند. همیشه دلش برای بچه هایش تنگ بود .یادش می آمد که خیلی وقت بود که نتوانسته بود یک دل سیر بچه هایش را ببیند. 

دستش را زیر سرش گذاشت و در تنهایی و سکوت خودش به سالهای دور رفت . پدرومادرش خیلی دوست داشتند تا پسرشان دکتر بشود . همیشه می گفتند : حیف است تو اینهمه استعداد داری . با این هوش و استعدادت می توانی دکتر خوب و حاذقی شوی . وقتی که بزرگ تر شد انگار آرمان هایش هم تغییر کرد . هدف هایش هم با او بزرگ شدند . بزرگ و بزرگتر. 

اواخر شهریور آن سال را خوب به یاد می آورد . همان روزهایی که با مشقت توانسته بود رضایت پدرش را برای شرکت در کلاسهای حوزه به دست بیاورد . به زودی در حوزه هم درخشید . استعداد و توانایی اش در درک و بحث تحسین اساتید را برمی انگیخت . 

به خواستگاری رفت و همان جا به همسرش گفت : من یک طلبه ی ساده ام . قرار است نان خور امام زمان باشم پس از من انتظار نداشته باشید که چشمم به دست پدرم باشد . هر چه از مال دنیا دارم شهریه ای است که پس انداز کرده ام به اضافه ی کتابهایم که تمام سرمایه ام هست . گفته بود : شما منزل پدرتان در یک رفاه نسبی هستید اگر با من ازدواج کنید مجبور می شوید مرتب همراه من به روستاهای دورافتاده یا شهرستانهای کوچک برای تبلیغ هجرت کنید . شاید مجبور شوید مدتهای طولانی تنها بمانید . رفاهی که من می توانم برایتان فراهم کنم اندک و جزیی است . ممکن است مجبور باشید سختی های زیادی بکشید . حالا با تمام این احوال حاضرید همسر من شوید؟

مرد روحانی دختر جوانی را به یاد می آورد که چادرش را محکمتر کرد و زیر لب گفت : ان شاالله بتوانم همراه خوبی برای شاگرد امام صادق باشم .

حالا سالها از آن روزها می گذشت و زنِ زندگی اش هیچ چیز از همراهی کم نگذاشته بود . بزرگ کردن بچه ها کار سختی بود ولی زن صادق تر از این بود که قولش را فراموش کند . زندگی در یک خانه ی اجاره ای کوچک و مسئولیت تربیت 4 بچه کار راحتی نبود . او می دانست که زندگی طلبگی با تجملات میانه ای ندارد . یعنی اصلا نمی شد با حقوق طلبگی تجملاتی هم شد . باید مراقبت می کرد که نکند دخل و خرج خانه به هم بریزد. اما گاهی کار واقعا سخت می شد . مثل زمستان سال گذشته که فاطمه زهرا ، سخت مریض شد . پول درمان سر به فلک می گذاشت و آنها ناچار شدند تا کتابهای مرد روحانی را بفروشند تا بخشی از هزینه ی درمان را تامین کنند . 

مرد روحانی ، نگاهی به ساعت دیواری انداخت . عقربه های ساعت به کندی دنبال هم می کردند . ساعت نه شب بود . خواب اما انگار ، با چشمهایش بیگانه بود . فکر و خیال مخارج درمانی فاطمه زهرا ، آرامش نمی گذاشت . باید چاره ای می اندیشید. پس فردا نوبت بیمارستان داشت ودستش خالی بود.بلند شد . وضو گرفت . قامت به نماز بست . سر به سجده گذاشت . سر از خاک برداشت . دستانش به آسمان رفت . تا ناکجا آباد . شاید می خواست ستاره ها را دست چین کند . سکوتش را شکست . الهی بحق باب الحوائج علی اصغر ....

هنوز کلامش منعقد نشده بود که صدای زنگ تلفن بلند شد . مردی از آن سوی خط می گفت : سلام حاج آقا چند جا سفارش نظافت خونه بهمون دادن ، کسی رو ندارم بفرستم ، شما میری ؟ قند توی دل مرد روحانی آب شد . بله ی بلند و بالایی گفت . 

سر به سجده گذاشت . الحمدلله ... شکرا"لله ... 

مرد روحانی می دانست . کار عار نیست . رزق حلال درآوردن برای خانواده عین جهاد در راه خداست. طلبه ها نمی دانستند استاد اخلاق حوزه شان ، شغل دومی هم دارد . نظافت منازل ...

******************************************************************

بعدا" نوشت: با اینکه قبلا به عنواین مختلف به این نکته تاکید کرده بودم لاکن بر خودم فرض دیدم که مجددا" خدمت دوستان عرض کنم ، مطالب این وبلاگ در 98درصد موارد کاملا منطبق بر واقعیت است . لاکن در بعضی موارد به دلایلی ازجمله مسائل امنیتی فرد مورد بحث یا حفظ ساختار داستانی ماجرا دخل و تصرف هایی در اصل مسئله داده ام . به طور مثال "مردروحانی" مورد بحث در این پست که یکی از دوستان همسرم هستند بر طبق آنچه گفته شد برای امرار معاش خانواده پرجمعیت خود مجبور به هجرت به تهران شده و اکنون چند سالی است که به دور از خانواده در این شهر اقامت دارند و شبها را در محل کار خود زندگی می کنند. ایشان برای گذران زندگی مثل خیلی از طلبه ها که به کارهای مختلف از جمله کارگری ساختمان ،شاگردی مغازه، نانوایی و... مشغول هستند به نظافت منازل می پردازند و اصلا و ابدا از این موضوع ناراحت یا شاکی نیستند و معتقدند درآوردن رزق حلال وظیفه ی مرد خانواده است و بابت آن شاکر نیز هستند . اما به دلیل حفظ مسائل امنیتی بنده شغل اصلی ایشان را در این پست ، قید نکرده ام . در واقع ایشان مدرس حوزه نیستند و به کار دیگری مشغول هستند. بحمدلله فرزندان ایشان در کمال صحت و سلامت هستند و بنده صرفا جهت حفظ ساختار داستانی پست صحبت از بیماری فرزند ایشان داشتم . آنچه مسلم هست این است که چارچوب کلی کاملا منطبق بر واقعیت می باشد . سایر پست ها هم ممکن است از این قاعده مستثنی نباشند.

موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۳
سیده طهورا آل طاها

زندگی طلبگی

نظرات  (۴۲)

سلام.
عرض ادب و احترام.
مطلب "بدون شرح/مرد روحانی" رو خوندم.
زیبا و جالب بود.
.به وبلاگ "همیشه" هم سری بزنید.
منتظر شما هستم.

hamishe101.blogfa.com
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۳۷ شیرین بانو
من نمیدونم چراتاحرف سختی معاش میشه همه گیر میدن به تعداد بچه ها!!!!
هدی جان سلام .

*** سلام عزیزم :) زنده باشی چقدر مفصل صحبت کردی. شرمنده شدم!

اینکه خیلی ها باوجود آموزشی که در تلوزیون یا رادیو یا مدارس یا دانشگاه یا بالای منبرها که بهشون می دن باز هم به احکامشون آشنا نیستند ، تقصیر روحانیت نیست . اینکه باید آموزشها بیشتر بشه کار بیشتر بشه فعالیت ها بیشتربشه درسته . اما مقصر اینکه مردم به احکامی که بهشون آموزش داده می شه بها نمی دن و عمل نمی کنن خود ما مردم هستیم . روحانیت وظیفه ی ابلاغ داره حالا اگر کسی عمل نکنه یا توجه نکنه یا فقط به بخشی از احکام که دوست داره عمل کنه و به بقیه بی تفاوت باشه مقصر مبلغ نیست .

*** صحبت شما کاملا متین هست، مسلما اگر بهترین روش‌های آموزش رو هم به کار بگیریم باز عده زیادی (شاید اکثریت) به حرف ها عمل نکنن. اما حرف من اینه که روش آموزش ما با بهترین روشها خیلی فاصله داره، گرچه برخی موارد هم فردیه یعنی به قول شما خود مبلغ باید نفس گرم داشته باشه

 اینکه کاسب های فعلی اغلب به حلال و حرام کسبشان واقف نیستند به این دلیل هست که قدیم ها رسم بود کاسب ها صبح های زود بعد از نماز صبح میرفتند به حوزه ها و در جلسات درس مکاسب شرکت می کردند و این مسائل رو یاد می گرفتند و کاسب می شد حبیب الله اما الان کاسب ها از این کارها چقدر می کنند؟ آیا حوزه ها درهاشون رو به روی کسبه بستن ؟ نه اصلا و ابدا این خود کاسب ها هستند که کوتاهی می کنند.

*** واقعا فکر می کنید چند درصذ از کاسب های ما (مخصوصا جوون‌ها) اطلاع دارن که درس مکاسب چی هست؟ و اصلا همچی درسی وجود داره و اصلا دسترسی به حوزه دارن؟ به نظر من حوزه باید اجبار کنه گذراندن چند جلسه این درس پیش نیاز پروانه کسب باشه. همون طور که پروانه و مالیات و غیره به راهه این درس رو براش بازآموزی هم بذارن. واقعا لازمه چون من فکر می کنم خیلی از کسبه اصلا روش کسب حلال و حرام رو نمی دونن.

 اینکه خانمهای ما در رفتار با بچه ها یا همسرانشان مشکل دارند همه و همه تقصیر کم کاری قشر روحانی است ؟ به هر حال من و شما هر دو خانم هستیم چقدر به چیزهایی که می دانیم از دین عمل می کنیم ؟ چقدر تلاش می کنیم به همان هایی که آگاه هستیم جامه ی عمل بپوشانیم؟

*** زبون من لال اگر همچی حرفی گفته باشم که اینها همه تقصیر روحانیت است! اگر بخواهیم کاملا منطقی نگاه کنیم تماما وظیفه خود افراد هست که برن هرچی نیاز دارن یاد بگیرن. اصلا کسی مثل روحانی نمی تونه به زور حرفی رو به کسی غالب کنه. اما این پیشنهاده، مثلا کلیپ های کوتاه میتونه حوزه بسازه از شرایط مختلف و رفتار درست رو بگه در اون شرایط. تاثیر آموزشی اش زیاده. بعد این کلیپ ها رو پخش کنن در فضای مجازی یا از تلویزیون پخش بشه.

در مورد حلال و حرام بودن سودهای بانکی که یک حکم فقهی است ، حکم کاملا مشخص است من متوجه نشدم منظور شما دقیقا چیست.

*** در وب اگر جستجو کنید منظور من رو متوجه میشید. این رو اگر فرصت شد بعدا میام لینک هاش رو میذارم که شما هم ما رو راهنمایی کنید که بالاخره حلاله یا حرامه. چون من نتیجه گرفتم حلاله.

الان کیه که ندونه استفاده از ماهواره جایز نیست ؟ چقدر باید به همه بگیم ؟ اینکه توجه نمی کنن و بعد کانون زندگی شون دستخوش تزلزل می شه مقصر خود مردم نیستند؟

*** ببینید من خودم ماهواره ندارم و فعلا هم تصمیم دارم تا آخر عمر نداشته باشم! من زبانم خوبه مدام سایت های خبری خارجی رو می خونم، اما اگر خوب نبود شاید برای خبر هم شده ماهواره می گرفتم (چون به فیلم و سریال علاقه ای ندارم و از طرفی برای کنترل چشم و عدم غفلت سعی می کنم سریالهای ایرانی رو هم زیاد نبیتم). اما این به کنار، ما الان نزدیک ۸۰ میلیون جمعیت داریم. واقعا میشه به این همه گفت که مومن واقعی باشید؟ همه چیز رو کامل رعایت کنید؟ خوب اگر بشه که عالیه. انشاءالله که بشه. اما آمارها چی میگن؟ آیا این همه تبلیغات علیه ماهواره شده استفاده اش کم شده؟ اصلا مگه خود جمهوری اسلامی شبکه ماهواره ای نداره؟
شایدم مشکل از تلویزیون ما است که مردم ماهواره میبینن. یک چورهایی کلاس شده برای برخی که مثلا ما اصلا شبکه های ایران رو نداریم! خوب این حس بد نسبت به تلویزیون چرا باید به وجود بیاد؟ اگر این حس نبود مبارزه با ماهواره هم راحت تر بود. بخشی از این حس رو باید روحاتیت بیاد ایده بده تا حل بشه.

الان در حوزه ی مجازی خیلی از روحانیون فعالیت دارن . همسرانشون فعالن و سعی می کنن کار انجام بدن . من خبر دارم که بعضی از مراجع سایت دارن من شخصا بعنوان کسی که مقلد آقای مکارم هست سوالاتم رو از طریق ایمیل می پرسم و ایشان پاسخ می دن. آقای مکارم برنامه ی زنده رادیویی دارن و به سوالات به طور مستقیم و زنده پاسخ می دهند همین طور به شبهات . من نمی دونم منظور شما از سهل گرفتن چیه ؟ احکام اسلام کاملا مشخص و واضحه .
نمی شه از احکام مسلم الهی به خاطر خوش آمد دیگران عدول کنیم . الان کار تلوزیون جمهوری اسلامی دقیقا همین چیزی هست که شما می فرمایید لذا برنامه هاش برای اقشار مذهبی بعضا قابل استفاده نیست. اگر بخوام خیلی خوشبین باشم باید بگم بیشتر از 80درصد موسیقی های تلوزیون مشکل اساسی داره و شرعا شنیدنش حرامه . اما چون اونها هم مثل شما فکر می کنن به این حداقل ها راضی هستن. برای همینه که تماشای فیلم های سینمایی در سینماهای این مملکت با وجود قیافه های آرایش کرده و لباس های تنگ و کوتاه و حرکات سخیف و سبک بازیگران برای اقشار مذهبی ممکن نیست چون اونا هم به حداقل راضی هستن . مسئله اینه که آیا امام زمان هم به اینها راضی هست ؟

*** این حرف شما درسته. من نمی گم در دین سهل بگیریم. من می گم مثلا در قرآن به زنان مومن دستور داده با حجاب باشید. حالا آیا میشه همه رو مومن کرد؟ اگر بشه و راهی باشه که عالیه. اما اگر راهی هم باشه تدریجی است. یکی که بیحجابه که یک هو چادری نمیشه. حالا مشکل اینحاست که وقتی صفر و یکی برخورد میشه یکی که کم حجاب تره از برخی مجالس و مفاهیم دور میمونه. این باعث میشه همین طور دورتر بشه و اصلا اصلاح نشه.
منم در کانالهایی عصو هستم که حدس می زنم مال همسران روحانیت باشه.

بله درسته باید زندگی اهل بیت رو وارد زندگی های عادی و روتین مردم کرد اما اونوقت راه دور نرویم همین من و شما جا نمی زنیم ؟ نمی گیم ای بابا مگه می شه . اونا معصوم بودن ما نمی تونیم مثل اونا باشیم . باور کنید عزیزم من از گفتن خیلی چیزها و مطرح کردن خیلی از مسائل و یا از بیان بسیاری از چیزهایی که در زندگی طلبه ها رایج و عادی هست می ترسم چون بیم اون رو دارم که از ظرفیت خواننده ها خارج بشه . خیلی مسائل هست که من می دونم یکی مثل راضیه خانم صاحب وبلاگ من او که بسیار خانم برجسته ای به لحاظ اخلاقی و اعتقادی هست و همسر طلبه هم هستن اصلا می ترسه که بیان کنه جرات نمی کنه سطح تربیتی اش و سطح همسرداری اش رو آن طور که هست بگه چون اونوقت قیامت می شه . خود من تا چهار کلمه از یکسری مسائل می گم آماج توهین ها و زخم زبان ها قرار می گیرم که برای حفظ شان عمومی اصلا تایید نمی کنم اون کامنت ها رو.

*** بله قبول دارم. اما شما بنویسید به ایشون هم بگید بنویسن. اینترنت آزاده اینهمه مطلب بیمصرف توش هست بذار چهارتا درست هم توش باشه خوب. من که خوشجال میشم مطالب شما رو می خونم.

در ضمن بعضی از دفاتر مراجع هستن که کار مشاوره انجام می دن من کاملا مطلع هستم که این کار رو می کنن. اما بعضی هم به دلیل برخی مسائل انجام نمی دن. اما خیلی روحانیون داریم که خارج از دفتر مراجع مشاوره می دن می تونید از کلاسهاشون استفاده کنید . الان توی حوزه ی ما آقای تراشیون کار می کنن. دوستان می تونن بیان و شرکت کنن. اما مسئله این هست که بسیاری از دفاتر مراجع صرفا برای پاسخگویی به سوالات شرعی هست و نه امور مشاور خانواده برای استفاده از مشاوره می توانید به مراکز مشخص مراجعه کنید در این مراکز روحانیونی هم هستند که فعالیت می کنند.

*** ممنون از اطلاع رسانیتون
پاسخ:
سلام عزیزم ان شاالله که در پرتو عنایات حضرت حق موید و سربلند و سلامت باشید
سلام عزیزم.اومدم در مورد پست قبل که لطف کرده بودی منو جواب مفصلی نوشته بودی یک کم دیگه صحبت کنم. اینکه گفتید از این دست طلبه ها کم نداریک شک ندارم توش. بالاخره این درهای بهشت که میگن به قم باز میشه بیخودی نیست همچی ادم هایی باید زیر نظر حضرت معصومه تربیت بشن
اینکه صحبت از برخی موارد زیاد میشه هم قبول دارم. تا دلتون بخواد خود تلویزیون صحبت میکنه. 
اما اینکه گفتید کلاس احکام برن یا ... ببینید ما ۱۲ سال درس مسخونیم. من تقریبا تمام احکامی که بلدم تو مدرسه یاد گرفتم و علاقه مند بودم. اما چرا خیلیا بلد نیستن؟ مگه مدرسه نرفتن؟
تو عزاداری ها، مراسم های ختم، رادیو تلویزیون.... اینهمه صحبت میشه اما باز خانواده هایی که حتی تلویزیون ایران نگاه میکنن کلی مشکل دارن
تو دانشگاه این همه واحد اخلاق و معارف گذرونده میشه...
درسته که بعضیا مین ان دین مطابق میلشون باشه نه اونا مطابق دین، اما مشکل فقط این نیست. 
چرا کاسب ها بلد نیستن که کسب حلال کدومه حرام کدومه؟ چرا پزشک ها نمیدونن طبابت حلال کدومه حرام کدومه؟ چرا خانم نمیدونه در زندگی با شوهرش چطور رفتار کنه و بالعکس؟ چرا مردم نمیدونن با بچه هاشون چطور رفتار کنن؟ چرا تو فامیلها اینقدر چند دستگی هست؟ چرا در مورد حلال بودن وام ها و سودهای بانکی یک دستگی وجود نداره؟ واقعا ماهواره فقط به خاطر سریالهاش جذابیت داره؟ 
به خاطر این مسایله که میگم بحث ها کاربردی نیست. مصداقی نیست. کلیه. بعد هم همه چیز که کلامی نیست. الان اینهمه رسانه وجود داره. تلویزیون هم شده مثل رادیو همه حرف میزنن. چرا حوزه تو فضای مجازی بیشتر سرمایه گذاری نمیکنه؟ 
مثلا کانال های تلگرام، فیسبوک، اینستا، ....
تازه یک جاهایی هم باید سهل گرفت به نظر من. مثلا حجاب. من خودم استنباطم اینه که نمیشه همه کاملا با حجاب شن. اما مثلا یکی که خیلی ارایش میکنه میشه کاری کرد کمتر ارایش کنه. یا یکی که تنگ میپوشه میشه کاری کرد یک کم گشتدتر بپوشه حتی با راه انداختن یک مد! خوب این خودش یک حرکته صفر و یک که نیست.
فرازهای دعاهای اهل بیت رو میشه داستان کرد ضرب المثل کرد نمیدونم یک جورایی وارد زندگی عادی مردم کرد....
انتظار میره از حوزه که تو این مسایل بیشتر و کاربردی تر کار کنه. من مثلا یک سوال از دفتر یکی از مراجع  معروف که خیلی هم نسبت به بقیه خوب کار کردن پرسیدم هم شرعی بود هم اخلاقی. فقط شرعی اش رو پاسخ دادن! خوب من از کی بپرسم؟ 
کلا یک جدایی بین حوزه و جامعه حس میکنم. بین حوزه و دانشگاه که بماند! حالا علوم مهندسی سخت تره اما مثلا علم روانشناسی و جامعه شناسی و غیره که باید حوزه استادش باشه....
پاسخ:
هدی جان سلام .اینکه خیلی ها باوجود آموزشی که در تلوزیون یا رادیو یا مدارس یا دانشگاه یا بالای منبرها که بهشون می دن باز هم به احکامشون آشنا نیستند ، تقصیر روحانیت نیست . اینکه باید آموزشها بیشتر بشه کار بیشتر بشه فعالیت ها بیشتربشه درسته . اما مقصر اینکه مردم به احکامی که بهشون آموزش داده می شه بها نمی دن و عمل نمی کنن خود ما مردم هستیم . روحانیت وظیفه ی ابلاغ داره حالا اگر کسی عمل نکنه یا توجه نکنه یا فقط به بخشی از احکام که دوست داره عمل کنه و به بقیه بی تفاوت باشه مقصر مبلغ نیست . اینکه کاسب های فعلی اغلب به حلال و حرام کسبشان واقف نیستند به این دلیل هست که قدیم ها رسم بود کاسب ها صبح های زود بعد از نماز صبح میرفتند به حوزه ها و در جلسات درس مکاسب شرکت می کردند و این مسائل رو یاد می گرفتند و کاسب می شد حبیب الله اما الان کاسب ها از این کارها چقدر می کنند؟ آیا حوزه ها درهاشون رو به روی کسبه بستن ؟ نه اصلا و ابدا این خود کاسب ها هستند که کوتاهی می کنند. اینکه خانمهای ما در رفتار با بچه ها یا همسرانشان مشکل دارند همه و همه تقصیر کم کاری قشر روحانی است ؟ به هر حال من و شما هر دو خانم هستیم چقدر به چیزهایی که می دانیم از دین عمل می کنیم ؟ چقدر تلاش می کنیم به همان هایی که آگاه هستیم جامه ی عمل بپوشانیم؟ در مورد حلال و حرام بودن سودهای بانکی که یک حکم فقهی است ، حکم کاملا مشخص است من متوجه نشدم منظور شما دقیقا چیست. الان کیه که ندونه استفاده از ماهواره جایز نیست ؟ چقدر باید به همه بگیم ؟ اینکه توجه نمی کنن و بعد کانون زندگی شون دستخوش تزلزل می شه مقصر خود مردم نیستند؟ الان در حوزه ی مجازی خیلی از روحانیون فعالیت دارن . همسرانشون فعالن و سعی می کنن کار انجام بدن . من خبر دارم که بعضی از مراجع سایت دارن من شخصا بعنوان کسی که مقلد آقای مکارم هست سوالاتم رو از طریق ایمیل می پرسم و ایشان پاسخ می دن. آقای مکارم برنامه ی زنده رادیویی دارن و به سوالات به طور مستقیم و زنده پاسخ می دهند همین طور به شبهات . من نمی دونم منظور شما از سهل گرفتن چیه ؟ احکام اسلام کاملا مشخص و واضحه . نمی شه از احکام مسلم الهی به خاطر خوش آمد دیگران عدول کنیم . الان کار تلوزیون جمهوری اسلامی دقیقا همین چیزی هست که شما می فرمایید لذا برنامه هاش برای اقشار مذهبی بعضا قابل استفاده نیست. اگر بخوام خیلی خوشبین باشم باید بگم بیشتر از 80درصد موسیقی های تلوزیون مشکل اساسی داره و شرعا شنیدنش حرامه . اما چون اونها هم مثل شما فکر می کنن به این حداقل ها راضی هستن. برای همینه که تماشای فیلم های سینمایی در سینماهای این مملکت با وجود قیافه های آرایش کرده و لباس های تنگ و کوتاه و حرکات سخیف و سبک بازیگران برای اقشار مذهبی ممکن نیست چون اونا هم به حداقل راضی هستن . مسئله اینه که آیا امام زمان هم به اینها راضی هست ؟ 
بله درسته باید زندگی اهل بیت رو وارد زندگی های عادی و روتین مردم کرد اما اونوقت راه دور نرویم همین من و شما جا نمی زنیم ؟ نمی گیم ای بابا مگه می شه . اونا معصوم بودن ما نمی تونیم مثل اونا باشیم . باور کنید عزیزم من از گفتن خیلی چیزها و مطرح کردن خیلی از مسائل و یا از بیان بسیاری از چیزهایی که در زندگی طلبه ها رایج و عادی هست می ترسم چون بیم اون رو دارم که از ظرفیت خواننده ها خارج بشه . خیلی مسائل هست که من می دونم یکی مثل راضیه خانم صاحب وبلاگ من او که بسیار خانم برجسته ای به لحاظ اخلاقی و اعتقادی هست و همسر طلبه هم هستن اصلا می ترسه که بیان کنه جرات نمی کنه سطح تربیتی اش و سطح همسرداری اش رو آن طور که هست بگه چون اونوقت قیامت می شه . خود من تا چهار کلمه از یکسری مسائل می گم آماج توهین ها و زخم زبان ها قرار می گیرم که برای حفظ شان عمومی اصلا تایید نمی کنم اون کامنت ها رو.
در ضمن بعضی از دفاتر مراجع هستن که کار مشاوره انجام می دن من کاملا مطلع هستم که این کار رو می کنن. اما بعضی هم به دلیل برخی مسائل انجام نمی دن. اما خیلی روحانیون داریم که خارج از دفتر مراجع مشاوره می دن می تونید از کلاسهاشون استفاده کنید . الان توی حوزه ی ما آقای تراشیون کار می کنن. دوستان می تونن بیان و شرکت کنن. اما مسئله این هست که بسیاری از دفاتر مراجع صرفا برای پاسخگویی به سوالات شرعی هست و نه امور مشاور خانواده برای استفاده از مشاوره می توانید به مراکز مشخص مراجعه کنید در این مراکز روحانیونی هم هستند که فعالیت می کنند.
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۴۶ رایحه بانو
ممنون بابت پی نوشتتون...
۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۲ فاطمه مامان گلها
سلام 
ممنون عزیزم نه تهران نیستن. شماره تلفن میخواستن. مشکلی نیست. لطف کردین.
یه سوال عزیزم
چه ذکر مجربی برای برآورده شدن حاجت هست که زود جواب بده؟ 
یا ختم معروفی که جواب بده. 
ممنون یا علی
پاسخ:
سلام عزیزم . نماز استغاثه به امام زمان بخوانید بعد از نماز هم زیر آسمان رو به قبله بایستید و دعای استغاثه به امام زمان را بخوانید . دعا توی مفاتیح هست . بعد از نماز صبح 70 بار ذکر یا محمد یا علی یا فاطمه یا اباصالح المهدی ادرکنی و لاتهلکنی رو بخونید
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام طهورا خانم جان
**** ***** ** 
***** ** *******
****** ****** ******* *** *** *** * ***** ***
** **** ***** ** ** *** ***** ** *** * ***** * **** ** **** *****
**** ***** ***** *** ***** ***** **** ****** ** **** **** **** ** *****
** ***** ***** **** * ***** **** ** ** **** **** **** *** * ***** ** ** **** **** **** *** ** **** ***** *** *** ******* * ***** **** ***** **** ** **** ** ********* ** **** ****** ****** ****
*** ** *** *** ***** ***** *** ****** **** ** **** *** *** *** **** **** **
***** **** *** ***** ***** ****** **** **** ** **** **** ***** *** **** **** *** **** **** *** **** **** ** ******** **** **** **** **** ** ***** ****** **** * ** *** * *** ** ***** **** **** **** ** ** ***** ****** *** 
****** ** *** ****** **** *** ****** **** ** ***** *** **** * ***
** ** **** **** ** ** **** ** ****** ** ******** *** ** **** *** ** ****** ** *** *** ***** *** *** ****** **** ***** **** ****** ***** ***** * **** ** ******** * ***** ******** ***** **** 
*** * *** ** * **** *** ** *** **** ** ** ***** * ***** * **** *** *** ***** ***** **** **** **** ***** **** 
** **** ** ** ** **** **** ** **** ***** **** ** ** ****** ****** *******
***** ***** **** ** ** *** ***** ************ **** ** ******
******* *** ** ***** ** ** *** ** ****** *** **** * ** **** **** ****** **** ** ****** ** ** **** ** **** ***** *** **** ****** 
** **** ** ** * **** **** ***** ****** *** *** ** ** ** ** ******** ***** ** ** **** **** * ***** ** ***
**** ***** **** *** ***** ***** ***** ******* ** *** ** **** ** **** *** ***** **** ***** **** **** * ***** *** * ***** * **** ** ** ***** *** ***** *** *** ***** *** *** ***** ****** ***** ***** **
***** ** **** ***** ***** **** * *** *** * **** *** ***** * ** *** **** *****
***** **** ** ******** *** ****** *** *****
**** *** * ***** *** ********
******

پاسخ:
سلام عزیزم . به نظر می رسه داری یه کم عجله می کنی . شما با توجه به سن تون فرصت دارید . اجازه بدید که آهسته و قدم به قدم شرایط مهیا بشه . شما فرمودید که معلمی رو دوست دارین این خیلی خوبه فعلا اولین هدف شما توی زندگی این باشه که معلم خوبی بشید . فعلا و توی این مقطع که خواستگار مورد نظرتون هم نیست تمام هم و غم تان را بگذارید برای درس خواندن. اینکه می گید حوصله درس خوندن ندارید فقط مختص شما نیست اغلب بچه های کنکوری در ماه های آخر نزدیک به کنکور خسته می شن این خستگی باعث این می شه که حوصله درس خوندن نداشته باشن و بیشتر دوست داشته باشن که کارهای جانبی انجام بدن . بهترین کار برای اینکه هم خودتون توان تان را به دست بیاورید هم اینکه بازده درس خواندن تان بالا بره اولا یه دو سه روز رو حتما برید یه مسافرت . بعد هم یک برنامه ریزی داشته باشید که توش یه فرصت برای استراحت داشته باشید در این فرصت مثلا برید استخر یا کاری رو انجام بدید که دوست دارید تا به این شکل به طریق ولو کم و اندک به علاقه تون برسید در هر حال کار اول شما الان درس خوندن هست . چند ماه دیگه کنکور هست و تمام این استرس ها و خستگی ها تموم می شه و تا اومدن نتیجه کنکور شما فرصت دارین که کلاس خیاطی برین یا کاری رو دوست دارید انجام بدید در این فاصله اگر خواستگار خوبی اومد می تونید بهش فکر منطقی کنید . کنکور داشتن گمان نمی کنم که باعث بشه شما خواستگار خوب رو رد کنید اما هنوز که مورد مناسبی نیومده پس فعلا درستون رو بخونید و به چیز دیگه ای فکر نکنید 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** *** **** ** ** **** ******* ** *** ** ****** **** ******* *** ***** *** **** **** ****** ** **** **** **** ***** **** *** *

لطفا متن کامنتمو نشون ندین. مرسی.
پاسخ:
سلام . من محتاج دعای شما هستم . خیلی کوچیکتر از اون هستم اما به روی چشم 
چه مردهای مردی هست هنوز...

خدا حفظشون کنه
۰۶ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۹ ***خواهری بلور***
سلام دوست عزیزم 
خوبید؟ 
به نیت ،نیت هامون ختم قرآن آسمونی گذاشتیم،خیلی خوشحال می شیم 
تو حس خوبمون شریک بشید. .. 
من و بلور منتظرتون هستیم ...
پاسخ:
سلام عزیزم ممنون بابت محبت شما . ان شاالله

سلام طهورا بانو ممنون بابت راهنمائیتان.

یه سوال داشتم وظیفه من در محیط کار در برابر همکارانم که علنا جلوی من به اقا توهین میکنن چیست؟راستش من همیشه از ایشلان دفاع کردم و از همکارانم انتقاد کردمطوریکه در برابر همه انها منفور شدم و هرزگاهی ترکش ناراحتیشان از هر جهت نصیبم میشود در محیط کار اما خب راستش من آقا را قلبا دوست دارم و محبت عمیقی از ایشان در دل دارم اما خب مطالعه زیادی نداشتم که در برابر صحبت همکارانم و تهمت های آنها به ایشان درست و منطقی و علمی دفاع کنم.جواب خیلی از سوال ها را نمیتوانم بدهم چه کنم چه منبعی به من که خب زمان زیادی هم برای مطالعه ندارم پیشنهاد میکنید؟قلبم خیلی به در می اید از این عده که تا مقرری شان کم میشود و مثلا فلان سفر را نمیتوانند بروند یا فلان کاندیدا قبول نمیشود انگشت توهین و تهمت را سمت آقا میبرند...جقدر مظلوم است رهبر ما... 

من مانتوئی هستم. اما چادری های اتاقمان که کلی ادعا هم دارند در برابر آنها سکوت میکنند...کار من درست است یا انها...در جوابشان که مثلا میگویند چرا عدالت نیست چرا رهبری درست عمل نمیکند چرا فلان و چرا بیسان جوابی ندارم که با استدلال بیان کنم و فقط قلبم فشرده میشود...چه کنم طهورا بانو؟

پاسخ:
علیک سلام عزیزم . خدا شما را حفظ کند بانو . با جد ایشان محشور شوید ان شاالله .
قطعا کار شما و شجاعت شما درست است . انتقاد کردن هیچ اشکالی ندارد اما انتقاد باید درست و مودبانه باشد.بهترین کار برای شما مطالعه کتابهایی در باب ولایت فقیه است . این کتابها زیاد هستند و به راحتی می توانید پیدا کنید . اغلب آنها جایگاه ولایت فقیه را نمی دانند . همین طور وقتی قصد بحث کردن در این امور را دارید ببینید طرف مقابل شما در چه حدی از اعتقاد است . مثلا کسی که انقلاب را قبول ندارد کسی که امام خمینی را قبول ندارد قطعا با او حرف زدن از بحث ولایت فقیه کار سختی است و احتمال پذیرش ایشان خیلی پایین است . 

برای من یه ارتقا شغلی درخواست داده ازم خواهش می کنه خانم فلانی نفهمه. خانم فلانی در طول سه ما گذشته فقط یه کتاب خلاصه کرده تو سه روز می گه کار ایشون عاااااالیه. من چی کار کنم؟ وقتی می گه اختلافتون چرا رفع نشده بگم چی؟ بگم ایشون به بهانه قهر هیشکدوم از کاراشو انجام نداد؟ لطفا همه نظرمو منتشر نکنید.

پاسخ:
نجمه ی عزیزم سلام . ببین گلم شما همون سلام و خداحافظی که با ایشان داری کافیه اما مراقب باش که قهر از طرف شما نباشه از طرف ایشون باشه . شما اصلا نیت قهر نداشته باش . اگر هم چیزی مثلا خواستی تعارف کنی به ایشان هم تعارف کن تا رابطه از طرف شما قطع نشه و مشکلی برای اعمال عبادی شما نباشه . می دونی که کسی که سه روز با خواهر یا برادر دینی اش قهر باشه در عبادتش مشکل ایجاد می شه . بگذار هر طور که دوست داره وانمود کنه وقتی ببینه شما توجهی نمی کنی خسته می شه . به مدیر شما هم اصلا این مسائل ارتباطی نداره . شما در برابر مدیرتون فقط سکوت کنید و بگید مورد خاصی نیست ان شاالله درست می شه . همین و بس . این طوری هم ادب رو رعایت کردین و مشکل کاری برات پیش نمیاد هم اینکه محترمانه به ایشون فهموندی وارد این مباحث نشه چون امور شخصی شماست . اصلا هم شکایت ایشون رو نه به مدیرت نه به همکارات به هیچ وجه نکن به هیچ کدوم از افراد اداره در مورد کارای ایشون چیزی نگو اینو رو از روی تجربه سالها کار بیرون از خونه می گم . بگذار مسئله مسکوت و کم کم فراموش بشه
۰۵ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۳۷ فاطمه مامان گلها
سلام دوست عزیز 
خوبین الحمدلله؟ 
ببخشید یه بنده خدایی مشکلی براش پیش اومده پیش من درد دل کرد یه راهنمایی هاییش کردم ولی بهشون گفتم با یک مشاور دینی خوب هم مشورت کنه. آدرس وبلاگ شما رو دادم گفت نمیتونم و از وبلاگ سر در نمیارم. گفتم اگر بشه شماره تلفنی چیزی از یه مشاور دینی خوب یا خود شما اگر امکانش هست بهشون بدم که مشکلشون رو درمیان بذارن. 
ممنون میشم همکاری کنید. 
پاسخ:
سلام خواهری حالت خوبه ؟ بچه ها خوبن
عزیزم اگر تهران هستند بفرمایید تا من شماره دفتر مشاور رو بهتون بدم . چون تلفنی هیچ کدامشان مشاوره نمی دهند
۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۲۴ رایحه بانو
سلام
با داستان زیبای زندگی شهید سید علی حسینی بروزم...باما همراه باشید....
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام طهورا بانو .منو یادتون هست؟

***** *** ** ***** ** *** ****** **** **** **** *** * ***** ******* ******* ** ** *** ***** ****** ***** ****** **** * *** ** *** **** * *** * ** ** ** ******* ***** **** *** ********* *** **** ************ *** *** ** * **** ****** *** * ***** **** ***** ****** *** ** ****** **** **** **** ***** ************ ****** ***** *** *** ********** ** *** ****** ** *** *** *** **** *** *** * *** **** *** ******* *** ** ** **** ***** **** ***** **** *** ** ** **** ** ***** *** * ***** *** ** **** ***** ** ***** ** **** ****** ***** ********* ********** ** **** *** * **** **** ***** *** **** ********* ***** * ** ** ***** *** ** ***** ** ***** *** ***** * ** * ******* *** ********** ** ******* ** ********* ***** ***** ** ** ** **** * ** ******* **** ** ****** ***** **** **** *** *** **** ** *** ************ **** ***** **** **** *** ***** ****** *** ** ********* ** ** ***** *** ** *** ********* *** ****** *** ********* *** *** **** * **** * ******* **** ********* *** ** *** ** ********

******** ** ** *** ********* ** *** *** *** ** ****** **** * **** *** ********* *** **** **** * * *

پاسخ:
علیک سلام بله عزیزم یادمه . آیه رو خوندم زیبا بود . اصلا لازم به گفتن به من نبود آیه جواب شما رو داده بود.
اما باید بگم مادر شما از روی حس محبت مادرانه ای که دارند این حرف رو زدند ایشون از این می ترسند که این رفت و آمد برای شما ناراحت کننده باشه اما واقعیت اینه که شما با همسرتون قرار گذاشتید و پایبندی شما به این قول و قرار برای آرام کردن دل همسرتون لازمه . ایشون اگر ببینه که شمابه تعهداتتون عمل نمی کنید به وقتش به آنچه به شما قول داده عمل نمی کنه . اون اعتمادش به شما رو از دست می ده و دوباره زندگی تون دستخوش تغییر و تحول می شه . شما باید این هنر رو داشته باشید بعنوان یک زن که همه رو با هم داشته باشید . نباید نسبت به مادرتون از کوره در می رفتید بلکه با مهربانی و آرامش و یک شاخه گل ازش عذرخواهی می کردید و توضیح می دادید که برای بقا و دوام زندگی تون دارید به خودتون و همسرتون یه فرصت برای زندگی نو می دید. دستش رو می بوسیدید و بهش می گفتید که دوستش دارید و طاقت ناراحتی اش را ندارید اما بهتره که برید تا به همسرتون نشون بدید که زندگی تون رو دوست دارید و برای حفظش هر کاری می کنید . کاملا مشخصه که همسرتون نسبت به زندگی تون بی تفاوت نیست و شما رو دوست داره . در نهایت شما شرعا موظف به حفظ زندگی تون هستید و اطاعت از همسرتون به شما واجبه . راس سه ماهی که قول دادید به اتفاق همسرتون منزل مادرش برید و اگر حرف نامربوطی زدند شما صبر کنید و سکوت کامل کنید . این چند ساعتی که قرار است هر سه ماه یکبار منزل مادرشان بروید کاملا در آرامش بروید بدون اینکه یک کلام جواب نامهربانی آنها را بدهید فکر نمی کنم هر سه ماه یکبار چند ساعت خود دار بودن کار سختی باشه اونم وقتی به قیمت دوام زندگی تون باشه . تمام تلاشتون رو بکنید که رضایت مادرتون رو جلب کنید و ازش عذرخواهی کنید اما در نهایت کاری رو انجام بدید که همسرتون ازتون می خواد.
سلام خدمت شما ببخشید یه سوال داشتم.دخترم 5 سالشه و طبق فرمایش شما درمورد آرایش بچه ها من بهش گفتم که این مواد برای پوستت ضرر دارن و محکم جلوشو گرفتم و حتی لاک هم براش نمی زنم ولی در عوض روی ناخن هاش حنا میذارم و از خواصش بهش میگم و اون هم قبول می کرد.فکر میکردم تونستم قانعش کنم.ولی چند روز پیش دیدم داره یواشکی یه مداد  به لباش می زنه و پاکش میکنه و دوباره میزنه.از کارش تعجب کردم به همسرم که گفتم ایشون گفت شاید بهتره برای اینکه عقده  ای نشه وسایل خودت رو الکی بذاری توی دسترسش و اون هم هروقت زد اصلا به روی خودت نیاری که متوجه شدی و ولی این وسایل توی وسایل بازیش باشن.البته بگم من خودم اصلا نه توی خونه و نه بیرون آراایش نمیکنم.شاید توی عروسی ها اونم خیلی خیلی کم.می خواستم نظرتونو در این باره بدونم که باید چی کار کنم؟ممنون از وقتی که میذارید.خدا اجرتون بده.
پاسخ:
علیک سلام . خواهش می کنم در خدمت شما هستم . اول از همه عرض کنم هیچ اشکالی نداره اگه توی منزل آرایش کنید . فقط این کار رو جلوی بچه ها انجام ندید توی یه اتاق دیگه انجام بدید . اما در مورد موضوعی که فرمودید. نیاز نیست لوازم رو از دم دستش قایم کنید .اگر دیدید که داره مخفیانه و بدون اجازه از شما از لوازم شما استفاده می کنه کنارش برید و بهش بگید انتظار نداشتید که بدون اجازه شما به وسایل شخصی تون دست بزنه . بعد هم در کمال آرامش وسایل رو جمع کنید و کمکش کنید تا صورتش رو بشوره . اگر دیدید که داره مداد به لبش می کشه هم برید کنارش مداد رو از دستش با آرامش بگیرید و بهش توضیح بدید که نوک مداد مواد شیمیایی خطرناکی داره که باعث می شه از راه دهنش وارد دلش بشه و مریضش کنه . بهش بگید وقتی که مداد به لبش می کشه اصلاقشنگ نمی شه . مطمئن باشید الان استفاده از این لوازم تحت عنوان اینکه عقده می شه یا هر چیز دیگه براش مناسب نیست . اون باید بدونه که استفاده از بعضی وسایل براش مناسب نیست و ممکنه باعث آسیب بهش بشه . بهش بگید همان طور که شما از مسواک اون استفاده نمی کنید چون یه وسیله ی شخصی هست اون هم نباید به وسیله شخصی شما دست بزنه . به طور مثال اگر بچه شما بخواد که به چاقو دست بزنه و باهاش بازی کنه آیا شما به بهانه ی اینکه نکنه عقده ای بشه بهش اجازه می دید؟ مسلما نه . شما این کار رو نمی کنید . استفاده از بعضی وسایل برای بچه ها اگر بیشتر از چاقو مضر نباشه کمتر هم نیست . 
سلام خواهر عزیزم
عذرخواهم من با روند سوال پرسیدن در اینجا آشنا نبودم
به همین دلیل در پیام اول به عهده شما گذاشتم که اگه صلاح دونستین عمومی جواب بدین
از لطف شما سپاسگذارم و تشکر بابت وقتى که گذاشتید

پاسخ:
علیک سلام عزیزم . این روند فقط مختص اینجا نیست اصولا در هیچ وبلاگی نمی شود که کامنت خصوصی کسی را عمومی کرد . در واقع امکان عمومی کردن کامنت خصوصی اصولا امکان پذیر نیست لذا اگر براتون ممکنه یه بار دیگه کامنت بگذارید . بنده متن کامنت شما را عمومی نمی کنم و فقط پاسخ آن را می گذارم
سلام طهورا بانو...
پاسخ:
علیک سلام عزیزم
سلام بانو
پیامم خصوصی ارسال شد نرسید؟
پاسخ:
علیک سلام عزیزم. نمی دونم . ببینید عزیزم پیامهاتون رو وقتی خصوصی می فرستید من دیگه نمی تونم بهش اینجا پاسخ بدم . از اونجایی که برام ارسال پاسخ از طریق ایمیل مقدور نیست لذا محبت بفرمایید کامنت هاتون رو خصوصی نکنید اگر دوست ندارید متن شما به نمایش گذاشته بشه فقط کافیه بهم بگید تا من متن رو ستاره دار کنم و فقط پاسخ شما رو بنویسم . لذا هم شما و هم سایر دوستان محبت کنند کامنت هاشون رو خصوصی نگذارند. 
۳۰ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۹ ریحانه مامان دوقلو ها
سلام خوبید ؟
میبینم که انقدر ازتون درمورد صحت ماجرا سوال پرسیدن که بعدا نوشت گذاشتید
یه سوال مطالبی که در مورد تربیت فرزند تو 7 سال دوم گذاشته بودید تو وبلاگ قبلی پریده؟
اون مو قع بادقت نخوندم به امید اینکه هر وقت لازم شد بخونم الان یه مدت هست بچه ها رو میبرم جامعه القرآن روش موضوع اشاره ای 
هرچند بچه ها هنوز تو مرحله امیری هستن ولی رفتارشون منو به فکر برده بعد از کلاس تا ممیرسیم.خونه دخترم تمام نقاشی اش رو فوری رنگ میکنه ولی پسرم تا من نگم شروع نمیکنه چون معلمشون گفته اصلا بهشون سخت نگیرید زده نشن منم چیزی نمیگم ولی اکثرا دخترم به داداشش میگه تو کامل رنگ نمیکنی خانوم معلم دعوات میکنه منم میگم نه مامانی خانوم معلم چیزی نمیگه حالا نمیدونم رفتارم درست هست .بیشتر نگرانم پسرم عادت کنه همش من بهش بگم تا تکالیفش رو انجام بده به نظرتون کارم درست هست؟
پاسخ:
علیک سلام عزیزم . نه به این دلیل نبوده . یکی دو روز پیش بعد از نماز صبح یکدفعه عین خوره افتادم به جونم نکنه این مطلب به دلیل این مسائلی که ذکر کردم صدق بر دروغ پیدا کنه برای همین در اولین فرصتی که بهم دست داد این بعدا نوشت رو گذاشتم تا خیالم راحت بشه . 
حقیقتش مطمئن نیستم که حذف شده باشه ولی به احتمال 90 درصد حذف شده .
کوچولوهاتون اگر در سن امیری هستند نباید به هیچ وجه بهشون اجبار به آموزش چیزی کنید اگر بچه هاتون دوست ندارن نباید واداربشن . از پسرتون بپرسید اگر دوست نداره بهش بگید دوست داری دیگه نری ؟ انجام تکالیف ولو در حد رنگ آمیزی هم نباید بهشون اجبار بشه . پسر شما در واقع داره کاملا کار همتراز سنش رو از خودش نشون میده . دخترتون هم یا واقعا علاقه داره یا اینکه ممکنه برای کسب تشویق مربی اش یا شما و برای جلب توجه اقدام به انجام تکالیفش می کنه . اگر این طور باشه احتمال اینکه بعد یه مدت کاملا خسته بشه هست . 
۲۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۱۴ .. مَروه ..
برای اینکه کدوم حوزه برم استخاره کردم...

بعضیا میگفتن این بعضیا می گفتن اون
هر چی هم مشورت کردم مساوی میشد،موندم چه کنم
بعد این دومورد که میگم طرح درساشون با هم تفاوت چشمگیری داره
استخاره کردم اولی بد اومد دومی هم بد اومد!!
ینی برای ترم بعد:(

پاسخ:
فکر کنم مورد شما اصلا نیاز به استخاره نداشته . به هر حال بهتره که یه مدت صبر کنید . از این به بعد هم تن در اموری استخاره کنید که نیاز هست . به کسی هم بدید استخاره براتون بکنن که به قول معروف این کاره باشه . ان شاالله که خیره 
سادات جانم بله شاتوت هم داریم.خرمالو هم داریم.انگور هم داریم.
بعداز تعطیلات عید هم آماده پذیرایی هستیم.عید کلا خونه مامان جونم هستیم واسه همون بعداز عید.اردیبهشت بیاید که شاتوت هم میل می نمایید.هههههههههه قدمتون روچشم.
شاید همینطوره که شما میگید.خدا به همه ما صبر ودرک بده.

پاسخ:
علیک سلام به به چه چیزهای خوشمزه ای . من عاشق انگور . خرمالو و شاتوت هستم . درخت خرمالو رو توی زمستون دیدی ؟ وقتی که برف اومده روی خرمالوهای نارنجی نشسته ؟ واقعا منظره ی قشنگی هست .
 ان شاالله 
سلام مجدد.قربونت برم بااین تشویقات.حالا ببینم ان شاالله میای از اون هوا وشاتوت های خوشمزه استفاده کنی یا نه.چرا اینجا شکلک نداره ؟هههههههههه
عزیز جان اتفاقا همسر داشته دوتا کوچولو هم داشته تو همونجا با فاصله دوتا کوچه با مسجد هم زندگی میکردن.یکسال هم بیشتره که اونجان.من تفحص نکردما یکی از خانوما که همسایه خونه قبلی حاج آقا بود گفت.گفت واسه خاطر همین دوتا بچه داشتنتون فکر کردن خانمشون هستی.حالا این یه نمونه بود.من قبلا هم روحانیهایی دیده بودم که خانمهاشون قاطی خانمای مسجدی نمیشدن.باوجود اینکه شاید اومدنشون باعث رفع شدن خیلی از شبهات بشه .
بازم کلی شد نرفتم وایییییی
ببخشید.
ممنونم که وقت میذارید.
پاسخ:
سلام . شاتوت هم دارین ؟!!
واقعا نمی دونم چی بگم . نمی تونم قضاوت کنم به نظرم باید دلیلش رو از خودشون پرسید. شاید دلیلش این باشه که با ورود به جمع خانمها مجبور به پاسخ دادن به سوالاتی در امور شخصی زندگی شون هستن و این مسئله رو دوست ندارن . یادمه یه روز یکی از این خانمهای مسجدی بهم گفت : زن چندم حاج آقایی؟ منو می گی !! با تعجب گفتم : بعلله ؟! یعنی چی ؟ خانومه خیلی جدی و حق به جانب گفت معمولا آخوندا چند تا زن دارن شما زن چندمی ؟ صیغه شدی ؟ نزدیک بود خودم و خودش رو بفرستم آسمون . نه اینکه فکر کنی شوخی می کردی یا قصد تخریب یا اذیت کردن داشت نه کاملا جدی می گفت. یا مثلا به محض اینکه می فهمن زن حاج آقا هستم چنان با کنجکاوی به سرتاپای آدم نگاه می کنن که حساب نداره . گاهی این نگاه های از سرکنجکاوی واقعا آزار دهنده هست . گاهی هم سوالات ممکنه برای یه عده ناراحت کننده باشه یا زیادی خصوصی باشه . با اینکه من دیگه عادت کردم و از همون اول با خودم عهد کردم که از این دست نگاه ها و سوالات ناراحت نشم اما واقعا بعضی وقتها آزار دهنده می شه . خصوصا بچه ها که بزرگ می شن متوجه نوع نگاه ها توی پارک توی سینما توی رستوران لب دریا توی مهمانی ها توی مسجد و.. می شن بعضی نگاه ها به شدت دخترم رو ناراحت می کنه یا سوالاتشون دخترم رو اذیت می کنه .تا جاییکه بعضی وقتها می گه من همسر روحانی نمی شم . خیلی سخته . برای همینه که می گم نمی تونم به راحتی قضاوتشون بکنم. 
اما در کل با حرف شما موافقم اینا دلیل نمی شه که همسر یک روحانی در جمع حاضر نشه . باید بیاد چه بسا اومدنش بسیاری از مشکلات رو رفع بکنه . الان یارطلبگی هر جا که همسرشون برای تبلیغ میرن خودش هم میره و بنده خدا کاملا با اهالی اونجا قاطی میشه و خیلی از مشکلات و شبهه ها و مسائل رو با صبر و حوصله ودقت حل می کنه . من البته عمرا به پای ایشون برسم ایشون کسوت استادی دارن برای من
۲۸ دی ۹۴ ، ۲۰:۵۱ .. مَروه ..
سلام
سیده بانو منو یادتونه؟؟

میخوام حوزه دانشجویی ثبت نام کنم،اما خیلی موندم تو اینکه کدوم حوزه رو برم،کدوم دانشگاه...
اخرش استخاره کردم گفت انجام نده،دچار سختی های فراوان میشی..

بد اومد
منتها اینترنتی استخاره کردم..
چه کنم؟؟
بنظرم خیلی لازمه اخه
مخصوصا الانا که احتمال ازدواجم میره
حس میکنم از حیث دین و اعتقاد و سیاست خیلی نادانم
پاسخ:
علیک سلام عزیزم . بله یادمه خانومی . 
رفتن به حوزه کار خوبیه . استخاره برای چی کردین ؟ استخاره که نباید برای هر کاری و هر مسئله ای باشه . شما الان استخاره کردین کدوم حوزه برین یا استخاره کردین اصلا حوزه برین یا نه ؟ استخاره برای وقتی هست که شما برای امری در تردید مطلق هستی . یعنی با وجود تمام تحقیق ها و تفحص ها برای پیدا کردن راه درست به مشکل خوردی . اونوقت معمولا به کسی مراجعه می کنن که توانایی این کار رو داره . استخاره اینترنتی رو من نمی دونم اصلا درسته یا نه . به هر حال شما الان استخاره کردی و بد اومده . معمولش اینه که وقتی جواب استخاره خوب میاد شما برای انجام کار یا انجام ندادش مخیر هستی و اگر انجام هم ندی مشکلی نیست اما وقتی بد اومده بهتره حداقل برای یه مدت ترک عمل کنی . یه دو سه ماه صبر کن و بعد برای ثبت نام اقدام کن . اصلا مگه ثبت نام توی حوزه استخاره می خواد؟ حالا اگه می خواستی بری دانشگاه استخاره می کردی؟
نه بخاطر سرکار رفتن نه, خیلی ابراز خوشحالی میکنند که عروسشون تحصیلات خوبی داره   
خودم فک میکنم که فقط به خودش بگم و نذارم خانوادش متوجه بشن
من بازهم همه تلاشمو میکنم با اینکه احتمال اینکه بتونم ادامه بدم کمه, از شما هم التماس دعا دارم  ممنون
پاسخ:
به هر حال شما باید به همسرت بگی . اگر تحصیلات شما یکی از ملاکهای انتخاب شما برای ایشون بوده باشه باید درجریان باشن . شاید لازم بشه به خانواده شون هم توضیح بدی . سعی کن مسئله رو با آرامش با همسرت مطرح کنی و قبلش تلاش کن شاید اصلا لازم به انصراف نباشه
سلام.سادات جانم.مطالبتونو میخونم.اما بااین دوتا وروجک نمیتونم پیام بذارم براتون اما اینبار چون تو جواب یه نظری که نوشته بودید نقدداشتم البته با عرض پوزش حرفمو میگم.
گفته بودید درکنار دانشگاه و گذاشتن وقت وصرف کردن پول واسه خیلی کارها برای یاد گرفتن احکام ومسائل دین هم وقت و پول صرف کنیم.اما وقتی کلاسها ی خوب و معتبر ودردسترس نیست ما چه کنیم.
من که وقت رفتن به حوزه رسمی رو ندارم.تازه اصلا اون حوزه ای که نزدیکترین حوزه به منزل ما بود چهل دقیقه با خونمون فاصله داشت و مهد هم نداشت.حالا این یه نمونه استا.درسته کلاس های احکام خانگی زیاده اما واقعا من که نمیتونم بهشون اعتماد کنم.
میدونم شاید از نظر شما اینا بهونه باشه اما برای کسی مثل من که تو غربت زندگی میکنه و نمیتونه به هرکسی بچشو بسپره و.....اینا بهونه نیست.بماند که مشکل اصلی نبود اساتید خوب تو حوزه های معمولیه.همین حوزه ای که قصد کرده بودم برم با یکی از طلبه هاش صحبت میکردم خیلی راحت میگفت موسیقی اشکال نداره که.یا می دیدم طلبه هایی که با آرایش و....میرن حوزه. خب اگه حوزه واساتیدش خوب باشن اینجوری می شه؟
ببخشیدا اما باید بگم حتی اساتید و روحانیون خوب و باسواد هم برای پایتخت نشینهای سطح بالا راحت تر قابل دسترسی هستن .
حالا من موندم برم روستایی که خونه خریدیم دیگه کلا قید همه چیز رو باید بزنم.یه بار که رفته بودم مسجداونجا همه فکر کردن همسر امام جماعتشون هستم.کلی سوال جواب کردن .آخر به هزار زحمت متوجه شون کردم که بابا من شوهرم یه کارگر ساده است حاج آقام کوجا بود آخه.
تعجب کردم که تو این یک سال مگه همسر اون روحانی مسجد تشریف نبردن؟که نبرده بودن.بااینکه ساکن همون محل هم بودن.خداییش اردو جهادی میزارن واسه مناطق محروم اما.....
وااای چقدر حرفای بی ربط وباربط زدم.....
دلم این چند وقته بدجور گرفته وپرههههه....شرمنده وقتتونو گرفتم سادات جانم.
خیلی دوستون دارم .واز مطالب خوبتون خیلیییی استفاده میکنم.
باز هم معذرت میخوام واسه اینکه وقتتونو گرفتم.
پاسخ:
سلام عزیزم خسته نباشی از بچه داری . اتفاقا من چند بار پُز خونه ی شما رو به نزدیکانم دادم که یکی از دوستانم بی خیال زندگی توی شهر شده و رفته یه خونه ی حیاط دار توی یه روستا خریده . کلی همه تشویقت کردن . 
شما درست می فرمایید بعضی جاهاامکانات محدوده . این امکانات محدود باعث مشکلاتی می شه یکی اش همین دسترسی محدود ما برای فراگیری علم هست . اما برای آموزش احکام فقط لازم نیست برین حوزه . اغلب مساجد احکام رو آموزش می دهند . اصلا هم لازم نیست برین حوزه رسمی . حوزه های آزاد هم می تونید برید . الان هم که شنیدم گویا برای شرکت در کلاسهای جامعه الزهرا می تونید از طریق مجازی اقدام کنید بدون اینکه لازم باشه برین قم .به هر حال با وجود بعضی کمبودها رو کاملا قبول دارم و می پذیرم معتقدم بجز استثناهایی که هست ما اگر بخواهیم اغلب می تونیم به چیزی که می خواهیم برسیم .حقیقتش از اوضاع حوزه های شهرستانها بی خبرم اما احتمال اینکه صحبت شما درست باشه و اساتید سطح بالا نباشن هست . در مورد اوضاع حوزه ای هم که فرمودید باید بگم واقعا جای تاسف داره و باید از مدیر حوزه بابت این مسئله پرس و جو کرد.
در مورد روحانی اون مسجد هم باید بگم شاید اون بنده خدا اصلا ازدواج نکرده و یا شاید هم ازدواج کردن اما عقد هستن و همسرشون منزل پدرشه یا شاید عروسی کردن اما به هر دلیل مثل دور بودن محل زندگی شون یا هر چیز دیگه مقدور نیست که همراه همسرشون هر بار بیان نماز جماعت . اما و اگرها خیلی زیاده نمی شه زود قضاوت کرد . اتفاقا یاد یه مسئله ای افتادم . معمولا ما وقتی بیرون میریم زیاد پیش میادکه مردم میان و با همسرم صحبت می کنن یا سوال دارن . این طور مواقع من برای اینکه اون بنده خدا راحت باشه چند قدم دورتر می ایستم تا حرفشون رو بزنن . رفته بودیم مشهد توی لابی یه هتل بودیم که یه خانوم اومدن و خواستن با همسرم صحبت کنن من طبق عادت رفتم چند قدم اون طرف تر ایستادم تا راحت باشن . یکدفعه متوجه شدم اون خانم به شدت ناراحت شدن . به همسرم گفتن منظور خانومتون این بود که از من خوشش نیومده که رفته اون طرف ترایستاده . شما خودتون رو تافته جدا بافته می دونید و کلی از این حرفها . من از تعجب شاخ درآورده بودم خیلی سعی کردم بهشون توضیح بدم که اشتباه می کنن .
بماند ... منظورم اینه که به راحتی نمی شه در مورد دیگران قضاوت کرد. خیلی هم خوشحال شدم از دیدن کامنتتون . سلام برسونید
۲۸ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۱ مامان4فرشته
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام خواهرجان خوبی؟
****** ** **** **** **** **** ****** *** ***
راستی به دادم برس اگه برات زحمت نیست در مورد وسواس هم مطلب بذار از وقتی اومدیم خونه جدید و فرشامو شستم وسواسم دوباره شروع شده یعنی تو این چند ماه بیچارم کرده ، میترسم تو روحیه بچه هم اثر بذاره
بازم ممنون
پاسخ:
علیک سلام عزیزم خوبی . بچه ها چطورن ؟ باشه چشم .
وا ! چرا ؟ چه ربطی به شستن فرش داره .
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام حالتون خوبه ان شاالله
***** **** **** ***** **** **** ** ***** ***** **** ** *** * ** *** ***** ***   *** **** *** *** ***** *** * ****** ****** ******** **** ******* *** ** *** **** * ********* ** **** ***** ** ** *** ******** ***** ****  ***** ** ***** * *** *** **** ***** **** **** ** ** ***** *** **** ** **** ****  ** ******** ** *****  * ** **** **** ** ****** ****** **** ***** ** *** *****
*** ***** **** ** ***** *** **** ** ** ****** ***  *** * ******* **** ** ***** ** *** ****** **** **** *****   ***** **** ********* **** ** **** *** *** ** ** **** ** *** ***** ****  ** ******* ***** **** ***   * 
*** **** *** ** ******* * ****  ** ***** ******** ** *** ******** * *** **** **** *** ****
پاسخ:
علیک سلام عزیزم خوبی ؟ 
چرا ؟ با یک ترم مشروط شدن که لازم نیست انصراف بدی . شاید بازم بتونی با تلاش جبران کنی . من فکر کنم بازم تلاش کن شاید نیاز به انصراف نباشه .
اما اگر مجبور شدی به انصراف به هر حال باید به ایشون بگی . لازم هم نیست اصلا و ابدا به هیچ عنوان مسئله رو باز کنی . میتونی بگی درسهام حجمش سنگین بود و نتونستم از پس درسها بربیام . فعلا مجبور به انصراف هستم اما دوباره می خوام شروع کنم . همین لازم هم نیست توضیح بدی که چرا .. 
من متوجه نشدم چرا ایشون و خانواده اش روی فوق لیسانس شما حساب کردن ؟؟ نکنه فکر کردن شما باید بری سرکار با مدرکت ؟!
۲۷ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۱ مادر دخترا
احسنت احسنت کاش جوانهایمان کمی بهذاین بزرگ مرد شبیه شوند
سلام بانو خانوم
به به خیلی خوب بود پستتون 
لبخندی پر از اشک داشتم
احسنت به شیر پاکی که ایشان و همسر محترمشون نوش جان کردند
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۳ سیده ای که شفا گرفت
سلام به بانوی عزیز

حکایت جالب و آموزنده ای بود مخصوصا که تو کامنت ها دیدم شما ایشون رو حسابی می شناسید

خدا کمک حال همه هست در همه جا در همه حال
پاسخ:
علیک سلام خانوم خانوما حالتون خوبه . دلم براتون تنگ شده بود
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۹ همسر سید علی ...
سلام سادات خانم 
خوبید ؟
سید علی هم از این دست دوستها دارن ... یکی از دوستانشون یه طلبه ی خیلی باصفایی که به  خاطر اینکه خرج و مخارج زندگیش رو در بیاره ... لبو می فروشه ...
پاسخ:
سلام عزیزم سلام خانوم . حالت خوبه ؟ آغا من پست های شما رو می خونم اما روم به دیوار نمی تونم برات کامنت بگذارم . اصلا بخش نظرات شما برام باز نمی شه . من گمان کنم اشکال از مرورگرم باشه . عذر خواهی می کنم .
نه بابا؟! راست می گی ؟! اعتراف می کنم اینو نشنیده بودم . 

سلام وقتتون یخیر

ایا در دستورات دینی برنامه ای برای حل مشکل نداشتن تمرکز وجود دارد؟

پاسخ:
علیک سلام عزیزم . ذکر لااله الاالله در این مورد توصیه شده
جقدر شما خوشبخت هستید که با انسان های وارسته ای دوست و همکلام هستید و آشنایی دارید. این طور افراد وسعت دید زیادی به آدم میدن.
خیلی خوبه که این جور افراد در جامعه هستند. حتما بلاهای زیادی به واسطه این آدم ها از جامعه دور میشه...
اما دو تا افسوس باید خورد که دومی یک جورهایی نتیجه اولی است.
اول اینکه با وجود گستردگی حوزه علمیه در ایران و تعدد طلبه ها و اساتید، باز اونجور که انتظار میره در جامعه تاثیرگذار نیستند. خوب کار نمی شود روی مباحث دینی. مبلغین خیلی وارد نیستند که چه بحثی برای جمع انجام بدن. میبینی آدم ها میرن مجلس و میان اینهمه هم سخنران صحبت می کنه انگار نه انگار... خوب صحبت ها باید جذاب تر و کاربردی تر باشه. البته همیشه بحث های دیتی برای عده ای خسته کننده است اما این چیزی از مسئولیت حوزه کم نمی کند.
همچنین روی شبهه هایی که مردم باهاش درگیر هستند خوب کار نمیشه. مسائلی مثل وام های بانکی (و مسایل اقتصادی به طور کلی)، موسیقی، حجاب، اینترنت، ماهواره، وهابیت، و .... اگر هم کار میشه به اطلاع جامعه نمیرسه

دوم اینکه افرادی در جامعه قشر روحانی رو کم ارزش می کنن. البته این امر به خاطر رفتار برخی روحانیون و عملکرد برخی مسئولین هم هست.
پاسخ:
سلامت باشید . ما از این دست طلبه ها اصلا کم نداریم . تا دلتان بخواهید زیادند . من محض نمونه یکی شان را عرض کردم خدمت دوستان . صرفا برای اینکه خیلی ها فکر نکنند نان طلبه جماعت توی روغن است و خبر از اوضاع سخت مالی مردم ندارند . بدانند که طلبه ها هم مثل بقیه مردم هستند . گاهی شرایط برایشان به مراتب سخت تر می شود . 
اما بعد ... بله خیلی زیاد قبول دارم که وجود بعضی عناصر نامیمون در جامعه ی روحانیت چه در قشر مسئولین چه در طبقه های پایین تر از میزان ارزش این گروه کم کرده . ضمن اینکه در هر قشری افراد نامبارکی هستند که ناجوانمردانه تیشه به ریشه ی بقیه می زنند . قشر روحانیت هم مصون از این مسئله نیست . اما حرف امام رحمه الله را قبول دارم که فرمودند اگر دیدید یک روحانی دزدی کرد بگویید یک دزد بوده که لباس روحانیت به تن کرده . این یک مطلب.
مطلب بعدی اینکه ممکن هست بعضی از طلبه ها به هر دلیل تاثیرگذاری که باید داشته باشند را ندارند . حالا این ممکن است یک نقص در میزان علمی اون فرد باشه یا یک نقص در میزان بندگی ایشون . طبیعی هست که تا کسی صفای باطن نداشته باشه کلامش در افراد اونقدر که باید تاثیر نمی گذاره اما نکته ای که نباید اصلا و ابدا ازش غفلت کرد اینه که متاسفانه یکی از مشکلات اساسی خود مردم و خود جامعه هستند . امام حسین به عنوان یک شخصیت وارسته و برجسته و غیرقابل خدشه و تاثیر گذار وقتی روز عاشورا برای لشکریان عمرسعد صحبت می کردند کلامشان اثر نمی گذ اشت ایشان در مقابل تعجب اصحاب و خانواده شان می فرمودند : شکم های اینها از حرام پر شده که کلام من بر آنها بی تاثیر است . اشکال فقط در سخنران و سخنور نیست گاهی اشکال اساسی در مستمع است . خدا شاهد است که گاهی گریه ام می گیرد گاهی دقیقا در مقیاس بسیار حقیرتر و ناچیزتر حال رسول مکرم اسلام را می فهمم . وقتی که برای مردم حرف می زد دلسوزی می کرد راه را نشانشان می داد اما مردم کار خودشان را می کردند ایشان گریه می کردند . آنقدر غصه ی مردم را می خوردند که اسلام نمی آوردند که در نهایت آیه نازل شد که یادت باشد تو فقط مبشر و نذیری قرار نیست این طور با خودت بکنی. 
می دانی مطلب چه وقت برای مردم جذاب و کاربردی می شود ؟ وقتی که بیایی و بگویی آقا جان بروید راحت باشید . هر طورمی خواهید بخورید بگردید هر کاری دوست دارید بکنید بروید آزاد باشید دیگر نیاز ندارید به بندگی کردن بروید دنیای تان را دو دستی با چنگ و دندان بگیرید .بروید هر طور دوست دارید ناموس تان را توی کوچه و خیابان بگردانید . مطمئن باش این می شود یک صحبت کاربردی و جذاب .
باور کن خواهرم گاهی عنقریب احساس می کنم الان است که شوهرم سکته کند. خودش گاهی می گوید آخرش من از شدت غصه و اندوه این مردم سکته می کنم . 
باور کن طلبه ای را سراغ داریم که رفته بود برای تبلیغ مردم اونجا حتی حاضر نشده بودند یک بار به حرفهاش گوش کنن بدون اینکه بهش جا بدن حداقل برای خواب . بنده خدا برای اینکه مردم بهش گوش کنن می رفت به عنوان کارگر سر مزرعه بدون دست مزد براشون کار می کرد در خلال کار براشون از دین می گفت . شبها هم اجازه گرفته بود در اصطبل یکی از ساکنین می خوابید . مسائلی هست که واقعا شما بی خبرید ما هم قصد باز کردن یک سری مسائل رو نداریم اصلا درست نیست گفتنش .
چقدر ما در مورد موسیقی و حجاب و استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی و ماهواره و... صحبت کنیم . چقدر توی سروکله مان بکوبیم که بابا به پیر به پیغمبر به استناد آیه قرآن به استناد روایت موسیقی اشکال داره . چقدر بگیم خواهرم برادرم شبکه های مجازی مثل وایبر واتس آپ تانگو یا هر چیز دیگه رو به اندازه استفاده کنید و بیشتر برای مصارف ضروری علمی وگرنه آسیب هاش هم به لحاظ روانی هم سلامتی هم اجتماعی هم اعتقادی مشکل سازه . چقدر بگیم عزیزم گلم مهربانم ماهواره بنیان زندگی تون رو نشانه رفته نکنید . در مورد وهابیت بهائیت عرفان های نوظهور چقدر داد بزنیم ؟ چقدر بگیم اینقدر که سرودست می شکنید بچه هاتون رو به هر قیمتی بفرستید دانشگاه تلاش کنید لااقل یک دوره بفرستید احکامشون رو یاد بگیرن . بفرستید در کنار دانشگاه یک دوره کلاسهای رفع شبهه رو برن . چقدر بگیم ؟ آیا الان امکانات یاد گیری نیست ؟ چطور پول و وقت برای همه چیز داریم اما نوبت به صرف پول و وقت برای دین که می شه همه انگشت اتهام رو به سمت روحانیت می گیرن ؟ چرا؟ چون اغلب ما می خواهیم تقصیر کم کاری خودمان را به گردن دیگران بیندازیم . دنبال مقصر هستیم . 
چرا هر کدام از ما در جایگاهی که هستیم سعی نمی کنیم به تکلیف مان عمل کنیم چرا همش منتظریم تا یکی بیاد وبرامون عین هلو برو توی گلم همه چیز را حل کنه .
ببخش سرت رو درد آوردم . به قول حضرت امیر : تلک شقشقه...
سلام
بسیار هم شرافتمندانه
خدا بهشون خیر بده

سلام خواهر جون از خودم خجالت میکشم همسر این اقا کجا و من کجا
سلام
کاش میشد یه کمکی بهشون کرد.امکانش هست؟
پاسخ:
علیک سلام عزیزم شما محبت دارید اما نیاز به کمک نیست . معمولا طلبه ها از این دست زندگی ها با کمی بالاتر یا پایین تر دارند به این شرایط راضی اند . شکایتی ندارند . شاید زندگی شان سخت باشد اما خوشبخت هستند و شاکر . 
هدفم از نقل این زندگی و پست قبلی به عنوان بابای صبور صرفا آشنایی دوستان و خوانندگان با زندگی طلبه ها بود . همین.
باز هم از لطف شما ممنونم
واه..مگه میشه برای روحانی شغل نباشه؟؟؟اگه درمورد تعداد بچه ها کنترل بشه زندگی خیلی سخت نمیشه..آدم باید به جیب خودشم نگاه کنه دیگع!!
پاسخ:
اغلب طلبه ها در شرایط سخت مالی زندگی  می کنند . اما بسیار با عزت و شرافتمندانه امرار معاش می کنند. مشکل تعداد بچه ها نیست . اصلاو ابدا. از این دست طلبه ها ما زیاد می شناسیم .
بله خیلی زیاد هستند طلبه هایی که شغلی ندارند
۲۴ دی ۹۴ ، ۰۷:۵۱ زهرا سادات

کاش هیچ وقت قول هایمان یادمان نرود ...

۲۴ دی ۹۴ ، ۰۰:۰۹ .. مَروه ..
یا قمر بنی هاشم!!!
۲۳ دی ۹۴ ، ۲۰:۵۱ بسیجی گمنام
سلام

همسرتون هستن ایا این شخصیت ؟؟؟
پاسخ:
علیک سلام . از دوستان همسرم هستند
۲۳ دی ۹۴ ، ۲۰:۳۷ یار شیخ عبدالزهرا(یار طلبگی و هزار و یک...)
سلام
چه با عزت...
چند وقت پیش خونه مامانم تعمیرات بنایی داشتن،شاگرد بنا یک جوون طلبه بود....
پاسخ:
به به سلام . حالت چطوره ؟ خوبی ؟ 
فکر کنم قبلا در مورد این بنده خدا باهات حرف زده باشم . تازه زنش از پدرومادر پیر همسرش هم توی خونشون نگهداری می کنه . اگه یادت باشه سال گذشته که تشریف آوردید خونمون بهت گفتم که نظافت قبل از اسباب کشی خونه رو ایشون انجام داده بود .البته آقای همسرمان هم کمکش کرده بودند همسرم می گفتن خجالت می کشم تک و تنها تمام کارها رو بکنه . چون روزها مشغول کاره شبها یا روزهای تعطیل برای نظافت منازل می ره . خونه ی ما رو از شب تا دم دمای صبح تمیز کرد. بسیار فرد با سواد و فاضلی هستند . بسیار به مسائل فقهی تسلط دارند . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">