فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

من خرید عروسی خواهرشوهر

يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ

اولین گام خریدهای عروسی بود. با خودم عهد کرده بودم زیاده خواه نباشم و نبودم. ازهر چیز ساده ترین و ارزان ترین را انتخاب می کردم. به خاطر دارم موقع خرید آینه و شمعدان خواهرم اصرار به خرید آیینه و شمعدان گران تری داشت اما من زیر بار نرفتم. در مورد خرید لوازم آرایشی به  خرید ۳قلم اکتفا کردم گفتم مابقی را خودم می خرم درمورد بقیه وسایل نیز همین رویه را در پیش گرفتم.خواهر شوهر که اوضاع را اینطور دید دل به دریا زد و در مورد خریدسرویس طلا به یک گردنبند و گوشواره بسیار بسیار ساده بسنده کرد.

خواهر شوهر من زن خوبی بوده و هست اما اشکال کلی همه ما آدمها اینجاست که یادمان می رود هر چیزی که برای خودمان می پسندیم باید برای دیگران هم بپسندیم.لابد پیش خود فکر می کرد حالا که طهورا اینقدر کم توقع است چرا ما خودمان را به زحمت بیندازیم؟ اما ای کاش پیش خود فکر می کرد حالا که او اینقدر کم توقع است خوبست ما آنچه به عهده مان است را درست انجام دهیم . در این صورت من هم بیشتر از قبل مراقب خواسته هایم بودم. چند سال بعد که دختر ایشان ازدواج کرد با اینکه داماد شرایط مالی مناسبی نداشت اما گفتند دختر من آرزو دارد و همه چیز را برای دخترش سنگ تمام گذاشت. کاش ما مردم یاد بگیریم آنچه برای خود می پسندیم....

در مورد لباس عروس فکرهای مختلفی داشتم به ذهنم آمد یک لباس ساده و ارزان اجاره کنیم اما خانواده همسر قید آن را زدند. لباس عروسم لباس یکی از اقوام آقا سید بود و مربوط به ۲۰ سال پیش که بیشتر جاهایش را بید خورده بود و صبح عروسی کارم این شد که با نخ و سوزن دور از چشم خواهرانم که مبادا حرفی هم آنها نثارم کنند سوراخ هایش را می دوختم. فنرهای دامن بیرون زده بود و حسابی پاهایم را اذیت می کرد. از آرایشگاه هم خبری نشد و خواهر شوهر خودش زحمت آنرا کشید.در حالی که حتی آرایشگاه هم نداشت .دوست داشتم از مراسم عکاسی و فیلم برداری شود اما .... و من ناچار قید فیلم برداری را زدم و هزینه عکاسی را هم از حقوق خودم پرداخت کردم.

منزل پدری من و آقا سید برای برگزاری مراسم کوچک بود اما خانواده ایشان تمایلی به گرفتن سالن نداشتند لذا مجبور شدیم تعداد کمی از فامیل را به منزل پدرم دعوت کنیم و نیمی از هزینه شام را هم پدرم متقبل شد. همه اینها در حالی بود که پدر آقاسید وضع مالی مناسبی داشت و توانایی برگزاری مراسم بهتری را هم داشتند. شاید کم توقعی من باعث شد که آنها با فراغ بال این مراسم را پشت سر بگذرانند .

اما با همه اینها آنچه برایم مهم بود داشتن مردی مثل آقا سید بود.

حالا هم اگر فکر کردید خب اینم از این دیگه همه چیز ختم به خیر شد باید بگم اشتباه کردید....


موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۰۳
سیده طهورا آل طاها

خواهرشوهر

نظرات  (۲)

خیلی برام جالبه که برای تک تک کلمنتا و مخاطبات وقت میزاری...واقعا ارزشمنده...خواستم دوباره بهت بگم از خواننده های پرو پاقرصت شدم...و فالوت خواهم کرد...که البته واسه اینکه چیزی بهم اضافه بشه که مطمئنم میشه و گرنه چشم بسته معلومه که شما واست اصلن فرقی نداره و از اون مدلا نیستی که واسه امار بازدیدو اینا رو وبلاگ کار کنه و این خیلی ارزشمنده...مرسی از این همه توجه...مرسی از این همه انرژی...فوق العادست 
پاسخ:
 شما محبت داری عزیزم . برام باعث افتخاره . من هم فقط انجام وظیفه می کنم به امید گوشه چشمی از حضرت رضا 
پستایه دیگتونو خوندم...اینم خوندم...شما با یه دید اسلامی میگین زن باید از شوهر اطاعات کنه...همین دین اسلامی رو نباید شوهر و خانواده شوهر داشته باشن عایا؟
این دیگه واضحه که لباس عروس پوشیدنو و عروس شدن ارزوی هر دختر از کودکیه...شوهرشما باید خودش پیش قدم میشد حتی اگه خانوادشون کم کاری کردن...ناراحت نشیا...ولی بعضی پستاتو میخونم دیوونه میشم...علی الخصوص این...اخه چراااا؟بازم بنظرم انتخاب هرکی به خودش مربوطه...ولی دیگه ادم نباید بزاره در حق ادم جفا بشه...هزینه عروسی هم وظیفه شوهره...بابات خرج کردعیب نداشت؟اما اگه شوهرت میخواست خرج کنه زیاده خواهی بود؟چه میدونم والا...نه به یه سریا که اونقدر پرچمدارسر سخت حقوق زنان...نه به این مدل...من که تعادلو ترجیح میدم
پاسخ:
ممنون از محبتی که داشتید و وقتی که گذاشتید عزیزم. چرا صد در صد همین هست که شما می فرمایید معادل هر باری که اسلام توصیه می کنه که زن از شوهرش اطاعت کنه به شوهر توصیه می کنه که رفتار اسلامی و نیکو همراه با حقوقه حقه زن داشته باشه . هر بار که برای زن بابت رفتارنامناسب با همسرش خط و نشان می کشد به شوهر هم بابت رفتار نامناسب با زنش خط و نشان می کشد این را می شود در سیره ی عملی و رفتاری پیامبر و سایر معصومین با افراد خانواده خود دید در مقیاس کوچکتر در سیره ی رفتاری علما و بزرگان هم . خب عزیزم من شرایط مالی همسرم رو می دونستم و با علم به آن ازدواج کردم .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">