فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

من ، او ، شقایق

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۲۹ ب.ظ

دفتر مدیر آموزشگاه شلوغ بود . این شلوغی عادی است . همیشه موقع ثبت نام ترم جدید که می شود اوضاع آموزشگاه تغییر می کند . 

ناچارا" همه به حیاط کوچک و مسقف آموزشگاه هدایت شدیم . منتظر ماندیم که مدیر از راه برسد و کار ثبت نام ها را سریعتر سامان بدهد . 

این توقف اجباری فرصت مناسبی بود تا خانمها مطابق میل شان دور هم جمع شوند و صحبت هایشان گل کند . وسط آنها ، لهجه یک نفر با گوش بازی می کرد . دقت کردم . لهجه ی شیرین و زیبای اصفهانی داشت .

خودش می گفت : چند ماهی است که بخاطر ماموریت همسرش به تهران آمده اند . حالا هم می خواهد تا دخترش را برای ترم جدید کلاس زبان انگلیسی ثبت نام کند .

صدای نازک دخترک شنیده شد. سفید رو و ظریف . با موهایی که از دو طرف بافته شده بود . نامش را پرسیدم و اینکه چند سال دارد :

اسمش شقایق است . مهر امسال باید برود پیش دبستانی اما با پدرش تصمیم گرفتیم بجای پیش دبستانی ، او را به کلاس زبان بفرستیم . 

می دانستم کارش اشتباه است . چند جمله ای با مادر خوش لهجه هم کلام شدم . تلاش کردم تا متقاعدش کنم . " هنوز برای ثبت نام دخترتان زود است " اما ثمری نداشت . 

شش ماه بعد :

صدایش را از پشت سر شنیدم . خودش بود . با همان لهجه قشنگ اصفهانی اش .

به سمت صدا برگشتم . دست دخترش را محکم چسبیده بود و می خواست تا از آموزشگاه بیرون ببرد . امروز هم آموزشگاه شلوغ است . درست مثل اولین دیدارمان . امروز هم روز ثبت نام است . درست مثل اولین برخوردمان با هم .

مرا که دید ، دستش را از دست دخترش باز کرد. پیدا بود که دلش حسابی پر است .

- این چند ترم بیچاره شدم . شقایق اصلا" هیچی یاد نگرفت . با اینکه یکی ، دو تا از ترم ها را دو بار گذراند اما باز هم نتیجه ای که باید می گرفتم را نگرفتم . همه اش فکر بازی و بازیگوشی بود . پشت میز و صندلی بند نمی شد . فایده ای ندارد . اینهمه هزینه کردم و آخرش هم هیچی .

زن خوش لهجه تند تند حرف می زد و من چاره ای جز شنیدن نداشتم . 

خداحافظی کوتاهی کرد و رفت . کاش فرصتی بود تا او را متوجه اشتباهش بکنم .

کاش فرصتی می داد تا برایش بگویم یادگیری زبان در این سن اشتباه است . چرا که در دوران شکل گیری ساختار اعتقادی ، او با فرهنگ غربی آشنا می شود . یادگیری زبان را باید به وقتی موکول کرد که بچه ، مهارت نوشتن و خواندن زبان مادری را داشته باشد . برای مهارت داشتن باید تا پایان مقطع سوم ابتدایی صبر کنیم .

اصولا" آموزش برای زیر 7 سال خطاست . حتی مهدهای کودکی که تبلیغاتشان پر از آموزش های رنگارنگ از سفالگری تا ورزش های مختلف است قطعا" کاسب کاری است . بچه ها در سن زیر 7 سال فقط به یک چیز نیاز دارند . " بازی "

به بهانه ی آموزش ، بازی را از کودکانمان نگیریم . 

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۲۲
سیده طهورا آل طاها

کلاس زبان

نظرات  (۳۷)

سلام
شوهرم مدتها قبل بخاطر کسی که وسواس داشت کلی مطالعه کرد و به خانوادش گفت با این فرد چکار کنن. امیدوارم که خودش دچار وسواس نشده باشه. حالا انگار نوبت منه که بفکرش باشم!

بازم راهنمایی شما رو میخوام...
برای جداکردن محل خواب دخترم, الان که 9 ماهه است جداش کنم بنظرتون مشکلی داره؟

خانواده شوهرم خدا رو شکر انسانهای مهربان و خوبی هستن. مادرشوهرم خیلی علاقه به دخترم داره و دلش میخواد کارهای دخترم مثل پوشک عوض کردن و حمام کردنش رو انجام بده. البته هیچوقت نگفته یا اصرار نکرده ولی از رفتارش متوجه میشم. ولی راستش من خیلی دوست ندارم کارهای دخترم رو فرد دیگه ای انجام بده. از طرفی دلم برای مادرشوهرم میسوزه که بعد از کلی انتظار برای نوه دار شدن, حالا من نخوام یه بار دخترم رو ببره حموم یا ... .بنظرتون من زیادی حساسم یا اینکه حق منه که کارهای دخترم رو خودم انجام بدم؟!

یا دوست دارن لباس یا اسباب بازی زیاد براش بخرن ولی من عقیدم اینه که بچه نباید غرق لباس و اسباب بازی باشه. یا مثلا من نظرم اینه که بچه خودش وایسته و بخوره زمین و بعد من کمکش کنم بهتره تا اینکه نذارم خودش بلند بشه و مدام کمکش کنم. ولی خانواده شوهرم خیلی حساسن که نکنه بچه زمین بخوره. خیلی هم قربون صدقه اش میرن و بغلش میکنن. بنظرم بچه ای که به سبک مادر و پدرشوهرم بزرگ میشه یه مقدار لوس میشه (2تا بچه آخرشون تقریبا لوس شدن). و نمیخوام دختر من لوس بار بیاد! نظر شما چیه؟

باز هم ببخشید که وقتتون رو گرفتم.
پاسخ:
سلام عزیزم .
برای جداکردن جای خواب دخترتون زمان خیلی خوبیه. در تین باره می تونید به پستی که در قسمت تربیت فرزند هست مراجعه کنید.
البته که این حق مختص شماست. لذت بردن در مورد غذا دادن خواباندن و حمام کردن فرزندتون حق اختصاصی شماست اما خیلی قشنگ و سخاوتمندانه هست که گاهی این حق را با مادربزرگ کودکتون شریک بشوید.
در مورد تربیت فرزند بهتره که بچه فقط تحت تربیت والدینش باشه . درسته بقیه هم خیرخواه اون هستند اما به دلیل چندگانه شدن مسیر تربیت ٬بچه دچار سردگمی میشه و بعدها عواقب نامناسبی داره. لذا بدون ایجاد تنش در بین سایر اعضای خانواده فرزندتون رو تحت تربیت خودتون بگیرید. اما از تجربیات بزذگترها هم استفاده کنید.
همانطور که در یکی از پستهای تربیت فرزند عرض کردم خرید بیش از اندازه اسباب بازی و لباس و برآورده کردن بی منطق خواسته های کودک کار درستی نیست و در آینده عواقب بدی را در تربیت کودکتون میذاره.
۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۰۴ یگانه زهرا
سلام . ممنون از مشاوره کاملتون . حدود 90 درصد  چند موردی که نام بردین بودش .لطفا دعا کنین مشکل محمد کوچولو و مامانش حل شه ممنون میشم . 
پاسخ:
سلام. ان شاالله
بزرگوارید بانو

شوهرم توی مسایل مربوط به بچه نظر پدر و مادرش و خودش رو بیشتر قبول داره. فکر کنم تقصیر خودم باشه! چون قبل از بچه دار شدن, بارها گفته بودم من بچه آخر خونه بودم و تجربه بچه داری ندارم

زیرانداز میندازم و شوهرم کلافه میشه! احتمالا بدلیل همون وسواس روی تمیزی باشه که میخوان حتی زیرانداز هم تمیز باشه
پاسخ:
به هر حال همسر شما اگر مشکل وسواس دارند باید حل بشه.
۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۰:۰۶ یگانه زهرا
سلام . ممنون از مطالب خوب شما. دوست عزیز میشه بگین چه رهکاری برای مادری که بچه اش رو بخاطر لجبازیاش میزنه دارین ؟
پاسخ:
سلام عزیزم. خواهش می کنم.
لجبازی در بچه ها ذاتی نیست. محیط آنها را لجباز می کنه رفتار این مادر خودش باعث لجبازی بچه میشود. امر و نهی های مکرر سرزنش مدام و برنامه غذایی نامنظم و نامناسب باعث لحبازی بچه میشه. سختی های مادر در دوران بارداری و اینکه بچه مرتب شاهد مشاجره والدینش باشه هم باعث لحبازی بچه میشه. اگر مادر شاغل باشه و نتونه به اندازه کافی به بچه محبت کند هم باعث میشه بچه دست به لجبازی بزنه. هرچند گاهی داشتن دوستان لجباز الگوی نامناسبی برای بچه هست .
بچه های لجباز معمولا تابع قانون نیستند بنابراین بجای کتک زدن باید دلیل بروز این رفتار را در بچه شناسایی و نسبت به درمان آن اقدام کرد. باید دنبال راه حل مسالمت آمیز بجای درگیری بود. مثلا اگر موقع مهمانی سر لباس پوشیدن لجبازی می کنه تا اون چیزی رو بپوشه که خودش دوست داره ٬بجای دعوا کردن قبل از اینکه بخواهید برای مهمانی آماده بشید چند دست لباس مناسب اون فصل و مناسب اون مهمانی رو که بچه خودش هم دوست داره  براش بیرون بیارید بعد بهش بگید از بین این لباسا هر کدوم رو که دوست داری انتخاب کن. به این شکل هم نامحسوس بچه رو قانونمند و با ضابطه بار میارید و هم بهش نشون دادید که خواست و سلیقه اش براتون مهمه و خیلی مزایای دیگه. ابن یه راهکار ساده بود . از این دست راهکارها برای رویارویی با بچه پیدا کنید .
سلام

مشکل ما بر سر غذاخوردن بچه تا حدودی حل شد... با یک جمله از پدرشوهرم که بچه باید با غذاش بازی کنه تا غذاخوردن یاد بگیره. یعنی من این همه به شوهرم میگفتم فایده نداشت پدرشوهرم که گفت, شوهرم راضی شد!!
البته هنوز هم قیافه شوهرم وقتی که دخترم با غذا بازی میکنه دیدنیه! خدا رو شکر دخترم هم بهتر غذا میخوره. بیشتر هم میخوام بهش غذاهای انگشتی بدم
پاسخ:
سلام . خدا به پدرشوهر شما عزت بده. الحمدالله. این توصیه پدر شوهر شما در واقع همان نظر حقیر بود که زیر دست بچه تون یه زیر انداز بندازید بعد دست خودش بشقاب و قاشق و کمی غذا بدهید اجازه بدید خودش آزمون و خطا داشته باشه بعد خودتون در کنارش بهش غذا بدید. اگه زیر انداز بندازید خونه هم کثیف نمیشه . همسرتون هم راحته.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
*** **** **** **** ** ** ****** ****** **** *** ****** **** ****** **** * **** * *** ***** * ** ****** ******* **** *** *** **** ******* **** **** * *** ***** ** *** * ******** *** **** **** ** *** **** ** ******* ** ******** ** **** ** ****** * **** ******* ******* 
پاسخ:
سلام. عزیزم. در این زمینه بنده هیچ تخصصی ندارم. باید به اهلش مراجعه بفرمایید
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** ***** ***** **** **** * *** ***** * **** ***** **** ****  * ** ****** **** **** ***** ** *** ****** *** ** *** **** ** *** **** *** *** *** * ****** **** **** * *** ***** ** **** **** **** ** **** ** ****** **** ** ****** ** **** ****** * ***** **** **** ** ******** ******* ***** ** **** ** ****** * ***** ***** **** ****** * *** ** ***** ** ****** ** ** ** * ***** **** *** *** ***** * **** ** ******* ***** ***** ***** 
بسیاااار ممنون

راستش خودم هم کلافه ام, از بی خوابی ها از عقب افتادن کارها...
نمیدونستم مادر شدن اینقدر سخته!!

التماس دعا
پاسخ:
مادر شدن کار سختیه؟به هر حال بهشت را به بها می دهند نه به بهانه...
بله همسرم دقت زیادی دارن روی تمیزی. تعجب نکنید ولی من یکی دو سالی هست که خونه رو جارو نکشیدم. همسرجان خودش زحمتش رو متقبل میشه!!

ما برای غذای خودمونم زیرانداز پهن میکنیم چه برسه برای بچه!! مشکل اینه که دختر من یک جا بند نمیشه. حتی روی صندلی یا روروئک. میخواد روی زمین چهاردست وپا بره و بازی کنه و اگه دستش غذایی باشه فرش رو هم غذایی میکنه دیگه! پس باید هربار فرش رو هم تمیز کنم یا کلا بیخیالش بشم

امیدوارم بتونم راضیشون کنم. چون اغلب خونه هستن

4سالی گذشت تا بچه دار شدیم. چقدر میتونه مرتبط باشه؟

لجباز شدن یکی از اتفاقاته؟ دیگه چه اتفاقاتی میتونه بیفته؟

خیلی ممنون از توجهتون
خدا خیرتون بده
پاسخ:
فکر نکنم موضوع فقط دقت باشه ایشون وسواس ندارن؟
ممکنه دیر بچه دار شدن شما یکی از دلایل حساس بودنشون باشه چون ایشون به یک نظم ثابت و به نظافت روتین خانه عادت کرده. چهار سال خونه رو در نظم و سکوت و آرامش و تمیزی دیده حالا یکباره یه موجود کوچولو اومده که همه قواعد رو بهم ریخته. الان کلافه هست و زمان میبره که عادت کنه و اگر حساسیتش با صحبت کردن کم نشد ایشون باید برای بهبودی خودشون اقدام کنن اگه توانایی اش رو دارن خودشون٬خودشون رو عادت بدن اگه هم ندارن با مشاور صحبت کنن.
هر چی هست رفتارها و شیطنت های فرزند شما کاملا عادیه. این میزان کنجکاوی حق اونه. اگه محدودش کنید به مشکل می خورید. روی تمام فرش های خونه رو روفرشی های سبک و ارزان پهن کنید. روی مبل ها رو مبلی بکشید. تمام اشیا خطرناک یا آلوده مثل گلدان رو از دسترسش بردارید . بجای اینکه مرتب بهش بگید نکن. جیزه... وسایل نامناسب رو ازش دور کنید. سعی کن باهاش بازی کنی . 
بجز لجبازی دچار کمبود وزن هم ممکنه بشه یا خوب وزن نگرفتن. ممکنه اعتماد به نفسش هم پایین بیاد.اتفاق دیگه اینکه به محض اینکه ببینه شما در موقعیتی نیستی که محدودش کنی و بهش امرونهی کنی هر کاری که ازش نهی شده رو انجام میده. مثل وقتی که مهمون میاد خونتون و شما می خوای جلوی مهمان آبروداری کنی. یا وقتی شما تشریف میبری مهمانی. خواهی دید که اونجا دست به چه کارهایی میزنه. یا وقتی داری با یکی که باهاش رودربایستی داری تلفنی صحبت می کنی یا....
پس بی جهت محدودش نکن. امرو نهی نکن. مسلم هست همه اینا فقط تا وقتی هست که رفتارش به خودش یا دیگران صدمه نمیزنه
بابت راهنمایی هاتون هم متشکرم واقعا...
بله فرمایش شما متین.ولی مشکل من برای مراسم این هست که علاوه بر هزینه مادی که داره نیاز به وقت و نیروی انسانی زیادی داره که متاسفانه ما این امکانات رو نداریم.من میگم مثلا از هر سه مناسبت ما یکیش رو انجام بدیم که بتونیم واقعا آبرومند و منظم اون مراسم رو برگزار کنیم.و بعد از طرفی میگن که مراسم مختص دختران دبیرستانی باشه.حالا شما تصورشو بکنید ۲ هفته مونده به نیمه شعبان ما میخایم فک بکنیم که مراسم چطوری باشه؟ و حتی تا دو سه روز قبلش هم مشخص نبود که دقیقا مراسم چجوریه.حتی همون روز مراسم هم ما منتظر اتفاقات غیر منتظره و بدون هماهنگی زیادی بودیم!!!.بدلیل عجله ای شدن کارمون سخنرانی واسه ما اومدن که بنا به دلایلی باید حتما سیاسی هم حرف میزدن و حتی برگه آقای رئیسی هم تو همون مراسم پخش میشد!!!ما خیلی دوس داشتیم که مراسم تو حوزه باشه که بچه ها با اون محیط آشنا بشن ولی چون تو حوزه نمیشد سیاسی حرف زد به اجبار جاشو تغییر دادن!اینها همه در حالی بود که من و یکی دو نفر دیگه از بچه های جوون عضو هیئت کاملا مخالف بودیم با اینکه تو این مراسم اسمی از آقای رئیسی بیاد(نه اینکه با ایشون مخالف بودیم بخاطر اینکه خودتون هم میدونید جوونا لج میکنن و فک میکنن این جشن در اصل بخاطر تبلیغ برای آقای رئیسی بوده و...)و از همه جالبتر اینکه تو روزهای آخر کاملا از برنامه اصلی منحرف شدن و عموم مردم رو دعوت کردن.چون امتحانات نهایی بچه ها تو همون زمان بود و کمتر کسی تو اون زمان میومد.که البته این رو هم من قبلا بهشون گفته بودم.و برنامه ای که قرار بود توش ولو شده ۱۰ تا دختر نوجوون بیان و ابتدای در ورودی شماره هاشونو بدن(در صورت تمایل) که ما برای برنامه ها و کارهای بعدیمون خبرشون کنیم؛تبدیل شد به یک مراسم معمولی همیشگی.و هزاران تغییر و بی برنامگی دیگه.....من چندین بار گفتم لطفا برنامتون رو مشخص کنید.از قبل همه چیز رو بسنجین.با توجه به امکاناتمون برنامه ریزی کنیم و...ولی هیچ فایده ای نداشته.و حتی توی آخرین کارمون من احساس میکردم اینکارم برای خدا نیست.چون بنظر خودم کار بی برنامه و عجله ای تاثیری نداره.پس اگر موندم صرفا بخاطر اینکه نمیخام وسط کار ول کنم بچه های هیئت رو.بخاطر همین تصمیم گرفتم بعد از این مراسم به مسئول هیئت بگیم(منو دو تا دیگه از دوستام که همسن خودم هستن)که ما دیگه نمیتونیم با هم همکاری کنیم....اما تا الان نگفتیم...و من هنوز میگم شاید اگه یه بار دیگه صحبت کنم و بگم که از این کارهای بدون فکر و یهویی و بی برنامه خوشم نمیاد شاید بتونم رئیس هیئت رو راضی کنم و با هم کنار بیایم....چون واقعا خانم با اخلاص و تلاشگری هستند.فقط تنها مشکلشون عجله ای و بدون در نظر گرفتن امکانات کار کردنه....
پاسخ:
بله متاسفانه این دست مشکلات همیشه بوده البته با برنامه ریزی کاملا قابل حل هست و میشه از بروز بی نظمی جلوگیری کرد. اشکالی نداره اگه از بین چند تا برنامه دوتاش اجرابشه. اما همون دو تا خوب و درست اجرا بشه. بهترین کار برای جبران کمبود نیرو استفاده از خود بچه ها در اجرای برنامه هاست این موضوع خودش باعث جذب حداکثری میشه
سلام.

منبع اینکه گفتید زیر هفت سال
 فقط بازی، چیه؟؟

میخوام مستدل به یکی بگم!!
پاسخ:
سلام. حدیث پیامبر
سلام

باز هم ممنونم

ببخشید باز هم سوال میپرسم و وقتتون رو میگیرم

رفتار دخترم عادیه. ولی رفتار منم درسته؟ یعنی اینکه نمیذارم دست به غذاش بزنه؟
آخه یکبار امتحان کردم فقط کثیف کاری شد!


توی کتابی خوندم برای غذای بچه نباید هیچ تشویق, جایزه و تنبیه و تهدیدی استفاده بشه. نباید از غذا نخوردنش جلوی دیگران حرفی زده بشه. چون بچه میفهمه با این کار بهش توجه میشه و غذا نخوردنش رو ادامه میده. یا توجه بچه رو منحرف نکنیم. و اینکه نویسنده مشکلات تغذیه و غذانخوردن کودک رو در وقت گذاشتن و محبت بیش از حد مادر میدونست
تا چه حد درسته؟ یعنی مثلا بچه غذاش رو خورد نباید بهش بگیم آفرین که غذات رو خوردی؟!!

یا مثلا نوشته بود شرکت ندادن بچه توی غذا خوردن باعث میشه بچه ترجیح بده گرسنه بمونه. من از همین یکی نگرانم! دلم میخواد بذارم به غذا دست بزنه ولی من راضی بچه راضی, باباش ناراضی! شوهرم میگه اینجوری بچه کثیف کاری یاد میگیره. حتی یه تیکه نون یا بیسکوییت که میدم دستش اگه شوهرم باشه یکسره نگاه میکنه که نکنه به دستش یا لباساش چیزی چسبیده باشه.
نگرانم با این منع کردن ها, حس کنجکاوی دخترم رو تخریب کنیم!!
پاسخ:
سلام 
خواهش می کنم عزیزم
رفتار دخترتون که عادیه اما راستش رفتار شما  غلطه . بچه یعنی همین شلوغ کاریا یا به قول شما کثیف کاریا. اجازه بدید به غذاش دست بزنه. یه زیرانداز بزرگ و سبک که شستنش کار ساده ای باشه و البته ارزون باشه ، زیر دستش پهن کنید . یه بشقاب نشکن و ارزون قیمت با یه قاشق دستش بدید بگذارید بخوره ، بریزه دست بزنه. لازم نیست بشقابش رو پراز غذا کنید مقدارش رو کم کنید که اگه ریخت اسراف هم نشه . بعد از یه بشقاب دیگه خودتون بهش غذا بدید.

چرا در حد اینکه بهش آفرین بگین که اشکال نداره اما بقیه موارد رو نویسنده درست گفتن.

همسرتون احتمالا به نظافت و مرتبی خونه وسواس یا دقت داره ؟ زمان زیادی از ازدواج تا بچه دار شدنتون گذشته؟ شما باید در این مورد با همسرتون صحبت کنید . حتی گاهی اگه حساسیت ایشون زیاده یه جوری تنظیم کنید که باباش نباشه موقع غذا خوردنش . هزار تا کار می شه کرد .

منع کردن شما اشتباه ترین کاره . لجباز شدن بچه فقط یکی از اتفاقاتی هست که ممکنه با منع کردن های شما و پدرش اتفاق بیفته
ببخشید که باز مزاحم شدم.گفتم همین الان سوالمو میپرسم.اگه تونستید راهنماییم کنید که ممنون میشم اگرم نه که برام دعا کنید راهمو پیدا کنم.
من حدود یک ساله وارد یک هیئت نو پا شدم برای کارهای فرهنگی.و تو این مدت چند تا کار انجام دادیم که تقریبا همشون در راستای ایجاد ارتباط با دختران دبیرستانی بود.اما ما فقط این ارتباط رو برقرار کردیم و متاسفانه هنوز نمیدونیم که خب ادامه کارمون چیه؟و این بنظرم نقطه ضعفه که ما یک پلی ایجاد بکنیم ولی از قبل ندونیم بعدش میخایم چیکار کنیم؟ما از چندین نفر کمک فکری خواستیم.یه عده ای به ما میگفتن شما همین کارهاتون خوبه و میتونه جذب کنه.یعنی همینکه تو روز نیمه شعبان جشنی بگیرید یا ایام فاطمیه مراسمی مخصوص نوجوون ها داشته باشید کافیه و خودش جذب میکنه.یه عده دیگه میگفتن شما اول باید رو خودتون کار کنید و یکی دو سال مطالعه کافی داشته باشید و بعد به یک برنامه کامل و متفاوت برسید و کار رو شروع کنید‌.و در نهایت من خودم به این نتیجه رسیدم که این کارهای همیشگی و اجرای مراسم و...کسانی هستند که بخوان انجام بدن و ما باید کارهای متفاتتر و اساسی تر انجام بدیم و در کنارش مطالعه هم داشته باشیم.اما متاسفانه چون بین مون کسی نیست که بخواد ایده ای رو بهمون بده پس مجبوریم که خودمون مطالعه کنیم و به یه ایده برسیم...ولی خب آخه تا کی؟یعنی من فقط مطالعه داشته باشم و کاری نکنم فعلا؟اگه هیچ کاری نکنم نمیتونم.اگرم بخوام کاری کنم میترسم بخاطر ایمان کم و تجربه کمتر یه وقت اشتباهی ازم سر بزنه که نتیجه عکس بزاره رو جامعه هدف.چون کارهای هیئت خودمون که یه سری مشکلات داره که مطمئن شدم راهمون درست نیست(مثلا کارهای سنگین و تکراری و بی برنامگی و...)بنظر من نیازی نیست کلی خرج کنیم برای گرفتن یه مراسم تو نیمه شعبان.چون هم کسانی هستند که اینکارو بکنن.هم معمولا هزینه اینکار زیاده و میشه صرف کار متفاوتتری کرد در زمینه آشنایی با اهل بیت علیهم السلام.هم اینکه چون ما معمولا میخایم مراسم هایی بگیریم که مخصوص دختران جوانه پس باید اطلاعاتمون رو بالا ببریم در صورتیکه اینکارو نکردیم و.....اما خب نمیدونم هم که راه درست کدومه؟مثلا رو بچه ها سرمایه گذاری کنیم یا جوونا؟بچه های مذهبی رو آگاهتر کنیم(مثلا انجمن اسلامی مدرسه ها)که رو دوستاشون تاثیر بزارن یا اینکه با بچه های کمی از راه کج شده بیشتر ارتباط بگیریم؟...تعداد بچه های هیئت هم شما حدود ۱۰ نفر در نظر بگیرید.ولی موقع انجام کار از بقیه هم کمک میگیریم.ببخشیییید که اینقد طولانی شد.اجرتون با امام زمان(عجل الله)
پاسخ:
فاطمه جان سلام عزیزم .
اصلا فکر نکن که این کار شما بی تاثیره . ابدا این طور نیست . همین طور فکر نکن که بی اهمیته . اینکه فکر کنید مراسم گرفتن چه توی اعیاد چه درایام عزاداری رو همه انجام می دهند و عادی هست و ما بریم سراغ یه کار متفاوت تر غلطه . این منش دقیقا با بینش اهل بیت متفاوته . اهل بیت در ایام عزای سالارشهیدان مبالغ زیادی رو پول می دادند تا در حاهای مختلف به اسم امام حسین عزاداری کنند . حتی در تاریخ هست که امام باقر در ایام حج این کار رو می کردند که اصلا هم در ایام عزای امام حسین نبود. این نشان از اهمیت فوق العاده این برنامه ها چه عزاداری و چه جشن است . امام هم می فرمود محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته و این حرف کاملا دقیق منطقی و حساب شده هست . لذا تصور شما در اینکه این مسائل بی اهمیته اشتباه و بیشتر به نظر می رسه القای شیطان باشه تا شما را نسبت به این کار با ارزش دلسرد کنه و از طرفی هر ایده ای رو هم از شما بگیره که نتیجه اش سردرگمی و یاس هست .
من پیشنهاد می کنم که شما حتما به روندی که دارید از عزاداری و جشن گرفتن ادامه بدهید اما می توانید دست به ابتکاراتی بزنید مثلا در بعضی از ایام خاص هزینه هایی رو جمع کنید و کارهای تازه تری بکنید مثلا بچه ها رو تشویق کنید تا به دیدن خانواده های شهید محله برید . گاهی بچه ها رو پای صحبت اونا بنشانید تا براشون از خاطرات عزیزانشون بگن . گاهی در بعضی مراسم ها مثل ایام شهادت حضرت علی پول هرچند مختصر جمع کنید بعد بچه ها رو جمع کنید برای خانواده های نیازمند محله افطاری ببرید کاملا ناشناس. بچه های دبیرستانی رو درگیر کارهای خیریه کنید این بیشترین جذب رو داره ضمن اینکه بیشترین مشکل ما با نوجوانان در این سن بی کاری اونهاست . مشغولیت ذهنی و عملی آنها باعث می شه که اونا کمتر وقت بیکاری داشته باشن کمتر توی فضای مجازی باشن کمتر بشینن پای موسیقی و فیلم . می تونید یه وقتایی رو بذارید با خانواده های مدافع حرم خصوصا بچه های فاطمیون (عزیزان افغانستانی) دیدار کنن. گاهی با یه هزینه کم ببریدشون بهشت زهرا خصوصا سر مزار شهدای مدافع حرم .
تلاش کنید بچه ها رو با شهدا آشنا کنید و روشون کار کنید تا هرکدوم سعی کنن از بین شهدایی که دوست دارن یه دوست انتخاب کنن بعد باهاش ارتباط بگیرن . پیشنهاد من شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاریه که مایه فخر و مباهات ما بودند و البته هنوز هم هستند . این روشها با وجویکه بسیار ساده هست اما بسیار نفوذ داره و تاثیرگذاره .
در کنارش حتما و حتما اطلاعات عمومی تون رو ببرید بالا . منظورم خودتون هستید . خود مسولینی که قراره با بچه ها کار کنید . حتما کتاب ولایت فقیه امام رو بخونید . حتما روی تاریخ معاصر مطالعه کنید . حتما دید و بینش سیاسی تون رو بالا ببرید . حتما جلوی بچه شیک و آراسته و تمیز ظاهر بشین . 
ابدا افراد بد پوشش رو از خودتون دور نکنید و اونا رو خیلی عادی وارد برنامه هاتون کنید انگار هیچ نقصی توشون نیست . گاهی مسابقه آشپزی بذارید به بچه ها بگید غذا درست کنند و بیارن مسجد بین خودشون نمایش بدن بعد بفروشن یا خودشون بخورن ازشون عکس بگیرید . یادتون باشه مهمترین قدم برای این سن ریختن طرح دوستی و محبته این بهترین و بزرگتری ابزار دست شماست .
اما یادتون نره همه اینا بی تاثیره اگه خودتون روی خودتون و روی تهذیب نفس تان کار نکنید. بچه ها از شما الگو می گیرن اگه از شما کوتاهی ببینن زمین می خورن .
فعلا روی مسائل سیاسی اصلا پیله نکنید فقط جذب کنید . رفتار شما حودش بهترین خط دهی و جهت دهی می تونه باشه.
هم از بچه ها استفاده کنید هم از جونها بستگی داره کارتون چی باشه . مثلا توی جشن از همه استفاده کنید توی دیدار با خانواده ها از جونها . خودتون باید تشخیص بدید. می تونید گاهی پول جمع کنید فیلم های با ارزش رو شناسایی کنید به همراه والدین یکی از بچه ها اونا رو ببرید سینما.
برنامه هاتون رو متنوع بچینید. آروم آروم جوری باهاشون رفیق شید تا گرفتاری هاشون رو بشناسید و بعد از یه کارشناس کمک بگیرید تا مشکل رو حل کنید .
سلام.طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاالله....
من دیشب اون وبلاگ قبلی شمارو میخوندم.و الان که این وبتون رو دیدم واقعا خوشحال شدم.هنوز مطالب این وبلاگ رو نخوندم.فقط چندتا چیز بصورت مختصر بگم.
اول اینکه مطالبتون خیییلی برام مفید بود‌.خدا خیرتون بده
دوم اینکه خواهشا برام دعا کنید که بنده بهتری بشم برای خدا.مخصوصا به این خاطر که اگه خدا بخواد میخوام طلبه بشم و قطعا مسئولیتم سنگین تر میشه...
سوم اینکه همونطور که گفتم من مطالب این وبلاگتون رو نخوندم.آیا در مورد کارهای فرهنگی و...هم پستی هست که بگید بخونم؟یا اینکه اگه ازتون راهنمایی بخوام تو این زمینه و سوال بپرسم میتونید بهم کمک کنید؟
پاسخ:
سلام عزیزم سلامت باشید .
در خدمتم کمکی اگه بتونم بکنم در خدمتگزاری آماده ام.
محتاجیم به دعا . ان شاالله موفق باشید

سلام، طاعات و عباداتتون قبول باشه انشاء الله.

یه پیغام بصورت خصوصی گذاشته بودم و ازتون راهنمایی خواسته بودم درباره نحوه برخورد با پدر همسر ....

الان متوجه شدم که به پیغامهای خصوصی پاسخ نمیدین و اگه کسی بخواد پیغامش نمایش داده نشه خودتون اون قسمتهارو حذف میکنید. اگه ممکنه به اون پیغام من هم اینجا به همون نحو پاسخ بدین. خیلی خیلی ممنون پیشاپیش.

پاسخ:
سلام عزیزم . نه اینکه من عمدا به پیامهای خصوصی جواب ندم ٬اساسا این امکان که بشه به کامنت های خصوصی پاسخ داد وجود نداره. اتفاقا کامنتتون رو نگه داشتم که اگه دوباره پیام دادین متوجه باشم که مشکل چی بوده. خواهر خوبم اصولا توجه زیاد به عروس از طرف پدر شوهر عواقب چندان مطلوبی رو به دنبال نداره اولین مشکلش ایجاد حس حسادت در مادر شوهر هست‌ . گاهی توجهات بیش از حد پدر شوهر به عروس ممکن است دلایلی داشته باشد از جمله عدم تامین روحی و عاطفی و حتی جنسی از سمت همسر. لذا ما معمولا توصیه می کنیم در عین اینکه عروس به پدر شوهر محرمه ٬اما خوبتر هست که در نوع پوشش خودش جلوی پدرشوهر مراقبت کنه.
من این توصیه اخص رو به شما می کنم. هر چند عرض می کنم من پدر شوهر شما رو نمیشناسم لذا برداشت من از رفتارهای ایشون کاملا سطحی و مقارن با اون چیزی هست که شما به من اطلاعات دادید . لذا ضمن توصیه به حفظ کامل خونسردی سعی کنید اولا پوشش شما جلوی ایشون تنگ و کوتاه یا چسبان نباشه. من نمی گم خیلی به خودتون سخت بگیرید اما بلوز آستین دار و شلوار معمولی یا دامن بلند استفاده کنید. هیچ لرومی نداره که شما صورت ایشان را ببوسید می تونید به استحباب شرعی که بوسیدن میان دو ابروی والدین هست اکتفا کنید یا دستشون رو ببوسید و لاغیر. لزمی نداره ایشان اصلا شما رو بخوان بغل کنن لذا برای دوری از مساله به یک سلام و احوال پرسی مودبانه اکتفا کنید. اصلا و ابدا شوهرتون رو حساس نکنید و مقابل پدرش قرار ندید چون تبعات بدی داره.سعی کنید عادی برخورد کنید و دورادور بنشینید. کم کم ان شاالله این حالت کمتر میشه.
اما از روی تجربه عرض می کنم معمولا پدر شوهرها عروسشون رو دوست دارن و موضوع ناراحت کننده ای نیست. توصیه های ما بیشتر جنبه پیشگیری داره و گاهی بدترین حالتی که ممکنه پیش بیاد رو طرح می کتیم.شما هم حساسیت نشون ندید تا دیگران از وضعیت پیش اومده سو برداشت نکنن .
سلام
باز هم تشکر

بدغذایی ممکنه بخاطر طعم غذا هم باشه؟ یا اینکه بعضیها کم اشتها هستن و کلا کم غذا میخورن. دختر من هر چیزی رو یک روز خوب میخوره یک روز نمیخوره. و خیلی دوست داره دست بزنه به ظرف و قاشق و غذاش. منم برای اینکه کثیف کاری نشه یک قاشق و ظرف خالی دیگه میدم بهش تا سرش گرم بشه. ممکنه خوب نخوردن غذاش بخاطر اینه که نمیذارم به غذا دست بزنه؟ گاهی بهش نون یا بیسکوییت میدم ولی خیلی فرقی نکرد
پاسخ:
سلام. بله البته ممکنه بخاطر طعم غذا هم باشه. اما رفتار کودک شما  عادیه. اگه دیدید ادامه داره و مخصوصا داره وزن کم می کنه یا وزن نمی گیره حتما به پزشکش بگو
۳۱ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۴ یار شیخ عبدالزهرا(یار طلبگی و هزار و یک...)
سلام
طاعاتتون قبول ان شاءالله. 
امام محمد باقر به نقل از جد بزرگوارشون میفرمایند: روزی امام حسین بر مصائب امام حسن گریه میکردند.امام حسن علت را جویا شدند.حضرت فرمودند بخاطز بدی ها و جفاهایی که در حق شما روا می دارند.
امام حسن هم در جواب همان جمله معروف "لا یوم کیومک یااباعبدالله " رو می فرمایند...
پاسخ:
به به. علیک سلام. خوبی؟
دست شما درد نکنه محبت کردید.
میبینم که وبلاگ نویسی را هم دوباره شروع کردی
سلام طهورا خانم...وقتتون بخیر. بابت سری پیش و راهنمایی هاتون خیلی خیلی ممنونم...البته اون دوستم کارش درست نشد:(
یه سوالی. عدم کفویت مالی چقدر میتونه مشکل زا باشه ؟ من میخوام در حد معمول کار کنم، طوری هم کار کنم که مطمئن باشم در قبال همسر و فرزندان آینده ام وظایف ام رو کامل انجام دادم. یعنی خیلی کم میخوام کار کنم. اما با همین کار کم هم درآمدم از یه کارمند حقوق بگیر دولت خیلی خیلی بیشتره. در حد ده میلیون اختلاف درآمد ماهانه. الان خواستگارایی دارم که این وضع رو دارن. این به اقتدار مرد لطمه نمیزنه؟ یا مرد رو وابسته و تنبل نمیکنه؟ 
پاسخ:
سلام. دوستتون کدوم بزرگوار بودن یادم نمیاد متاسفانه.
کفویت اقتصادی وزنه کمی نیست هر چند گاهی در روند زندگی عده ای می بینیم که طرفین به بلوغ فکری خوبی رسیدن و حداقل مشکلات دامنه دار و پیچیده نمیشه. البته این موضوع متاسفانه عمومیت نداره و نمیشه بعنوان نسخه برای همه صادر کرد. لذا شما اولا باید ظرفیت رفتاری و توانایی همسرداری تون رو بسنجید و ثانیا میزان بلوغ و نگرش طرف مقابلتون رو محک بزنید اما به طور معمول و شایع و با توجه به ناآشنایی زوجین با تعامل با یکدیگر قطعا چالش ایجاد می کنه . از جهات مختلف
ی سوال دیگه هم دارم اگه صلاح میدونید متنش رو نشون ندید و اصلا جواب هم ندید!
اینکه گفته میشه لا یوم کیومک یا اباعبدالله, از زبان کی هست؟ و اینکه این همه شکنجه و کشتار وحشیانه اتفاق افتاده(برای یک شخص!) باز هم به اون روز امام حسین علیه السلام نمیرسه؟!
پاسخ:
مطمئن نیستم اما گمان کنم از امام حسن مجتبی باشه اگه کسی از دوستان جواب رو می دونه محبت کنه برام بذاره.
اما سوال بعدی باید عرض کنم.نه نمی رسه. هیچ روزی مصیبت بارتر و گرانتر از روز عاشورا نیست.
چقدر دلم هوای محرم کرد...
سلام
خیلی ممنونم از راهنماییتون

من اول باید ساعت خواب و غذای خودمو تنظیم کنم!!

بدبختانه شاید هم خوشبختانه من یک دهه هفتادیم که اوج ناامنی رو در گم شدن توی خیابون و آتیش گرفتن و دزد اومدن خونه همسایه تجربه کردم. نه جنگی نه بمبارونی. من کجا و شما کجا؟!
فصل سوسول بازی گذشته...

التماس دعا
پاسخ:
سلام. این مشکل اغلب مادرهاست. چون ساعت خوابیدنشون تنظیم نیست ناچارا شرایط بچه هم تغییر می کنه. عموما بچه ها دیر می خوابن و طبعا دیر بلند میشوند و این یکی از مضراتش بد غذایی هست و یکی از ثمرات بد غذایی لجبازی در کودکان هست
سلام مهربانو. ممنون از محبتتون و وقتی که میگذارین. ان شاءالله در درگاه الهی ماجور باشید.
پاسخ:
سلام عزیزم. انجام وظیفه می کنم گل بانو جان.ان شاالله خدا عاقبتتون رو پر از شادی و سرزندگی قرار بده
سلام طهورا خانم 
چند روز دیگه کنکور منه
چند روز مونه تا تعیین سرنوشتم 
دعا کنید رشته ای قبول بشم که ۲۰ سال دیگه پشیمون نشم از خوندن این رشته و باز بخوام برگردم کنکور بدم برا پزشکی
دعا کنید این روزا بتونم درس بخونم و کنکور خوبی بدم 
دعام کنید 
خیلی
ممنون
🙁😔😢
پاسخ:
سلام عزیزم ان شاالله به سلامتی و به مبارکی.
امیدوارم که عاقبت بخیر بشید.
 روزهای پایانی رو تا کنکور ذکر لااله الاالله رو بگید ان شاالله تمرکزتون میره بالا
سلام
طاعات قبول
چندتا سوال دارم. ممنون میشم جوابم رو بدید
توی مباحث تربیت فرزند شما, ی مطلبی راجع به بغل کردن بچه در نماز دیدم که نوشته بودید قبل از نماز بچه رو تعویض کنیم که پاک باشه. من الان یک دختر نه ماهه دارم و موقع تعویض با پنبه و آب یا دستمال مرطوب تمیزش میکنم که اینطوری بدنش پاک نیست درسته؟پس نباید بغلش کنم؟
 و اگه بخوام موقع نماز وقتی که ایستادم بغلش کنم, میتونم خم بشم و بچه رو بردارم؟

اینکه میگن نباید به زور به بچه غذا داد, اگه با چیزی سرش رو گرم کنم و بهش غذا بدم درسته؟ آخه اصلا یک جا نمینشینه که غذا بخوره

با اسباب بازی هم خیلی حال نمیکنه! یعنی زود میذاره کنار. بیشتر دوست داره با ریشه فرش, سیم لوازم برقی, کنترل و اینجور چیزها بازی کنه. طبیعیه ؟؟

یه ترس و وحشتی هست که گاهی ذهنم رو درگیر میکنه. ترس از اینکه من نباشم مثلا بمیرم و بعد از مرگ, دخترم که الان با شیر خوردن آروم میشه و میخوابه, چی میشه؟!! چقدر باید اذیت بشه ازینکه دیگه شیر مادرش نیست. هرچند معتقدم که خدا رزاقه و من فقط وسیله ام! ولی وقتی بی قراری و نفس نفس زدن دخترم رو میبینم که شیر میخواد, کلافه میشم از فکر کردن به اینکه نکنه من بمیرم و دخترم...
نخندید بهم!! ولی ترس از این دارم که جنگ بشه مشابه وضعیت عراق و سوریه, و دخترم گیر وحشیهای تکفیری بیفته. حتی از اسیر شدن خودم ترس ندارم, از جهت دخترم میترسم که ی بچه که قدرت دفاع نداره و تا ی غریبه میبینه میزنه زیر گریه اگه بیفته دست اونا دق میکنه و چه بلایی به سرش میاد!
یا ترس از دزدیده شدن دخترم. مثلا نمیرم مسجد چون نمیتونم بذارمش زمین و نماز بخونم چون میترسم بدزدنش یا خودش راه بیفته بره و گمش کنم!
یا ترس و نگرانی از آینده دخترم با این شرایط بد فرهنگی که همه جا سایه انداخته حتی توی محیطهای مذهبی
چرا من باید از این چیزها بترسم؟ با اینکه مشغله زیاد دارم ولی گاهی این مسایل مغزم رو درگیر و داغون میکنه! چه کنم؟!

ببخشید طولانی شد
ممنونم از توجه شما
پاسخ:
سلام عزیزم در مورد سوال اول :منظور تمیز بودن پوشک هست و کفایت داره و می تونید بغلش کنید.
در مورد غذا دادن اول کارتون باید این باشه که ساعت خواب و غذاش رو تنظیم کنید اگر صبح ها زود از خواب بلند بشه و وعده غذاهاش رو با فاصله تنظیم کنید  به قدر کافی گرسنه میشه اما اگه در نهایت دیدید که نمی شه سرش رو گرم کنید اما این به معنی به زور دادن نیست حواستون رو جمع کنید.
عه!عزیزم خب معلومه نباید هم الان توقع داشته باشی بشینه با اسباب بازی ٬بازی کنه. تمرکز نهایتا چند دقیقه هست. بازی با ریشه فرش یا یه تیکه پلاستیک برلش دلچسب تره. الان بهتره خودت رو در کنارش داشته باشه.
عزیز دل نگرانی شما٬نگرانی عادیه. از زمان زایمان شما هنوز زیاد نگذشته و ممکنه کمی البته کم٬درگیر نوعی افسردگی بعد از زایمان باشید که اونهم شایع هست. خیلی از ترس های شما رو بقیه هم دارن. خود من هم نگرانی و ترس شما رو دارم . وحشت اینکه دخترام دستشون بیفتن...
اما یادت باشه ترس یه چیز عادیه اما نه اونقدر که روی تو سوار بشه تو باید بتونی روی ترس سوار بشی و بهش غلبه کنه.
کافیه یه جاهایی منطقی تر باشی. مثلا واقعا کی دیده وقتی یه زن داره نماز می خونه بچه اش رو جلوی چشم خودش و بقیه همین طوری راحت بردارن ببرن؟یا مگه کشکه که یه گروه پیزوری ۸۰هزار نفره که حمعیتشون از دو تا محله تهران هم کمتره راه بیفتن بیان ما رو اسیر کنن؟مگه دولت ما مرده یا مگه مردای ما غیرتشون رو آب برده اصلا مگه به این راحتیه؟یه زمانی ما تازه انقلاب کرده بودیم نه امکانات داشتیم نه سلاح . همه دنیا رابطه اش رو با ما قطع کرده بود. کشور به شدت درگیر آشوبهای منافقین بود. تمام دنیا با ما دذگیر شدن ما با دست خالیو فقط با توکل بخدا و توسل به اهل بیت تحت رهبری امام جلوی همه شون ایستادیم. حتی یه وجب از خاکمون دست کسی نیفتاد الان که الحمدلله ما یه قطب قدرتمند و تعیین کننده تو دنیا هستیم. داعش و ارباباش سگ کی باشن ؟موضوع سوریه و عراق فرق می کرد. سوریه ولی فقیه نداره. ارتش سوریه ٬ارتش بعث هست که عرضه چندانی نداره. عراق که وضعش نگفته پیداست تا الان هم اگه رهبری آیت الله سیستانی بعنوان نرجعیت ایرانی شیعه اونجا نبود فقط خدا می دونه چه بلایی سر مردم عراق می اومد.
اینجا ایرانه.... پاش بیفته همه با هم متحد میشیم پوزه نحس و نجسشون رو به خاک می مالیم.
برو عزیزم . شما داری الان قشنگترین ایام رو می گذرونی برو بچه ات رو با افتخار و سربلندی و آرامش بزرگ کن. تا وقتی خدا هست اهل بیت هستن یه رهبری مثل سید علی هست تا وقتیکه ما هستیم غصه نخور نمی ذاریم نوک انگشتشون به کوچولوی تو بخوره.
عمر هم دست خداست از مرگ هراسی و فراری نیست اما یادت باشه از تو مهربونتر به فرزندت خداست.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ****
******** ***** ** ***** ***** ** **** ***** ******* ** **** ******** ** *** ****** ***** * *** **** ** **** **** ** *** ********** **** *** ***** * **** ******* **** ****** * ***** ***** * ** ** **** ****** ** ******* ** ***** ****** * ***** ** ***** ****** ******** ** ** *** **** ***** **** * *** **** **** ****** * ***** **** *** **** ***** ******
***** ** **** ** ***** ** ***** ***** *** *** *** ****** ***** ***** ** **** *** ***** * **** ******** *** ****** **** ** *** *** **** ** *** **** *** ******* ****** *** *****
***** **** ** ** ** ***** ***** **** *** ** ***** **** ***** *** * ***** ****** **** * ***** **** *** ***** ** **** **** ********** **** **** ****** **** * **** ***** ** ** *** ** ** ***** ** *** **** ** *** ***** ** **** ** **** **** **** ******** ****** * **** * *** ****** *** ** ********* ** ***** **** ** ** *** ***** ** ***** ** **** * ***** ***** * ******* ***** **** ******* ****** ** **** **** ******** * ** **** * **** ********** **** ***** ** ***** ** ****** *** ********* *** ******** ** *** ******** **** **** ** **** *** ** ******* ***** ***** ** *** * ***** **** ******* ** **** ** *** ******* **** *** ***** *** ** **** ******* *** ****** * ** *** *** ** ** ******* *** ******** **** **** ** ******* **** *** ****** *** ** *** ***** ***** **** **** **** ** *** *********** ******
***** *****
** ** ****** ** ******* ** ****** ****** **** ** *** * ***** ** ** ** ***** ***** * ****** ** ** ****** ******* ***** **** ** ****** ****** ****** *** **** ** **** ***** ***** ** ******* ****** ****** **** * *** **** **** **** ** ***** **** ***** * ****** ***** ** ***** ******** * ** ** **** **** ***** **** ***** ***** ***** * **** **** ** **** ****** *** ***** ** ****** ***** **** **** ****** **** ** *** ** * ******* ** *** ** ** ****** ** ****** ***** ***** ** ****** ** *** ****** ** **** *** ***** ***** ***** ****** ** ***** ** **** ****** ** **** **** **** ** ********** ** *** ** **** *** ** **************** ** ***** ***** ********* *** * ****** ****** ***** * ***** **** ** *** ** ****** ***** ** ** *** **** *** *** ** **** * ** **** **** **** ***** ****** ****** ** ** ** ** **** ********* ** **** ** ** ******** **** ******** **** *** **** ** ** ***** *********** **** **** **** ***** **** ** *** **** *** *** * ** ******** * ***** ** **** ******* ***** ***** ** ***** ** ****** * ****** ** ****** ***** ***** ** ** ****** **** **** ****** *********** **** **** *** ** ***** ***** *** ********** *** **** * ********** *** *** ******** **** ***** ******* ** *** ****** *** ****** ***** ************* * *** **** * ****** **** **** *** ****** ** ** **** ***** ****** **** *******
***** * ******* **** ***** *** ***** ****** ************* ******** **** * *** *** *********** **** ** ******** **** ** **** ** ***** * *** **** ********* **** ** **** ** ***** ** **** *** **** ***** ********** ** *********** ****** **** ****** *********** *** **** ********** ** **** * **** **** ************** ******** **** *** **** *** ***** **** * *** ***** * **** *** *** ***** ********* ********** ****** ** **** **** ** ** ***** *** **** * ***** ***** ** *** ** **** **** **** **** *********
** **** ** *** ** **** **** ** ******* * ******** **** ** **** **** **** *** * ****** *** ** **** *** ** ******** *****
پاسخ:
خواهر خوب و مهربوونم سلام. عذر خواهی منو بابت تاخیر بپذیرید. عزیز دلم افسردگی شما همان طور که خودتون هم فرمودید در متن نوشته های شما هم پیداست.پس در اولین قدم حتما برای درمان اقدام جدی کنید . تعلل شما شرایط رو براتون سنگین تر می کنه. حتما در کنارش برای خودتون یه برنامه شنا بگذارید سعی کنید در هفته یکی دو بار برید استخر. حتی اگه شننا بلد نیستید اشکالی نداره همین که توی آب باشید و راه برید کافیه.از جکوزی و سونا استفاده نکنید فقط توی استخر باشید برای روحیه تون خیلی خوبه . می دونم با توجه به افسردگی که دارین ریختن یه همچین برنامه ای براتون ممکنه سخت باشه اما عزم کنید و برای نجات خودتون و بعد خانواده تون اقدام کنید. افسردگی شبیه یه باتلاق نی مونه اگه زود خودت رو بیرون نکشی تو رو فرو می کشه .
مطمئن هم باش که بهترین کسی که می تونه بهت کمک کنه خودتی. این عالیه که الان این کامنت رو گذاشتی. قدم مهم و بزرگی برداشتی این یعنی می دونی مشکلی هست و باید درست بشه. حالا باید قدم بعدی رو برداری. حتما برای درمان اقدام کن و حتما برای خودت یه برای شنا بگذار . سعی کن از موقعیت های ناراحت کننده دور بشی . حتی بعد درمان هم ممکنه با بروز یه اتفاق ناخوشایند دوباره افسردگی برگرده. این عادیه.
عزیزم برای بهبودی نیاز به یه عزم بزرگ داری. این عزم از درون خودت باید بجوشه. دارویی که پزشک ممکنه به شما بده فقط یه بخشی از روند درمان شماست . بخش دیگه خواست واراده شماست. یه برنامه سفر ترتیب بده به یه شهری که هوای خوبی داره نه گرم و خشک. مثلا برید جایی مثل شهرهای شمالی. برو داخل دریا. کنار ساحل . برو اصلا ماسوله. سعی کن بخاطر فرزندت نه اصلا بخاطر خودت برای خوب شدن شروع کنی. یه برنامه منظم برای خودت بذار اولش هم سختش نکن . بعد آروم آروم شرایط رو روی روال بیار اما همه اینها رو در کنار مراجعه برای درمان قرار بده.
من مطمئنم می تونی. تو اشرف مخلوقاتی. فقط کافیه عزمش رو داشته باشی
منظورم همان بود که خود شما توضیح فرمودید. 
نمونه های دیگرش اینکه بچه هایی هستند که با میل و رغبت خودشان از بازی های مرسوم طفره می روند! یا در حین بازی از تمرین مهارت های حفظ قرآن و یادگیری زبان غافل نمی شوند، بجه ای را دیده بودم که در سن هشت سالگی، آمپول زدن را به شکل نسبتاً حرفه ای بلد شده بود. همان بچه بی آنکه کسی وادارش کند، کارکردن با دستگاه فشار خون را یاد گرفته بود  و حتی برای همسایه ها انجام می داد. تازه دنبال یادگیری نوار قلب هم بود. بگذریم که بعضی نسخۀ های پزشکی را هم می خواند. 
بابای این بچه میگفت قبل از دبستان، همیشه اصرار میکرده که همراه بزرگترهایش در مراسم ختم فامیل خانواده شرکت کند...! دقیقاً همان کاری که خیلی ها از آن فرار می کنند!!  و میگفت اگر مورد مرگ و میری را از او پنهان می کردیم، گله مند می شد. خلاصه این کودک از همان سال های اول تولد علاقه و گرایشی به بازی های مرسوم نداشت....

منظور من از استثنائات این موارد هستند که بقول فرمایش شما عمومیت ندارد و البته می پذیرم که این ها واقعاً استثنا هستند و رفتار با چنین کودکانی مسلماً اقتضائات و حساسیت های خاص خود را خواهد داشت.

پاسخ:
بله کاملا متوجه شدم. رفتار کودک مذکور استثناست اما... توجه شما و خصوصا پدر این بچه را به یک نکته اساسی جلب می کنم. برخلاف تصور عموم که رفتارهای اینچنینی ٬توجه شان را جلب نمی کند (منظورم بیشتر آن بخش از رفتار بچه در خصوص مجالس ختم یا اطلاع از مرگ اطرافیان است) بهتر است جهت حصول اطمینان پدر این بچه ٬حتما در مورد رفتار کودکش با یک مشاور خوب صحبت کند. ممکنه بعد از مدتی این بچه رفتارهایی را از خودش نشان بدهد که خارج از انتظار باشه. البته این در حد یک حدس است. شما استاد هستید و می دانید که بنده از نزدیک رفتار این کودک را رصد نکرده ام صرفا از روی تجربه عرض می کنم بهتره بررسی بشه. ضرر نمی کنه.
مطلب مهم بعدی که خوبست عرض کنم یک نکته اساسی است . در مورد بچه های باهوشی که خودجوش تمایل به حفظ و یادگیری و آموزش هر چیزی دارند یا حتی به طور خودجوش نسبت به انجام اعمال عبادی اصرار زیاد دارند ٬بهتر است حتما در این مورد با یک مشاور در ارتباط باشند . در این فاصله فراموش نکنند نباید فرصت بازی های مناسب از کودک به هر عنوان سلب شود. تجربه نشان داده در پاره ای از موارد وقتی این گروه از بچه ها به سن نوجوانی میرسند عکس العمل ها و واکنشهای خاصی را از خود بروز می دهند که مهمترین دلیل بروز آنها نپرداختن به فعالیت و بازی در سنین زیر ۷سال است.
لذا استاد تراشیون معمولا به ما توصیه می کنند دنبال بچه باهوش نباشید ٬کار سختی است.

سلام خدمت شما.طاعاتتون قبول.

ببخشید میگید بچه زیر 7 سال آموزش نبینه. فقط بازی ولی من نتونستم اینو اجرا کنم.بچه ام 4 و 6 سالشونه.یک سال پیش که دخترم 5 سالش بود بردمش کلاسای جامعه القران برای رو خوانی قرآن به چه دلیل؟به خاطر اینکه داداشش توی خونه خیلی اذیتش میکرد و تصمیم گرفتم از خونه ببرمش بیرون توی یه محیط شاد که لذت ببره . یک سال کلاس رفت و این یک ماه آخر که دیدم روخونی از روی قران براش سخته دیگه داره اذیت میشه دیگه نبردمش و دنبال حفظش رو هم نگرفتم .سوالم اینه همین هم در همین حد نباشه؟آخه وقتی دو تا بچه باشه و مدام روی اعصاب همدیگه باید جداشون کرد به نظرم .الان هم داره سن پسرم میرسه به سن جامعه القران و گفتم شاید لازم باشه براش شروع کنم کلاس رو .میدونید اونجا محیط شادی داره و بچه لذت می بره .البته خیلی ها هم هستن که بچه هاشونو دارن به زور میارن که واقعا باهاشون مخالفم.به نظرتون در همین حد هم نباشه.آخه چقدر برن پارک و یا تو خونه بازی کنن؟


پاسخ:
سلام عزیزم.فرزند اول و دوم شما با هم مرتب دعوا داشتند و شما برای حل این مساله دخترتون رو از خونه بیرون بردید و توی یه کلاس آموزشی ثبت نام کردید درسته؟خب قدم به قدم جلو می آییم. دعوای دختر و پسرتون با هم عجیب نیست. بچه های شما روند کاملا عادی در هوش اجتماعی رو سپری می کنن. احتمالا بچه های شما یکی درونگرا و یکی برون گراست .لذا دعوای این دو به همین سبب هست و جای مشکل و نگرانی هم نیست. شما می تونستید بجای بیرون بردن دخترتون مهارت در کنار هم بودن و تعامل با هم رو یادشون بدید. شما در واقع از یه مسکن موقت استفاده کردید نه درمان. وقتی بچه هاتون با هم دعوا می کنن تا جاییکه به خودشون یا دیگران صدمه نمی زنن رهاشون کنید وقتی بناست مساله رو حل کنید جانب یک نفرشون رو نگیرید.اگه بناست به دعوا فیصله بدید روی کلامتون به هر دوی اونها باشه.
بحث کلی این هست که هر نوع آموزشی زیر ۷سال درست نیست خصوصا اگر مانع بازی کردن بچه ها بشود.
من به طور کلی عرض می کنم خدمت دوستان خواهش می کنم جز خانواده های کمال طلب نباشید. بچه های این خانواده ها عموما به لحاظ روابط اجتماعی به مشکل می خورن.
بچه هایی که در مهد هستند خصوصا در سن های پایین تر و کمتر آغوش مادر رو تجربه کنن دچار بحران امنیت خواهند شد و این بحران معمولا تا ابد همراهشون می مونه.سن ۳تا۵سال سنی هست که کودک برآورد کلی خود از آینده اش را خواهد داشت لذا در کنار مادر بودن این فرصت طلایی رو به کودک می دهد.
عزیزم بازی کردن بچه که فقط پارک رفتن نیست این طوری طبیعیه که شما کم بیارین. بازی با بچه طیف بسیار وسیع و گسترده ای داره. می تونید به کتابهایی که در این زمینه هست مراجعه کنید تا آموزش ببینید در این سن و سنین بعد چه بازی هایی مناسب سنش هست.
من توی یه پست در این باره اشاره کوتاهی داشتم . شما لازم نیست حتما پارک برین یادش بدید تا با وسایل مناسب و تمیز دور ریختنی کاردستی بسازه. هم هر دو سرگرم میشن. هم کار گروهی یاد می گیرند و هم ضریب هوشی شون تقویت میشه.
پیشنهاد دیگه ای که حقیر دارم اینه که لطفا برای بچه هاتون همبازی پیدا کنید. این همبازی منظور برادر و خواهر نیست. همبازی شرایطی داره که در پستی با عنوان چگونه می توان در میدان تربیت هوش فرزندان را ارتقا داد. بهش پرداختم. می تونید از بین همسایه ها یا دوستان باشه یا از بین فرزندان اقولمتون. اینطوری هم سرگرم میشن هم تعامل اجتماعی می آموزند.
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۳۴ مـــحـــدثـــه ...
سلام عزیزم.
عباداتتون قبول حق.
من رو تو این شبای عزیز از دعای خیرتون محروم نفرمایین.
یه سوال دارم
تو این شبا که مسجد میریم، خیلی ها کودکشون رو همراهشون میارن، میخواستم بدونم نحوه رفتار در مقابل کودک باید چجوری باشه؟
باتوجه به این که مادرها گریه میکنن، چراغ ها بسته میشه، بعضی وقتا کودک می ترسه، میشه لطفا بهم بگین؟ممنون میشم اگه علت رفتارهایی که مادرها باید در این شرایط انجام بدن رو هم بفرمایین.
پاسخ:
علیک سلام.
طاعات شما هم قبول باشه. اختیار دارید محتاجیم به دعا.
آوردن بچه های زیر ۷سال اشکالی نداره. آشنایی شون با فضاهای معنوی کار خوبیه. اما مادرها وقتی می بینند بچه ها از تاریکی فضا می ترسند یا از گریه های سخت وحشت زده می شه باید بلافاصله از اون محیط بیرون ببرندش. فکر نکنند به زور نگه شان می داریم تا عادت کنند. بچه ها از این محیط ها فراری می شوند و شاید تا ابد تصویر بدی توی ذهنشان بماند.
مادرها می تونن جایی بشینند که نورکافی و تهویه خوب داشته باشه برای بچه ها دفتر نقاشی چند تا مداد رنگی یه مقدار خوراکی و آب بیارند. یه بالش کوچیک و یه زیرانداز نرم هم ببرن که بچه اگه خسته شد راحت بخوابه. هر چند روایت داریم تا جاییکه میشه شب های قدر بچه ها رو بیدار نگه دارید
ممنون. من یه بار پیام گذاشته بودم نمیدونم چرا دوبار اومده!
من خودم که هنوز بچه ندارم. ولی برام سوال پیش اومد. اتفاقاً با یادگیری زبان مخالف بودم. ولی در مورد دوزبانه ها نمیدونستم. چون ما خودمون که شهرستانی هستیم خب طبیعتاً همراه فارسی یه زبان یا لهجه دیگه رو هم یاد میگیریم. یا مثلاً من چند دوست ترک دارم. خب اینها هر دو زبان فارسی و ترکی رو با هم یاد گرفتن و مشکلی ندارن. به خاطر همین سوال شد برام که دوزبانه ها هم شاید مشکلی پیدا نکنن چون ناخودآگاه یاد میگیرن.
پاسخ:
عزیززززززم .منظورتون از دو زبانه ٬یادگیری یکی از زبان های وطنی بود؟مثلا در کنار زبان فارسی٬ترکی٬یا کردی یا....؟اگه منظورتون این بوده که هیچ اشکالی نداره البته به شرط اینکه به زور و اجبار و سختی نباشه.
من فکر کردم منظورتون از دو زبانه یادگیری زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی هست به طور همزمان خصوصا در مهدهای کودک.
سلام خواهری عزیزم 
تو این شبهای عزیز ما رو هم با قلب مهربونتون دعا کنید 
من خیلی محتاجم 
پاسخ:
سلام گلم
اختیار دارید. محتاجیم به دعا
سلام
طاعات قبول
امروز تو برنامه خندوانه میگفت لباسشویی اسنوا تنها مارکیه که گزینه شستشوی اسلامی رو داره
یعنی پاکشوما نداره؟
لباس نجس نمیشه بندازیم تو لباسشویی پاکشوما؟
شما اطلاعی دارین؟
پاسخ:
سلام عزیزم. نه پاکه و مشکلی نیست
سلام
هیچ آموزشی؟! من با فشار آوردن به بچه ها مخالف بودم ولی نمیدونستم هیچ آموزشی نباید باشه. تو نظرات خوندم نوشتید حتی حفظ قرآن. یعنی واقعا زده میشن؟ بعد، آموزش تجوید چطور؟
 دو زبانه بار آوردن بچه ها چطور؟ چون زبان دوم رو هم مثل زبان مادری ناخودآگاه یاد میگیرن، اون هم آموزش حساب میشه؟
سلام
هیچ آموزشی؟! من با فشار آوردن به بچه ها مخالف بودم ولی نمیدونستم هیچ آموزشی نباید باشه. تو نظرات خوندم نوشتید حتی حفظ قرآن. یعنی واقعا زده میشن؟ بعد، آموزش تجوید چطور؟
 دو زبانه بار آوردن بچه ها چطور؟ چون زبان دوم رو هم مثل زبان مادری ناخودآگاه یاد میگیرن، اون هم آموزش حساب میشه؟
پاسخ:
سلام. آموزش برای زیر ۷سال ممنوع هست. حتی در قالب کلاس های ورزشی مثل ژیمناستیک. اصلا ذات بچه زیر ۷سال نظم کلاس رو نمی پذیره دقت کنید مثلا خیلی از بچه ها غعالیت ورزشی رو دوست دارن اما وقتی اونا رو برای آموزش رسمی می برید کلاس بعد یه مدت دیگه نمیرن یا به سختی میرن و اون اشتیاق اول رو ندارن. بچه ها دوست دارن بازی کنند نه اینکه تحت قوانین آموزشگاه ها محدود بشن.
در مورد نقاشی هم همین طوره ضمن اینکه آموزش نقاشی به بچه ها در مواردی که می تونه به مشاور در تشخیص مشکل بچه ها کمک کنه ٬ ایجاد مشکل اساسی می کنه.
در مورد قرآن خصوصا حفظ قرآن هم همین طور. عموما بچه ها برای حفظ تحت فشار قرار می گیرن و به لحاظ روحی و حتی اعتقادی مشکل پیش میاد. هر چند همان طور که جناب رئوف فرمودند همیشه استثنائاتی هست. بچه های باهوشی که کاملا از روی رغبت و با آگاهی والدین مبنی بر مختل نشدن بازی کودکان و همچنین حفاظ بودت والدین یا آشنایی به این حوزه و... همه از جمله استثناهایی هستند که عرض شد . حالا چند درصد از بچه های زیر هفت سالی که تحت آموزشند مشمول این استثناها میشوند؟ضمن اینکه در هر حال این عزیزانی که مشمول قاعده استثنا شدند به هر حال ممکنه بعدها دچار مشکلاتی با فرزندشون بشن . مثلا در سنین نوجوانی ممکنه با فرزندشون به مشکلاتی برخورد کنند که دور از انتظارشون باشه پس باید آمادگی مواجه داشته باشند.
آموزش تجوید؟برای زیر۷سال؟فکر نکنم منطقی باشه براشون دشواره.
واقعا چه لزومی داره که بچه ها رو دو زبانه بار بیارید؟برای آشنایی شون به زبان عجله نکنید واقعا ظلمه به بچه هاست
بعنوان یک قاعدۀ کلی قبول دارم. اما هر قاعده ای می تواند استثنائاتی هم داشته باشد..

متأسفانه انتقال فرهنگ و سبک زندگی و معاشرت غربی به زبان آموزان را، تقریباً در متون درسی تمام سطوح آموزشی طراحی کرده اند و در قالب دیالوگ ها، داستانها، ضرب المثل ها، شواهد مثال و پرسش و پاسخ های درسی به زبان آموزان ما منتقل می کنند.
پاسخ:
بله . البته. کاملا درسته در هر قاعده ای استثناهایی هم هست. اما این استثناها چقدر در جامعه عمومیت دارد؟کاش البته منظورتان را واضح تر می فرمودید.
مدتی تب حفظ قرآن با شیوه های مختلف میان خانواده های عمدتا مذهبی رایج شد. آنوقت بود که ما با مراجعین خردسالی مواجه می شدیم که با والدین خود به مشکلات جدی خورده بودند. نباید فراموش کرد بچه های زیر۷سال که حافظ هستند و البته به مشکل در حال و آینده برنخورده اند با توجه به بررسی ها اغلب خودشان باهوش هستند در حالیکه هوش در میان بچه ها یکسان نیست. ضمن اینکه اغلب والدینی دارند که یا خودشان حافظ هستند یا قاری یا در این مسیر زحمت می کشند و البته در کنارش به بازی کودک به عنوان یک نیاز جدی و اساسی بی توجه نیستند.این آموزشها نباید فرصت بازی را از بچه بگیرد. مخصوصا در مورد حفظ قرآن چون بچه اصطلاحا زده میشود.
ولی بچه های ما باید ۶سالشون که تموم میشه برن مدرسه!
پاسخ:
این متاسفانه قانونی هست که چاره ای برای ما نذاشته در واقع این قانون نادرست در نظام آموزشی ما جا اغتاده اما در مدارس مذهبی که به شکل غیرانتفاعی اداره میشن بچه ها رو یکسال دیرتر برای پایه اول ثبت نام می کنن.
در مورد نظام آموزشی دیگه چاره ای نداریم اما حداقلش اینه که خودمون بچه ها رو قبل مدرسه توی هبچ کلاس آموزشی اعم از نقاشی . ورزشی. زبان . قرآن و... ثبت نام نکنیم
خانمی ک برای خواستگاری اومدند هم محله ای ما هستند  به نظرتون درسته که مادرم بهشون بگه نظرمون عوض شده و بیان برای خواستگاری؟
پاسخ:
اشکال نداره اما اگه واسطه بفرستید قشنگتره. مثلا یه نفر سوم مطمئنی رو بفرستید بهشون بگه.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****
** ****** ****** ** **** ** *** * ***** *** **** * *** ********* ***** **** ********
******* ** **** ***** *** ***** * ***** * **** * *** * *******  *** *****
** **** **** *** **** *** **** ** ** **** *** ** ** ******  ***** ** ***** **** ****** **** *********  **** **** ** ***** **** ** ****  ******** ***** ***** *** ** **** ***** ***** ***** ********* *** *** * *** ****** **** **** ***** ******
* ***** ***** **** ** ** **** ** ******* ** ** **** **** ***** ***  *** *** ** ** ****** ***** *** * *** ********* ****** ******  *** **** ** ** ****** *** * ***** **** ** ***** * ***** ***** ***** ****** **** **** ** ***** *** **** **** **** ****
پاسخ:
سلام عزیزم. کاش اینقدر زود رد نمی کردید . فوت والدین دلیل موجهی نبود. باید بیشتر تامل می کردید.
بعد از اون مساله این حساسیت طبیعیه اما اجازه ندید که این حساسیت روی منطق شما سوار بشه. اختیارش رو به دست خودتون بگیرید همه مثل هم نیستند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">