فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

چیزی به نام قدرت زبان یک زن ...!

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ
خدا به داد زنش برسد .! این جمله ای بود که اغلب وقتها وقتی دور هم جمع می شدند در مورد سهراب می گفتند . اصلا" انگار این پسر با کارکردن و کمک کردن در خانه بیگانه بود . معتقد بود اگر کار بیرون مال مرد است و وظیفه ی اوست پس کار خانه هم مربوط به زن می شود . " اصلا" چه معنی دارد که مرد توی خانه کار کند ؟!" این هم جمله ای بود که سهراب در دفاع از کارنکردنش توی خانه به کار می برد و لج مادر و خصوصا" خواهرش را در می آورد .
این جور وقتها مادر بزرگ همیشه می گفت : صبر کنید ، عجله نکنید وقتی زن بگیرد درست می شود . جوری برای زنش کار می کند که همه تان تعجب می کنید . صحبت به اینجا که می رسید مادر سهراب با حالتی حق به جانب می گفت : بیخود کرده .! وقتی برای من که مادرش هستم و زحمتش را کشیدم دست به سیاه و سفید نمی زند لازم نکرده برای دختر مردم که دو روزه از راه رسیده کار کند . بعد هم مسیر بحث عوض می شد و سهراب خیالش راحت ...
وقت زن گرفتنش شده بود . دختر یکی یک دانه ی یکی از معتمدین بازار ...
بعد از مراسم نامزدی ، مادر بزرگ زیر گوش سهراب گفت : مبارک باشه . این دختر زن زندگیه . بعد هم از آن خنده های نمکی اش کرده بود که ...این یکی تو را درست می کنه ..
چند ماهی از عروسی شان نگذشته بود که سهراب به کلی فرق کرده بود . مادر سهراب با اینکه از عروسش راضی بود و مرتب قربان صدقه اش می رفت گاهی هم اون روی مادر شوهری اش بالا می آمد که ... ببین چه طور برای دختر مردم خودکشی می کنه و در کارها کمکش می کنه ...
کار به اینجا که رسید من هم دست به کار شدم . باید رمزی در کار این دختر 20 ساله باشد . چیزی که معمولا از یک دختر یکی یکدانه که شرایط مالی خوبی را در خانه پدر تجربه کرده بعید می نماید .
دلم را به دریا زدم و رک و راست ماجرا را از عروس خانوم جویا شدم . راستش جوابش شگفت زده ام کرد. اصلا" تا این اندازه مهارت در شوهر داری را از او که نه تحصیلات دانشگاهی داشت و نه در کلاسهای جورواجور شرکت کرده بود، توقع نداشتم . 
عروس خانوم خنده ی ریزی کرد و در مقابل کنجکاوی یا بهتر بگویم فضولی ام صبورانه برخورد کرد. تعریف کرد که این طرز رفتار را از مادرش آموخته است . از کودکی شاهد بوده که مادرش چطور با زبان ریختن برای پدر دلش را به دست می آورد و چطور پدر را به انجام کارهای مربوط به خانه تشویق و یا بهتر بگویم وادار می کرد .
عروس خانوم برایم از جمعه ی گذشته گفت ....
" چند وقت بود که شیر آب مشکل پیدا کرده بود . مرتب چکه می کرد . راه آب سینک ظرفشویی هم گرفته بود و هر وقت که ظرف می شستم آب توی آن جمع می شد و منظره ی بدی درست می کرد. شب قبلش وقتی ظرفهای شام را شستم دنبال راه حلی گشتم تا سهراب را به تعمیر آن وا دارم . یادم افتاد که چند روز پیش وقتی لامپ آشپزخانه سوخته بود و سرپیچ آن هم گیر کرده بود بعد از یک وقفه کوتاه سهراب آن را درست کرده بود . نشستم و فکر کردم . راه حل را یافتم . 
صبح جمعه صبحانه مورد علاقه اش را درست کردم و اجازه دادم تا خوب استراحت کند . بعد از صبحانه هم دو تا چایی ریختم و کنارش نشستم و نقشه ام را ماهرانه جلو بردم .... دیشب که داشتم شام می پختم چشمم به لامپ توی آشپزخانه افتاد . کلی دعایت کردم . نورش عالی بود . اصلا آشپزخانه از تاریکی بیرون آمده بود . پیش خودم گفتم : شوهری به خوبی شوهر من کجا پیدا می شود ؟ سهراب جووون از خدا می خواهم که همیشه توی تمام کارهایت موفق باشی . همیشه سایه ات بالای سرم باشد . مثل کوه پشتم ایستاده ای و از پس تمام کارهای سخت بر می آیی . می دانم که برای زندگی مان زحمت زیاد می کشی ان شاالله که دست به خاک بزنی برایت طلا بشه و با جدت بزرگوارت محشور بشی . خواستم بگم خیلی دوستت دارم و قدر تمام محبت ها و زحماتت رو می دونم . 
عروس خانوم ادامه داد : می دیدم که سهراب چطور قند توی دلش آب می شه و چایی اش را مردانه سر می کشه . صدای دلش را می شنیدم که می گفت : بله ما اینییییییییییییم .....
چایی اش که تمام شد سینی چای را بلند کردم و در حالیکه به سمت آشپزخانه می رفتم گفتم : راستی عزیزجان می شه اگه مشکلی نیست و کاری نداری سینک ظرفشویی رو تعمیر کنی همه اش آب توی آن جمع می شود و اذیتم می کند . سهراب کنترل تلوزیون رو انداخت بادی به غبغبش انداخت . از جایش بلند شد و قبل از من خودش را به آشپزخانه رساند و مشغول تعمیر شد . بالای سرش ایستادم و گفتم دست گلت درد نکنه دوست داری بعدش ناهار بریم خونه ی مامانت اینا دلم براشون یه ذره شده . متوجه شدم که چشمهای سهراب با شنیدن نام مادرش درخشید . بلافاصله گفتم راستی حالا که داری زحمت می کشی واشر شیر آب رو هم عوض کن . چکه می کنه . آب اسراف می شه . من زورم نمی رسه . قدرت مردانه شما رو می طلبه ..."
صحبت های عروس خانوم تمام شد ولی انصافا" من توی دلم کلی از مادر این عروس خانم تشکر کردم . در مسیر بازگشت به خانه یاد خاطره ای افتادم که مادر بزرگ می گفت :
" چند روزی می شد که متوجه شده بودم هر بار که شانه ی تخم مرغ می خرم یکی دو تایش کم شده . اولش توجه نکردم اما کم کم هوا برم داشت نکند خانه مان جن داره . رفتم پشت پرده و زل زدم به شانه ی تخم مرغ . یکدفعه از دیدن منظره ای که جلوی چشمم بود شاخ در آوردم . دو تا موش آمدند یکی شان به پشت خوابید و آن دیگری در حالیکه یک تخم مرغ را به زحمت توی شکم موش خوابیده می گذاشت دُم موش را کشید و او را به لانه برد . درست شبیه یک فرقان .
از تعجب هم خنده ام گرفته بود هم ترسیده بودم ." بعد هم مادر بزرگ ادامه می داد که اینقدر از دست شوهرانتان ننالید مگه شما از این موشها کمترید . گاهی بنشیند و فکر کنید و دنبال یک راه حل برای حل مشکلتان بگردید . خیلی چیزها با زبان حل می شود . قدرت زبان زن ها را دست کم نگیرید.

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۴
سیده طهورا آل طاها

نظرات  (۲۳)

سلام . من امسال تاز میخوام داروسازی بخونم . به نظرتون میتونم با یه طلبه ازدواج کنم ؟ (با توجه به این که بعدا میخوام برم سر کار و تا ۶ سال آینده هم بایددانشگاه شهر خودم درس بخونم و نمیتونم بیام قم )
پاسخ:
سلام . چرا نمی توانید؟ بستگی به خواستگار شما دارد که شرایط شما را می پڌیرد یانه همین طور بستگی به شما دارد که آیا می توانید شرایط زندگی با یک طلبه را بپڌیرید . حتما هم هم الزاما لازم نیست ساکن قم شوید . 
سلام عزیزم
اگر مرد بخاطر مشکلات دوران کودکی مثلا زندگی تو یک خانواده دیکتاتوری اصلا ذاتا علاقه به امرو نهی واعمال زور کنه طوری که گاه وبیگاه دنبال بهونه باشه که زن کلا بدون اجازهاش آب نخوره ویا اصلا حق هیچ کلاس رفتن ویا بیرون رفتن نداشته باشه باید چطوری حلش کرد ؟؟اطراف من زوجهای زیادی هستند که این مشکل رو دارند؟
پاسخ:
سلام عزیزم. خواهر جان این طوری نمی توانم متاسفانه کمکی کنم. با دو خط اینقدر کلی نمی تونم چیزی بگم . قطعا اگر به اساتید توانا مراجعه کنید کمک بهتری دریافت می کنید . موفق باشید
حقیقتاً با انرژی گذاشتن دو طرف برای مطالعه و کسب مهارت های مرتبط با زندگی متاهلانه، خیلی از مشکلات مرتفع میشه.

خدا عاقبت همه مون رو ختم بخیر کنه.
ممنون از شما بابت به اشتراک گذاشتن تجربه های ارزشمندتون.
پاسخ:
سلامت باشید . 
در خــــــــــــــدمتم.👼💝
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** ***
****** ** ****** ** ******* ***** ** ***** ** ******
*** ***** *** ******* ** *** *****
** ** ** **** ****** ** *** ****** ** **** **** ***** ******* ** ** *** ***** ***** ****** * ***** ****** *** *** ***** **** ***** **** **** *** * ** ******* ******* **** * ***** ** *** ** ***** ****** ****** ***** ***** ********* **** * *** **** ******* *** ****** **** ** ***** ******* ** **** ********** *** ** *** *** ***** **** ***

**** ***** ***** ******** ** ***** **** ********* **** **** * *** ** *** * ** **** ***** *** * *********** ** ***** *** ***** ** **** *****
**** *** ***** *** *** *** **** *** **** * ***** **** **** ** ***** ** * **** ***** ***
***** ** ** ***** **** ***** *** ** ***** * ********* ***** * ***** * **** ***
***** ** ****** ******* ** *** **** ** **** *** ******
**** **** ** **** ** ***** ****** ***** **** *** ***** ***** **** ******** ** ****** * ***** ***** ***** ** **** **** ****** ***** **** *** * ** **** **** *** **** ****** *** ******* **** *** ** *** * ** ******* ***** ** ** **** ****** *** ****** ***

****** ***** ***** ***** ******** **** *** ** ****** **** ** *** ******* * ** ** **** ****** ***** *** **** ***** * *** ********* ** *** *** ** ****** **** ***** **** ** **** ** *** *** ****** *** * ** ****** **** * ***** * ***

** ***** **** ***** ** ***** *** ** ***** **** **** ** **** ****** **** ** ****** ****** **** ** ***** **** * **** ** ** ***** **** *** * ****** ****** ** **** ****** ** ***** ** ** ****** ** **** ** ***** ** *** *** **** **** *** ** *** ********

****** **** *** ** *** ***** * **** *** *** *** ****** ******* ** ****** ** ***** *** ** *** ********* *****
پاسخ:
سلام عزیز دلم . انجام وظـــــــــــــــیفه می کنم.

ان شاالله که خداوند به شما سلامتی بدهد گلم.ببین عزیزم حقیقت اینه که باز هم عرض می کنم یهترین راه حل ، پرداختن شما به امورات خانه است. ترس و نگرانی از تامین مخارج مالی و مشکلات اقتصادی باعث میشه اغلب خانمهای شاغل از ترک اشتغالشون نگران بشن . من خودم این شرایط رو در حالی تجربه کردم که در شرایط مالی و اقتصادی نامطلوبی به سر می بردیم اما باید به این اطمینان داشته و باور کنبم که این خداست که روزی می دهد . تا زمانیکه به این باور نرسیده باشیم اوضاع به همین منوال ادامه پیدا می کنه. یه مرور به روزمره های خودت بنداز. ببین چطور عمر وسلامتی و ظرافت زنانه ات را داری فدای این نگرانی می کنی . اگر همسرتون از کمبود حضور شما در کنار خودش ناراضی باشه نه تنها روزی شما برکت لازم رو نداره بلکه مشکلاتی از آنچه فرمودید هم رخ میده . تا چشم به هم بگڌارید ، دوران توانایی جوانی شما به سر میاد و رنج سختی های غیر متعارفی که به خودتون دادید خودش رو نشون . این رو کسی به شما میگه که این شرایط رو از نزدیک لمس کرده .
همسر شما حضور شما رو در منزل می خواد یک حضور همرا با شادابی . همسری که مرتب خسته نباشه.ما باید این حقیقت رو قبول کنیم که توانایی جسمی ما محدوده . در مسایل مالی با تمام پیچ و خم هاش به همسرتون اعتماد کنید. من پیشنهاد می کنم این موضوع رو یه مدت امتحان کنید. فقط یه مدت تلاش کنید تا اونی بشوید که این خواهرتون عرض میکنه. برای مدتی مرخصی بدون حقوق بگیرید و پیش همسرتون وانمود کنید که از کار کناره گرفتید برای شش ماه سعی کنید فقط خانه دار باشید . همسرتون باید بفهمه که حالا این تنها خودشه که باید تلاش کنه و از زیر سنگ هم شده روزی حلال دربیاره. بهش اعتماد کنید. به خودتون هم فرصت بازسازی و ترمیم و استراحت بدید.
باور داشته باشید که خدا برای دادن روزی به شما ناتوان نیست
 به همسرتون رسیدگی کنید به زندگی تون و خودتون برسید. فقط شش ماه . ببینید در رفتار همسرتون چه تغییراتی پیش میاد . به شرط اونکه در این مدت مرتب به همسرتون خرده نگیرید که .. دیدی من سرکار نرم تو از پس هیچی بر نمی آیی..و حرفهایی از این دست که معمولا خانمهای شاغل زیاد می گن.
یه برآورد هم بکن ببین از این حقوقی که می گیری چقدرش واقعا سهم زندگی تون میشه چقدر سهم  رفت وآمد و خرید مانتو چادر و دکتر مبشه بعد ببین اون بخشی که برات می مونه در کنار اونچه از سلامتی و اعصاب و عمر و وقت و رضایت همسرت از دست دادی چقدر ارزش داره.
خواهر مهربونم این حقیر کمترین قصد دخالت در زندگی ات رو نداره فقط سعی دارم تا خواهرانه کمکت کنم.
در کنار همه اینها بهترین تشویق یه مرد به کار منزل شیوه بیان درست اونه . اگر هم به هر علتی کار ی که انجام داد اونی نشد که شما می خواستی ، سرزنش نکن ، سرزنش های مداوم کار رو بدتر می کنه . من از صمیم قلب برای خانواده شما آرزوی عاقبت به خیری دارم. خدا مادرتون رو برات سالم نگه داره. خدا به خودت سلامتی و به همسرت عزت بده ان شاالله
مگه اقایون برای هر کار کوچیکیکه ما انجام میدیم با هزار نقشه زبون بازی وارد میشن؟ زبون خوش خوبه.برای همه.زن مرد کوچیک بزرگ.اما یه چبزایی وظایف زن و شوهر تو زندگیه.چرا همش زنا باید اینقد خودشونو کوچیک کنن؟ به نشرم اصلا جالب نیست.این چه زندگیه که ادم حس کنه کارزاره سیاسته.هیچی بهتر از واضح و روشن حرف زدن نیست.اونم در مورد بدیهیاتی مثل وظایف اولیه زندگی مشترک.
پاسخ:
فکر نمی کنید اگر آقایان هم به اندازه ی خانمها در مورد همسرداری و شیوه ی تربیت فرزند و مستحکم کردن پایه های زندگی وقت صرف می کردند ، مطالعه می کردند ، انرژی می گذاشتند و تلاش می کردند ما شاهد این حجم بالا در مشاجرات و متاسفانه طلاق های عاطفی و حقوقی نبودیم ؟
روی صحبتم با تمام آقایان است ... این خواهرم درست می گوید .. زبان خوش خوب است . زبان خوش قشنگ است . زبان خوش خیلی از کارها را جلو می اندازد . هم برای کوچک ها هم برای بزرگترها...
هدف نویسنده ی حقیر این وبلاگ عمل به فرمایش امام روح الله رهبر کبیر انقلاب ایران است که فرمود : خودتان را اصلاح کنید دنیا اصلاح می شود . لذا تلاش می کنم تا به خواهرانم بیاموزم بیایید برای اصلاح دنیا اول از اصلاح خودمان شروع کنیم . اگر من یک مرد می بودم و آن وقت قرار بود برای مردها بنویسم حتما" حرفهایم شکل دیگری داشت .
هرچند در همین وبلاگ به عنوان مختلف و بهانه های متعدد تلنگرهایی هم به برادرانم زده ام . 
حقیر کمترین البته ، خودش بیشتر از همه به آموزش و تذکر نیاز دارد لاکن ... برادرهای خوبم ، خوبست همان قدر که زن ها برای تداوم و استحکام زندگی تلاش می کنند ، شما هم تلاش کنید . باور کنید این تلاش مقدس است . 
اما کلامی هم با شما روناک عزیزم ... زندگی عرصه ی یک جنگ میدانی نیست . برای تداوم آن باید تلاش کرد . خیلی از مردها هم هستند که مشکلات روحی و رفتاری و اخلاقی زن زندگی شان می سازند . صبورانه تحمل می کنند تا ... زندگی کنند . شاید بعدها از نمونه های واقعی آن برایتان نوشتم . اینکه همیشه نوک پیکان حملات ما به سوی مردها نشانه برود و پیوسته زنها را موجوداتی بی پشتوانه و مظلوم که همواره به آنها ظلم شده بپنداریم ، ساده لوحانه و کودکانه و احتمالا از روی غرض ورزی زنانه است .
سلام طهورا جان
خوبی عزیزم؟

به نظر من این کارها که خوب وظیفه مرده خانواده است و باید انجام بده! چرا مردها این کارها رو کمک به زن می‌دونن؟؟ کمک به زن موقعیه که تو جاروبرقی کشیدن ظرف شستن غذا پختن و ... بهش کمک کنن.

من اینو نتونستم به همسرم بفهمونم واقعا چطوری باید بهش بفهمونم؟؟ لوستر وصل کردن، ماشین لباسشویی وصل کردن، تعمیرات شیر رو که دیگه زن نباید انجام بده!!! این کمک به زن نیست این وظیفه مرده ...

چطوری باید بهش بگم که وقتی هر دو از سرکار میایم و من غذا می‌پزم حداقلش تو بردن آوردن سفره باید به من کمک کنه نه اینکه بشینه و بگه پس کی غذا آماده می‌شه و من بیارم و ببرم و بشورم و آخرش هم که دیگه خسته‌ام و خوابم میاد بگه ای بابا این که نشد زندگی همش یا نیستی یا تو آشپزخونه‌ای یا خسته‌ای و خوابت میاد!!

من الان بزرگ‌ترین مشکلم تو زندگی با همسرم همین کمک نکردن و نشستن و دستور دادنشه که چایی بیار اونو بیار، اینو ببر، آخرش هم انتظار سرحال بودن داره!!!

راستش نمیدونم چرا بهم بر میخوره که اون همش بشینه و من در حال بردن و آوردن و ... باشم، باوجود اخلاق‌های خوبی که در همسرم هست و من واقعا دوستشون دارم ولی به خاطر همین قضیه بارها به جدا شدن فکر کردم، حس می‌کنم زیردست هستم و همش باید اوامر ایشون رو اطاعت کنم... میشه راهنماییم کنید باید چیکار کنم؟؟؟

شاید باورتون نشه ولی من بخاطر این قضیه با وجود اصرارهای همسرم حاضر نیستم بچه‌دار بشم!

پاسخ:
سلام عزیزم.بله درسته اما اغلب به دلایل مختلف مثل خستگی بعد از کار روزانه در انجام آن سهل انگاری می کنند خود ما هم گاهی همینطور رفتار می کنیم خستگی های روز مره یا بی حوصلگی باعث این مساله می شه . این طور مواقع جروبحث و جنجال شرایط رو به شکل مطلوب تغییر نمیده بلکه اوضاع رو بدتر می کنه با آرامش میشه کارها رو راحتتر انجام داد.اما...
این وسط مساله ای هست که خودش رو نشان میده فکر نمی کنید اشتغال شما داره بهتون فشار وارد میکنه. اگر شما توی خونه می بودید و اشتغال خارج از منزل نداشتید اوضاع بهتر از این نبود...
این رفتار همسرتون قابل تایید نیست و شکی در عدم تاییدش وجود نداره اما واقعیت اینه اون چیزی که تا این اندازه شما رو ناراحت و دلخور میکنه تا حدی که به جدایی فکر می کنید اینه که وقتی من هم دارم پا به پای همسرم و درست مثل یه مرد بیرون از خونه کار می کنم و خسته و کوفته میام خونه و نازه باید به امورات خونه هم رسیدگی کنم چرا اون هم تلاش نمی کنه وقتی میاد خونه به من کمک کنه..... آیا درسته ... در حالیکه اگر شما مطابق توصیه اسلام اشتغالتون رو فقط توی خونه قرار میدادید شاید این رفتار همسرتون لااقل تا این حد آزار دهنده نبود. چرا که شما بقدر کافی انرژی و حوصله برای رسیدگی به ایشون و بچه داری داشتید. شما الان ناخواسته خودتون رو از کالبد یک زن بعنوان ریحانه هستی خارج کردید و بیشتر به یک مرد باهمون خصوصیات خاص بدل شدید. ضمن اینکه قطعا رفتار همسرتون قابل حل هست و باید دلیل آن پیگیری بشه و راه حل های مختلفی برای اون هست اما من در نهایت احترامی که براتون قایل هستم دوستانه  و خواهرانه عرض می کنم اگر نگیم تمام اما ریشه بخشی از مشکل در خودتونه که باید حلش کنید. 
حتی اگر شما اشتغالتون رو نوعی فداکاری برای تسریع در روند مالی زندگی می دانید باید بگم وقتی این نوع فداکاری با واکنش رو به جلو و پاسخگویی از نوع قدردان بودنش همراه نیست و کم کم شکل وظیفه رو به خودش گرفته پس اساسا ادامه دادنش چه محلی از اعراب داره... دلیلش چیه..
من گمان کنم بهتره برای اثبات این ادعا لااقل برای یه مدت کوتاه از کار کناره بگیرید و شرایط رو در آرامش روحی و جسمی بسنجید.

ای مصوّر، صورت یار مرا بی ناز کش

چون به نازش میرسی بگذار من خود میکشم..


ناز کردن و ناز کشیدن، یعنی هنری الهی و محبت آفرین که  متأسفانه در زندگی همسران جامعۀ ما تا حدودی متروکه شده است!

پاسخ:
 عاقبت بخیر وخوشبخت باشید
سلام خواهر گلم منم بعضی وقتها این کارو میکنم اما میفهمه با خنده میگه خوب چیکار کنم برات خدارو شکر زندگیمون خوبه اگه این کارهای مادر همسر بگذاره
پاسخ:
سلام عزیزم . ان شاالله هر روز زندگی تان شیرین تر از دیروز بشه.

سلام طهورا جان
خوبی؟
ممنون بابت مطالب خوب و مفیدت

منا یادت هست؟
دو بار برات پیام خصوصی گذاشتم...
حتما سرت شلوغه
پاسخ:
سلام عزیز جان. دختر خانوم قشنگت خوبه...
سلامت باشید.
البته که یادمه . همه ی اون روزایی که با هم گڌراندیم رو یادمه . کامنت هات بهم رسید . هر چند وقت یه بار هم می آیم وبت . جواب کامنت های خصوصی ات رو دادم مگه بهت نرسیده....
الان دوباره می آیم وبت...
خصوصی ات رسید . چشم
۱۵ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۴۸ با اسم مستعار مریم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** ***** *** ** ***** *** *** ** *** ********
** ** ******** **** ** ** *** ** **** ******** ******* * *** **** *** ***** ** *** ******* * ****** ** ******* ** ** *** ***** ** **** ***** ** **** ******* *** ******* *** **** **** ** **** *** * **** ****** ***** * ** ***** * * ** ***** ***** ** ** ** ********* ** *** **** *** * ******* **** ********* * ****** **** **** ** **** **** ** *** * *** ***** ***** ***** ******* **** ** ** ***** *** *** * ** ******* **** ** **** ****
***** ** **** *** *** * ******* ****** **** * *** **** ***** ***** ***** **** ****** ***** **** * *** ** *** ***** ***** ** ** *** * *** *******
****** * *****

پاسخ:
سلام عزیزم. ان شاالله خدا مادرتون رو رحمت کنه. روابط بین اعضای خانواده قابل تامل هست . اما شما در پاسخ منفی دادن عجله نکنید برای خراب کردن همیشه وقت زیاده . پس زود تصمیم منفی نگیرید فعلا اجازه فدید مراحل خواستگاری به روال معمول خودش طی بشه این فرصت رو به خودتون بدید که بیشتر با آقای خواستگار صحبت کنید یه برنامه بگڌارید و یه سفر یه روزه به همراه مادر ایشون و خواستگار و یه بزرگتر از سمت شما داشته باشید مثلا برید قم . به بهانه زیارت رفتار و نحوه برخوردبین مادر و پسر باهمدیگه و همینطور برخوردشون با شما رو بررسی کنید . دست و دلبازی شون رو طی این سفر کوتاه ببینید . یه مرکز مشاوره هم هست توی قم که آقای تراشیون به ما معرفی کردند و معتبره می تونید استفاده کنید . با این سفر می تونید با یه تیر چند تا نشون رو بزنید. 
در مورد تفاوت سنی هم شرایط هر دوی شما باید بررسی بشه بهتره این کعر در جایی انجام بشه که هر دوی شما حضور داشته باشید من چون شناختی از شما ندارم نمی تونم نظر درستی بدم.
عجب عضویست این زبان
می تواند سعید یاشقی کند آدمی را
داغ را سرد و سرد را ...



اگر خواستید داستان های تالیفیه را هم بخوانید
پاسخ:
گاهی هم سر سبز را می دهد بر باد..😧
سعادت داشته باشیم ان شاالله
سلام طهورا جان.
استفاده کردم، مثل همیشه عالییی.

پاسخ:
علیک سلام سلامت باشید
سلام 
یکمی یاد بگیرم من :))
من خودم هم خیلی تلاش میکنم نهایت استفاده رو از این نعمت خدا که همون زبون زنونه اس ببرم ولی گاهی هم یادم میره یا خسته میشم یا شیطون گولم میزنه خخخخ
ولی از شوخی گذشته خود مردها هم اینجوری هندونه گذاشتن زیر بغلشونو دوس دارن فک کن همسریم بهم میگه افرین زرنگ باش با پنبه سرمنو ببر فک کن

خدا به همه‌ی زنان توفیق گول زدن همسرانشون رو بده 
البته از نوع مثبت
پاسخ:
سلام
بدون شرح
 بنظر من باید دوطرف ازدواج  تمام افراد مسن و کهنسال اقوام و فامیل را از خود دور کنند چون آنان اکثرا در سنین پیری بوده و از نظر فرهنگی سیر قهقرایی طی کرده اند
پاسخ:
مهسای عزیزم درسته که ممکنه اختلاف سنی باعث بروز مشکلاتی بشه اما نمی شه منکر این شد که بزرگترها علاوه بر اینکه برکت خونه هستن و احترام شان واجبه ، بزرگترها تجربه های خوبی دارن که میشه از اونها بهره برد. اصولا لازم نیست که برای رسیدن تمام راهها رو شخصا تجربه کنیم گاهی عاقلانه اینه که از تجربه دیگران بهره برد . کمترین خاصیتش اینه که در عمر و وقت مان صرفه جویی میشه واز بروز بعضی مخاطرات جلوگیری میشه
سلام 
سلام

ولی اخه میفهمن
میفهمن
سریع بعد این حرفا میگن کارتو بگوووو حالا
بعدم یه چیزی
ببینید طهورا جان من فکر میکنم چرا باید ما زنها همش با نقشه بریم جلو
اخه مگه میشه ادم همیشه با نقشه و طرح قبلی چیزی بخواد مگه همیشه ادم حوصله داره واسه این کارا
از طرفی اخه مگه نمیگن صریح حرفتونو بزنین و مردا رو نپیچونین و ...
گاهی ادم خستس
خسته
نمیکشه که با برنامه قبلی بخواد چیزی از شوهرش بخواد
چرا اونا نباید بفهمن چطور با زنها برخورد کنن؟ اونا از کجا باید یاد بگیرن 
وقتی مادرا یادشون ندادن. اهل مطالعه هم تیستن به اندازه ما

ببخشید من چند وقته دل پری دارم از دست بعضی روانشناسا
شما از بین همه اونا از نظرم منطقی تر و پخته تر هستین اصلا هم تعارف نمیکنم
برا همین این سوال و پرسیدم
چون واقعا سوالمه نه میخوام که الکی بحث راه بندازم و ...
ما چرا باید همیشه با طرح و برنامه حرف بزنیم
چرا یه مرد نباید بفهمه زنی که یه نوزاد و یه بچه 5 ساله داره خسته میشه و نیاز به کمک داره
چرا مادر همون مرد وقتی مرد بچه رو که دلدرده یه مدت کوتاه بغل میکنه تیکه بارون میکنه؟
ادم همیشه حوصله نداره که با برنامه و نقشه مردا رو بسازه
بخدا گاهی فکر میکنم رفتار با شوهرم بیشتر از دوتا بچم ازم انرژی میگیره
پاسخ:
سلام عزیزم. پیداست که خیلی خسته ای. حق هم داری. مسوولیت مادری ، وظیفه همسرداری، کنار آمدن با بعضی رفتاری نامتعارف که اغلب برگرفته از کهولت سن و حساسیت های دوران کهنسالی در والدین هست گاهی اونقدر به یک زن فشار میاره که با تمام محکم بودنش خسته میشه . راستش بعضی وقتها خستگی حق یه زنه . حقشه که دلش یه خواب راحت و بی دغدغه بخواد. حقشه که دلش آرامش و سکوت بخواد. حقشه دلش ناز کشیدن بخواد. من کاملا درکت می کنم . مسوولیت های مادری و همسرداری ، کارهای سختیه که فقط از عهده یه زن برمیاد و من می دونم که شما توانایی اش رو داری.
درسته مردها هم درست به اندازه زن ها وظیفه دارن . اما اغلب به این وظیفه اهمیت نمی دن . دلایلش متفاوته . گاهی کوتاهی می کنند ، خواسته یا ناخواسته . گاهی هم شیوه اش را نمی دانند. اما یقین داشته باش هر چه که باشد همسرت دوستت داره .هم شما و هم بچه ها رو.اما مردها هم باید درست به اندازه زنها آموزش ببینند. باید شیوه برقراری ارتباط با همسرشان را بیاموزند . هیچ وقت هم هیچ کس نگفته این یادگیری وظیفه مردها نیست . .
من روانشناس و مشاور نیستم بیشتر یه خادم هستم که اون چیزهای کمی رو که می دونم عرضه می کنم و به دعای شما هم محتاجم. 
من می تونم الان به اندازه یه سخنرانی برات حرف بزنم و توصیه کنم اما ترجیح می دهم روی اصل مساله انگشت بگڌارم . زهرا جان شما از زمان زایمانت ، وقت زیادی نمی گڌرد فشار بعضی کارها و حساسیت هایی که بروزش بعد زایمان برای یه خانم طبیعیه و فشار کار و دوبرابر شدن مسوولیتهات خسته ات کرده بهتره در اولین قدم برای سلامت خودتت آستین بالا بزنی . هم در مورد برنامه خواب هم در مورد تغڌیه ات . خصوصا یه وقتی رو برای اینکه به خودت توجه کنی قرار بده. یه ساعتهایی رو با همسرت برنامه ریزی کن تا ایشون کنار بچه باشه و شما به کاری بپرداز که دوست داری مثلا هفته ای یه بار استخر برو .
سعی کن توان و قدرت تحلیل رفته ات رو بازسازی کنی . یه مسافرت کوتاه خانوادگی برید و از آرامش آن استفاده کنید.
یه مدت همه تلاشت زو بکن تا بیخیال رفتارهای اطرافیانت بشی . با همسرت در مورد احساساتت صحبت کن و اون رو هم درباره آن شریک کن.

سلااام بانو

پستت عالی بود

کاش ما هم زبون داشتیم اینجوری.

خیلی خوبه ادم بلد باشه خوب شوهرداری کردنو

اون تیکه موشه هم خیلی خنده دار بود. خدا دلتو شاد کنه شادمون کردی

پاسخ:
سلام عزیزم . در خدمتم...
۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۳۸ ریحانه مامان دوقلوها
سلام خوبید؟
این قصه موشه واقعی هست؟ یاد دوتا موش تو کارتون بنر افتادم . فکر نمیکردم اینقدر باهوش باشن
(الان با خودتون میگید اینهمه نکته مهم چسبیدی به اون دوتا موش. آخه میدونید یجورایی ماهم از این هنر ها داریم بیچاره آقامون .این قسمتش رو با حالت غرور بخونید;)))
چند وقت هست به هر بهانه ای ب بچه ها دارم میفهمونم ک رئیس هر خونه بابای همون خونس
پاسخ:
سلام گلم.
آره بابا واقعیه . ولی من ازشون بی نهایت می ترسم..
سلام 
خیلی خوب بود 
لطفا بیشتر مطلب بگذارید
از نحوه ی تربیت دینی بچه ها هم مطلب بنویسید ، از حال و احوال و نحوه تربیت دختران خودتون هم مارو بی اطلاع نگذارید 
پاسخ:
سلام عزیزم
به روی چشم 
ان شاالله
۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۷ رسانه بلندآوا


آهنگ سازمان ملل یک آهنگ سیاسی است که در اعتراض به سرسپردگی سازمان ملل متحد به قدرت های بزرگ است . و شورای امنیت این سازمان و اعضای آن را به شدت مورد انتقاد قرار می دهد . در این حین خواننده از ایجاد عدالت در این سازمان ابراز نا امیدی می کند و تنها راه نجات را در ایجاد یک سازمان ملل عادل جدید می داند که مقر آن در تهران باشد . این آرمان گرایی وی بسیار قابل ستایش بوده و وی راه مقاومت و صبر را برای رسیدن به آرمان ها اعلام می کند . در ادامه زکریا خلسه اشاره به منطقه قفقاز و ترکمنستان می کند که در پی قراردادهایی ننگین به روس ها واگذار شد و او تذکر می دهد که قراردادها دارای زمان بوده و الان که صد سال از آن گذشته باید این مناطق به خاک ایران بازگردانده شوند . خواننده که به آرمان بزرگ امام خمینی مبنی بر" نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی " ایمان راسخ دارد ، تمام کشورها و رژیم های دور و بر ایران را جعلی دانسته و معتقد است تنها کشور اصیل این منطقه ایران بزرگ است که باید سرزمین های جدا شده را پس بگیرد از جمله قفقاز را و در ادامه ....

.United Nations political song is a song in protest to the United Nations commitment to great power

And the UN Security Council and its members strongly criticized.




دانلود آهنگ " سازمان ملل نوین " از زکریا خلسه

Download the Song " New United Nations " of Zakaria Khalseh

سلام خانمی
احسنت ...

من واقعا اینجور موارد رو تجربه کردمو نتیجه عالی دیدم ... :))
پاسخ:
سلام. می بینم اینجا همه این کاره اند.

واقعا که همینطورههه
چند بار اینکارو کردم ک شدیدا نتیجه داده :)))
پاسخ:
موفق باشید
۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۵۷ رسانه بلندآوا


آهنگ سازمان ملل یک آهنگ سیاسی است که در اعتراض به سرسپردگی سازمان ملل متحد به قدرت های بزرگ است . و شورای امنیت این سازمان و اعضای آن را به شدت مورد انتقاد قرار می دهد . در این حین خواننده از ایجاد عدالت در این سازمان ابراز نا امیدی می کند و تنها راه نجات را در ایجاد یک سازمان ملل عادل جدید می داند که مقر آن در تهران باشد . این آرمان گرایی وی بسیار قابل ستایش بوده و وی راه مقاومت و صبر را برای رسیدن به آرمان ها اعلام می کند . در ادامه زکریا خلسه اشاره به منطقه قفقاز و ترکمنستان می کند که در پی قراردادهایی ننگین به روس ها واگذار شد و او تذکر می دهد که قراردادها دارای زمان بوده و الان که صد سال از آن گذشته باید این مناطق به خاک ایران بازگردانده شوند . خواننده که به آرمان بزرگ امام خمینی مبنی بر" نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی " ایمان راسخ دارد ، تمام کشورها و رژیم های دور و بر ایران را جعلی دانسته و معتقد است تنها کشور اصیل این منطقه ایران بزرگ است که باید سرزمین های جدا شده را پس بگیرد از جمله قفقاز را و در ادامه ....

.United Nations political song is a song in protest to the United Nations commitment to great power

And the UN Security Council and its members strongly criticized.




دانلود آهنگ " سازمان ملل نوین " از زکریا خلسه

Download the Song " New United Nations " of Zakaria Khalseh

۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۴۳ رسانه بلندآوا


کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر نام نویسنده و نام سایت مجاز است .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">