فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

حرف بزن بانو ... بگذار تا بدانم !

شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۱۴ ب.ظ

توی حوزه پشت سر بانو حرف های زیادی می زدند. سن و سالش کم نبود . پا به میان سالی گذاشته بود. خیلی ها دلشان می خواست با او همکلام شوند یا حتی اگر می شد با او دوست صمیمی باشند. اوایل تا اسمش را می شنید ، شاخک هایش تیز می شد . هر طور شده گوش می خواباند تا ببیند بچه ها چه می گویند. کم کم احساسی توام  با علاقه و احترام نسبت به بانو پیدا کرده بود . بدون آنکه توجه بانو را جلب کند ، آنقدر توی حیاط حوزه روی آن صندلی سفید رنگ می نشست تا ایشان وارد حوزه شوند و بعد آرام آرام پشت سرش راه می افتاد تا بلکه بتواند توی کلاس کنار دستش بنشیند. در این مدت چیزهای جالبی را کشف کرده بود. مثل اینکه بانو خیلی خانم محترم و در عین حال بسیار ساده است . مدام ذکر می گفت . انگار اصلا دائم الذکر بود . دائم الذکر بودن برایش کار سختی بود . یا باید ذکر می گفت یا باید به صحبت های استاد گوش می داد . دو تا کار را با هم نمی توانست انجام دهد . حالا به لطف بانو فهمیده بود که اگر ذهنش را تربیت کند می تواند هر دو کار را با هم انجام دهد.فهمیده بود که بانو حتی توی خواب هم ذکر می گوید . این را بچه هایی که با او به اردوی قم و جمکران رفته بودند می گفتند.

بانو خیلی باهوش بود . کلام استاد را درجا می بلعید . تمام نمراتش عالی بود.آرامش زیادی در صدا و چهره ی گندمی اش موج می زد . اصلا خدای آرامش بود انگار . چشمهای آبی اش او را به یاد زلال دریا می انداخت . 

اوایل فکر می کرد بانو فرزندی ندارد . اما بعدها فهمیده بود که مدتی پیش پسر 20 ساله اش را از دست داده است . تنها پسرش را ...!

حالا در دوستی با بانو قدم های بلندی برداشته بود. آنقدر که فهمیده بود وقتی "قدقامت الصلوه" نمازش را می گوید به وضوح ملائک را می بیند که پشت سرش قامت به نماز بسته اند. ملائکی که از دیوارها هم فراتر می رفتند و او اصلا انتهایی برایشان نمی دید. این را وقتی به دست آورده بود که بچه ها دور هم جمع شده بودند و بعد از کلاس اخلاق استاد با چشمهای پف کرده و قرمزشان که حاکی از گریه های بی صدایشان سرکلاس اخلاق بود ، با هم تصمیم گرفته بودند همت کنند و از امروز نمازهای قضایشان را بخوانند. همان جا بانو به همه شان تاکید کرده بود که برای نمازهای قضایشان هم اذان بگویند و اشاره کرده بود به آن حدیث که می فرمود کسانی که اذان و اقامه را قبل از نمازهایشان می خوانند صفهایی بی انتها از ملائک پشت سرشان قامت به نماز می بندند.(نقل به مضمون) بعد هم بانو گفته بود : من صفهای ملائک را بعد از اذان و اقامه می بینم. گفته بود که وقتی اولین بار دیدم چقدر ترسیدم .

یکبار هم پا را فراتر گذاشته بود و علت فوت ناگهانی پسرش را پرسیده بود. بانو آهی کشیده بود . خودش را جمع کرده بود . و تمام حس مادرانه اش را در "یاحسین" گفتنش نشان داده و ادامه داده بود: پسرم را بعد از سالها نذر و نیاز از خدا گرفته بودم . یکبار  بعداز کلاس تفسیر استاد میرباقری ، بعد از نماز عصر سر به سجده گذاشتم و می خواندم " الهی و ربی من لی غیرک" و بعد "لااله الاالله"... در همان حال به خودم گفتم : آیا واقعا" همین طور است ؟ واقعا" حاضرم قلبم را از هر آنچه غیر یاد خداست خالی کنم ؟! بعد مغرورانه گفتم : بله می توانم . حاضرم پسرم را با خدا معامله کنم . حاضرم به خاطر خدا از پسرم بگذرم. در همان حال سجده نشانم دادند که پسرم کشته شد. سر که از سجده برداشتم فهمیدم در بوته ی آزمایش قرار گرفته ام . ساعتی نگذشته بود که از بیمارستان تماس گرفتند. کمی بعد فهمیدم پسرم در حال امر به معروف ونهی از منکر به وسیله یک تکه شیشه شکسته از ناحیه گردن مصدوم شده و از شدت خونریزی به کما رفته است . تعریف می کرد که همان شب در بیمارستان وقتی برای لحظاتی خوابم برد ،در عالم رویا کسی از من پرسید : می خواهی پسرت برگردد؟ و من پاسخ دادم : هیهات که چیزی را که در راه خدا داده ام پس بگیرم.


او چیزهای زیادی از بانو فهمیده بود اما حالا خیلی دلش می خواست بداند چه شد که بانو به این مرحله رسیده است ؟! این برایش حیاتی بود . خیلی حیاتی . بالاخره هم فهمید . سخت بود لب باز کردن بانو . اما بالاخره فهمید. راستی شما هم می خواهید بدانید ؟! پس تا پست بعدی با طهورا همراه باشید . یاعلی ... 



موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۰
سیده طهورا آل طاها

زن مطیع

نظرات  (۷۷)

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام طهورا جان، ** ******** ***** ** ****** *** ******** **** ***** ***** * *** ***** ****** ***** ****** **** ****** 
*** ** ***** ** ** ****** ************ ** ** ****** *** **** * **** ***** ***** **** ***** **** ** **** **** ***** ***** * ****** *** ***** *** *** ** ******* ** **** ***** ***** **** ** ****** *** ***** *** ***** *** ** ** ***** ****
*** ******** ***** ***** ****** **** **** ****** *** ****** ** ** ************ ***** ****** **** *** **** ***** *** ***** ***** **** **** **** ***** ****** *** ******
**** ******* *** ******** **** ** **** *** * ****** **** *** **** ** ***** 

*** ****

پاسخ:
فاطیما جان سلام  اگر رد کردن ایشون فقط به خاطر گوش دادن به موسیقی بوده خوب بود اول دایره این مسئله مشخص می شد مثلا شما می پرسیدید که به موسیقی های حرام هم گوش می دهند یا نه یا فقط موسیقی های حلال رو دوست دارند در این مورد بیشتر با هم  صحبت می کردید تا به نتیجه بهتری برسید .
اما من نمی دونم چرا این قدر بحث گوش دادن به موسیقی برای شما مسئله شده ؟ چرا فکر می کنی با گوش دادن به موسیقی تمام ناراحتی و افسردگی و دل مردگی ات از بین می ره . چرا اینقدر روی این قضیه حساس شدی و پافشاری می کنی . گوش دادن به موسیقی حلال ، حلال هست و شما می تونی گوش کنی . اما موسیقی مطرب حرامه و هیچ بحث و حرفی توش نیست . هر چند در گوش دادن به موسیقی حلال هم باید رعایت کرد . گوش دادن مکرر به موسیقی ذهن را در مشکلات قفل می کنه لذا ذهن نمی تواند در بحران ها تفکر کند و تصمیم بگیرد موسیقی عزم و اراده را از انسان می گیرد . خداوند فرموده الا بذکر الله تطمئن القلوب نگفته الا بذکر موسیقی ....

سلام خواهر گلم
تشکر از پاسخ خوبتون
ان شاالله که به مقام رضا برسیم و از صابران باشیم
التماس دعا

آفتاب هرکس به قشنگی قلب او می درخشد
بی شک قلب تو نورش بی انتهاست
پاسخ:
علیک سلام عزیزم
سلام خواهر عزیزم
تشکر از پاسختون
درست می فرمایید
حالا چه کنیم که صبرمون زیاد بشه و عجول نباشیم؟

پاسخ:
علیک سلام
سلامت باشید
باید راضی باشید . هر وقت به مقام رضا رسیدید یاد گرفته اید که صبوری کنید . آن وقت ازصابران خواهید بود ان شاالله
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام عزیزم
خوب هستید؟
ممنون از مطالب آموزندتون
اجرتون با خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
شرمنده من اون روز اینقد از اون اتفاق خوب تو شوک بودم که نتونستم ادامه ی سوالمو رو بپرسم (:
بازم تشکر می کنم از وقتی که گذاشتید و جواب سوالام رو دادید، تشکر و سپاس بابت جواب خوب و آرامش بخشتون
فرمودید برای اینکه به مقام انسانیت رسید باید مراحل سختی و امتحانات پیاپی رو پشت سر گذاشت و این امتحانات فراتر از طاقت آدمی نیست
چرا گاهی تو این مراحل و امتحانات صبرمون تموم میشه؟
چه کنیم که در این راه صبوری پیشه کنیم؟

*** **** ** *** ****
***** ******* *** ***** ***** *** **** ** *** *** ** ******** ** *** ******* ***** ** ******** ** **** **** *** ****** ** ** *** **** ****** *** **** ** ****** ** **** * **** ***** ****** ***** ** *

پاسخ:
فاطمه خانم سلام .
الحمدلله .
سلامت باشید .
بله امتحانات فراتر از طاقت آدم نیست مسئله اینه که صبر ما کم هست اصولا انسان موجود عجولی هست می خواهد که زود به ثمره  برسد این طور نیست ؟
ای وای .. الهی خیر ببینی شانس آوردم خودش ندید وگرنه چقدر شرمنده می شدم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام طهوراجان
**** ****** ** ***** ****
***** *** ******* ******* **** ** ***** **** ****** ******* **** **** ******* ****  **** ***** ******* *** * ******
***** ** ******* ** **** ** * **** **** *** ************* ** ***** **** ************ ******* *** ** ****** ** **** *** ********* *** ****** **** **** **** ***** *** **** ** *** *** **** ** ***** *****
**** *** ** *** ** ***** *********** **** ** ****** *** ** *** ****** ***** **** * ***  ** ******** ** ****** **** **** ** *****
**** **** **** **** ***** **** *** **** ***** *** ***** ** **** **** ************** ***** **** * ***** ** ****** ** **** ****** * **** ***** ** *** ************** ***** **** ********** *** **** ** ** **** **** **** ** ************* ** ** **** *** ** ** ******
**** ******** **** **** **** **** **** *****

پاسخ:
سلام عزیزم
 حالت خوبه؟ بله یادم هست ایشون رو . نه متاسفانه کسی رو در این مورد نمی شناسم . اما خیره ان شاالله به نظر و در ظاهر که خیلی خوبه .
همیشه خواب رو به خیر تعبیر کنید . این سوره در مورد اهل بیت پیامبر نازل شده و به صفات برجسته انسانی و پایبندی به عهد و پیمان و اوج ایثار و اخلاص اشاره داره. موضوع سوره به هدایت فکری و تکوینی و تشریعی انسانها و اراده و آزادی انسان در انتخاب راه و سرنوشت خودش پرداخته. در فضیلتش آمده هر کس این سوره را پنجشنبه ها بخواند خدا او را همراه پیامبر خواهد کرد البته بدیهی هست که خواندن همراه با معرفت منظور هست . بنابراین به نظر من که خیلی خوبه اگر ایشون این سوره رو بخونن و مداومت داشته باشن در کنارش روی نفس شون هم کار کنن
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۱ سیده ای که شفا گرفت
ما همیشه هم پای طهورا بانوی عزیزمان هستیم
ببخشید سلام و خدا قوت

این فاطمه زن اقا هم همش دنباله دار می گذارد و شما هم همین طور 
من واقعا صبر ندارم 

خیلی عالی بود ممنون از شما 
قلمتان مستدام

راستی منتظر شما در خانه مان هستیم بانو
پاسخ:
آغا وبت باز شد اما بخش نظراتت اصلا باز نشد چرا؟؟؟؟؟؟؟؟! 
واقعیتش رو بخوای اولا این هفته یه مقدار سرم شلوغ بود بعد هم دختر کوچکم روی مشاوره دادن هایم چه با تلفن و چه از طریق وبلاگ حساس شده . با اینکه من سعی می کنم زمانم رو در این مسئله کنترل کنم اما باز هم از مسئله ناراحته من مجبورم مراعات کنم .
دیروز خیلی سعی کردم بخش دومش رو بنویسم دو بار هم نصفه نوشتم اما فرصت تکمیلش رو پیدا نکردم و نشد که بشه. اما امروز تمام تلاشم رو می کنم . 
سلام ابجی جان
ان شاءلله همیشه دل ارام باشید و برقرار
عاقبت بخیر دو عالم ان شاءلله

پاسخ:
سلام عزیزم
سلامت باشید . حالت خوبه ؟ مامان خوبن؟
ممنون همین طور شما
۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۴ ریحانه مامان دوقلو ها
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام بانو جان
آخه خدا رو خوش میاد اینهمه ما رو چشم انتظار بزارید؟
ما همچنان هر روز و گاهی روزی دوبار به امید ادامه پست قشنگتون میاییم اینجا .


***** *** ***** **** ***** ** *** ***** ** *** ** ** ******* *** **** ** *** ***** **** ** ** ****** ***** ** ***** ***** **** ****** **** *** ** ** **** ***** ** *** **** **** *** ***** *** *
پاسخ:
علیک سلام عزیزم. اول از همه بگم که از شنیدن خبر خوشی که بهم دادی ممنون . واقعا با وجود خستگی فراوانی که دارم این بهترین خبری بود که می تونست از طرف دوستان بهم برسه.
اما بعد... ببخشید توروخدا من واقعا شرمنده ام اصولا اصلا آدم بدقولی نیستم اما از صبح بیرون بودم و تازه تقریبا رسیدم به شدت خسته ام چشمام از خستگی می سوزه فقط برای اینکه شرمنده دوستان نشم اومدم سوالات رو پاسخ بدم تمام تلاشم رو می کنم امروز پست رو بگذارم .حلال کنید
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام مجدد
***** **** *** **** **** **** *** ** ****
میدونم سرتون شلوغه و تعداد کسایی که ازتون مشاوره می گیرن زیاد
هر وقت تونستید جوابمو بدید
شرمنده که وقتتون رو می گیرم..
دوران راهنمایی و دبیرستان چن دقیقه قبل از طلوع نمازمو میخوندم و یعدش بیدار می موندم و درس می خوندم  در طول روز هم اصلا نمی خوابیدم  در عوضش شب زود می خوابیدم  به ه همه کارا و درسام هم می رسیدم
ترم های اول دانشگاه هم همینطوری بود برنامه خوابم تا این که با هم اتاقیام تصمیم گرفتیم نماز صبح هم اول وقت بخونیم
واسه نماز صبح موقع اذان که بیدار میشم بعدش واقعا نمی توتم بیدار بمونم مخصوصا بهار و تابستون
وقتی هم بعد از نماز  میخوابم  دیگه صبح بیدار شدن خیلیی سخته برام و 9 به زور بیدار میشم و کسل هم هستم و به کارام نمیرسم اصلا
اما اگه نماز رو اول وقت نخونم و بذارم یه ربع قبل از طلوع ساعت 6 بیدارم و سرحال و به همه کارام میرسم مث امروز....ولی عذاب وجدان تاخیر انداختن نماز
چیکار کنم به نظرتون؟
درسام واقعا سنگینه و منم تازه شروع کردم...


پاسخ:
سلام عزیزم نه مشکلی نیست خوشحال می شم کمکی بکنم
نمازتون رو اول وقت بخونید بهتره . بدن شما بعد از یه مدت به این شیوه کاملا عادت می کنه الان هم وسوسه شیطان و هم نفس خودتون داره با این تصمیم مباررزه می کنه حالا شما اگر به دل نفس تان راه بیایید اون می فهمه که می تونه شما رو به زانو د ربیاره اما اگه محکم جلویش بایستید و کار خودتون رو بکنید نفس یادمی گیره که باید مطیع شما باشه. بعد از یه مدت عادت می کنه . سعی کنید از اون طرف زودتر بخوابید تا مشکلی پیش نیاد
ممنون
آدرس بلاگم رو گذاشتم البته چندهفته ایه راش انداختم.ولی خبری از اون استاد شدممنون میشم اطلاع بدید.میشه اسمشون رو بفرمایین؟تشکر

منظورم این نبود ک دوباره همه مطالبتون رو تایپ و میل کنین برام.
فک کردم اون ایمیل قبلی ک برام فرستادین شاید تو پوشه send باشه و مجدد برام ارسال کنین ک ظاهرا نداریدش.بهرحال ممنون ازکمکهاتون.ان شاء الله خدا خیرفراوان بده بهتون.

بله شما ماشاء الله هزاردستانید.خداقوت
پاسخ:
مریم جان عزیزم آدرس وبتون رو یادداشت کردم به محض اینکه ایشون اولین همایش رو گذاشت ان شاالله خدمت می رسم در پناه خدا
سسلام طهورا خانم عزیزم...ان شالله خدا بهتون وسعت وقت بده تا همیشه پیش ما باشید...کاش میشد حوزه رسمی درس بخونید ک بتونید دانشگاه درس بدید و اونطور خییییییلی برای ما ک الان میخوایم بریم دانشگاه خوب میشد .
من نمیدوونم چرا این روزا اینقد کم درس میخونم...اصلا مامانم همش بهم میگه برو درستو بخون /ولی نمیدونم چرا اینقد کم کاری میکنم...با اینکه اینهمه دوستام دارن سخت درس میخونن.
راستش من همیشه به حرفاتون عمل میکنم..یعنی تمام جواب های کامنت هاتون رو تقریبا حفظم...خیلی دختراتون رو دوس دارم مخصوصا صبورا چون ک میدونم خیلی درس خون هس...راستس الان چیکار میکنن ؟؟؟حوصلشون سر نمیره؟
یه خاطره بگم؟؟
راستش تو وبلاگ شما خونده بودم ک به بچه ها بگید اگه دستاتون رو بالای پتو بزارید فرشته ها تو دستاتون جایزه میزارن و از این حرفها
خلاصه من این رو به یکی از بچه های اقواممون ک 5سالش بود گفتم
چن دقیقه بعد دیدم دستاش رو به اسمونه داره خوابش میبره
گفتم چرا دستاتو اینجوری گزاشتی؟
گف اخه اگه روی پتو بزارم فرشته ها نمیتونن تو دستم جایزه بزارن
خلاصه ...
صب زود تر از من بلند شد بهم گف چرا تو دستام چیزی نزاشتن فرشته ها؟
هیچی دیگه...گفتم بگم ک ابرو فرشته ها رو بردم
الان در به در دنبالمن فرشته ها میخوان انتقام بگیرن(نیشخند)
خیلی دوستتون دارم...برام دعا کنید ....میخوام تغییر کنم طهمورا خانم.میخوام مثل شهیدا باشم پرکار و موفق و در اخر محبوب خدا واقع شدن اونا حوزوی نبودن درس دین هم نخوندن ولی ب کمال رسیدن مث احمدی روشن هااااا
خیلی خیلی دعام کنید
پاسخ:
نرگس عزیزم سلام . احتمالا الان یه کم خسته ای با توجه به اینکه فصل تابستان هم هست و شرایط جوی یه کم مناسب نیست من فکر می کنم یه مقدار با کلاسهای ورزشی خودت رو سرگرم کن خصوصا شنا خیلی خوبه. اما اگر می خوای فرزند خوبی برای کشورت باشی به درست هم برس بهش توجه کن لازم نیست یهو یه عالمه در روز درس بخونی از تعداد ساعتهای کم شروع کن تا انگیزه پیدا کنی .
شما خیلی محبت داری عزیزم امیدوارم که موفق باشی
خاطره ات جالب بود باید دقت می کردی و یه جایزه کوچولو تو دستش می ذاشتی الان فرشته ها در به در دنبالت می گردن تا ترورت کنن.
الان روزهای زوج کلاس والیبال می ره . کتاب می خونه . توی کارای خونه به من کمک می کنه . آشپزی یاد می گیره و گاهی غذا درست می کند. شنا می ره . به هر حال خودش رو یه جورایی سرگرم می کنه . تابستان طولانی و هوا گرمه به هر حال باید یه جوری باهاش کنار بیاد.
منم شما رو دوست دارم عزیزدلم 
عاقبت بخیر باشی خانوم خانوما

سلام مجدد طهوراجان

پیامم رسید؟!


پاسخ:
سلام عزیزم
هنوز به کامنت شما نرسیدم لطفا منتظر باشید
سلام
فکر می کنم باز پیام من برای شما نرسیده درسته؟
یا تایید نکردید؟
ببخشید اسباب زحمت

پاسخ:
سلام هنوز به کامنت شما نرسیدم لطفا صبرکنید
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۱ طلبه آینده
سلام طهورا بانو
من از طرف یکی از دوستانم می خوام ازتون یک راهنمایی بگیرم
"من دوست دارم برم حوزه و در رشته معارف تحصیل کنم
اما خانواده من میگن باید تربیت معلمی قبول شی اینطور رشته ها آینده نداره
منم انگیزه ام رو برای درس خوندن برای کنکور از دست دادم دوست دارم درس بخونم اما 
همین که به سمتش میرم با بی انگیزگی بر میگردم
اگرم تربیت معلمی قبول نشم میگن بی عرضه ای
یه جورایی هیچ هدفی برای آینده ام ندارم"
لطفا راهنمایی کنید
متشکرم طهورا خانم عزیزم
یا علی
پاسخ:
چیزی که من شخصا تجربه اش را داشتم . علاقه من به رفتن به حوزه با مخالفت والدین مواجه شد. نگرانی پدرم از موضوع اشتغال در آینده باعث شد قید حوزه را بزنم و دانشگاه را درحالی انتخاب کردم که هرگز به آن علاقمند نشدم و الان که چندسالی است مسیر حوزه را می روم تاسف می خورم که اگر از ابتدا این راه را می رفتم قطعا شرایط علمی ام تفاوت داشت .
عزیز دلم بهترین توصیه و منطقی ترین راهی که می توانم پیش پایت بگذارم نه مخالفت با پدرت در درجه اول و ناراضی کردن ایشان و نه احساس سرخوردگی برای شماست . یک جلسه کوچک خانوادگی با پدرومادرت بگذار . به دور از جنجال بدور از واکنش های احساسی و تند تمام حرفهای آن ها را بشنو . ببین دغدغه و نگرانی آنها دقیقا چیست . بعد هم دلایل خودت برای انتخابی که داشتی را عنوان کن . اگر بحث اشتعال شما مطرح است به آنها توضیح بده حوزه های رسمی مانند دانشگاه به شما مدرک تحصیلی می دهد .این مدارک کاملا معتبراست . به حدی که الان خیلی از عزیزان ما و دوستان ما با همین مدارک در دانشگاه مشغول تدریس هستند. شما با در دست داشتن این مدارک درست مثل مدارک دانشگاهی می توانید مشغول به کار شوید و صد البته که اتفاقا شرایط کاری برایتان به مراتب مهیاتر است . در ثانی درسته که تربیت مدرس به مراتب خیلی خوبه اما اگر نگرانی بابت مسئله شغلی هست در تربیت مدرس بحث اشتغال زایی رو نمی شه خیلی روش حساب باز کرد لااقل نه به زودی . بعد از فارغ التحصیلی ممکنه خیلی زود کاری برای شما نباشه . اینها رو برای والدینتون توضیح بدید. در هر صورت سعی کن رضایتشون رو کسب کنید.
در ثانی یه جستجو بکنید اگر می تونید این امکان که شما همزمان در هر دو جا تحصیل کنید هست . حالا شاید قوانین حوزه های شهر شما به شما اجازه تحصیل در رشته دیگر رو نده می تونید همزمان با تربیت مدرس در حوزه های آزادکه شرایطش راحت تر هست تحصیل کنید که در این صورت از امکانات علمی استفاده می کنید اما مدرک تحصیلی به شما نمی دن .موفق باشید
طهورابانو جانم از انتظار مردیما! خو بگین بقیه شو دیگه:)
بعدشم از جوابتون به مامان گلها کلیییی چیز یاد گرفتم:))) خیلی زیبا نوشتین. خدا خیر به ایشون و شما بده:)
پاسخ:
ان شاالله به روی چشم عزیزم. این یکی دو روزه یه کم سرم شلوغه .
سلامت باشید
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۸ سوال کننده
سلام عزیزم خیلی وب ارزشمندی دارین.
من یه مشکل خیلی بزرگ دارم کسی رو پیدا نکردم ازش بپرسم جز شما.
ما خانواده مذهبی ای هستم همسرم مذهبیه خودمم همینطور.پسر خیلی خوبیه 4 ساله عروسی کردیم.
اما تنها مشکلی که داره اینه که به هیچ عنوان محبت زبانی نداره.اصلا بهم نمیگه دوست دارم.از واژه های عزیزم خانومم گلم از هیچ واژه محبت آمیزی استفاده نمیکنه.قربون صدقه نمیره.محبت عملی داره اما زبانی اصلا و شما زنی میدونی که ما خانومها چقدر تشنه ایم.من خودم اما هم عملا هم زبانا ساپورتش میکنم.خانواده اش هم خوبن.واقعا خسته شدم از بس خودم گفتم دوسم داری و اون گفت ازه.
به نظرتون چیکار کنم ؟چیکار کنم که همسر منم مثل شوهر شما.مثل شوهر خوشبختی های یک خانواده شیعه ابراز محبت کنه.؟
پاسخ:
سلام عزیزم ممنون لطف دارید
این مسئله ای هست که بعضی باهاش روبرو هستن . کاش می شد که همسر شما خواننده این مطالب می بودن تا می تونستم در این  باره کمک بیشتری بکنم . به این احادیث توجه کنید:
هر چه محبت همسر در قلب بنده زیادتر شود فضیلت ایمانش زیادتر می گردد. امام صادق  / این سخن مرد به زن که دوستت دارم هرگز از دل زن بیرون نمی رود. پیامبراعظم/ هر گاه کسی را دوست داشتی به او بگو. امام صادق/پیشنهاد می کنم احادیث از این دست را روی برگه های کوچک که با یک شاخه گل نقاشی شده تزئین کنید و روی درب یخچال یا جایی که مقابل دید ایشان بودند بزنید.
یادت باشه مردی که با وجود خستگی که داره هر وقت از سرکار میاد به زنش کمک می کنه حرفهای اونو می شنوه برای آرامش و آسایشش تلاش می کنه از غذایی که پخته شده تعریف می کنه در واقع داره به زبون خودش به شما ابراز عشق می کنه . 
بعضی از مردها تصور می کنند ابراز احساسات چیز مهم و قابل توجهی نیست برعکس مخفی کردن آن را نشانه توانایی و مهم می دانند این مسئله ریشه درکودکی انها دارد .حتما شما هم مادرانی را دیده اید که به غلط به پسرانشان می گویند شما مرد شده ای مرد که گریه نمی کنه لذا پسر بچه یاد می گیره همواره احساسش رو کنترل کنه تا قوی به نظر بیاد. وقتی هم که مرد زندگی شد ابراز احساسات رو نشانه ضعف نفس می داند. مسئله این است که زن ها بیتشر از مردها به حرف زدن نیاز دارند اما مردها این طور نیستند.آنها اغلب برای اینکه زن را دچار آشفتگی و استرس نکنند اصلا از خیلی مسائل صحبتی نمی کنند. گاهی خوبه به جای توقع بی مورد در این موضوع داشتن ؛ به مردها فرصت بدیم تا در سکوت و آرامش کار خودشون رو پیش ببرند.
این خیلی خوبه که شما مستقیم بهش می گید چی می خواهید اما گاهی قبل از این حرفها اندکی خودتان را جای او بگذارید او با تمام مشغله ها نگرانی ها و ... شاید این طوری گاهی بهش حق بدید.هیچ وقت ایشون رو با کسی دیگه مقایسه نکنید و کنایه نزنید. و تاکید کنید دلیل شما از ابراز این مسائل حل مشکل هست و سوتفاهمه.

واقعیت اینه که رفع این مشکل شما باید از مجرای طبیعی خودش عبور کنه یعنی شما همسرتون رو راضی کنید تا دلایلش رو بیان کنه بعد من مطالب مرتبط رو به ایشون گوشزد کنم تا ایشون برای رفع مشکل اقدام کنه . چون این موضوع از طرف شما مطرح شده من بیشتر از این نمی تونم کمکتون کنم . باقی حرفهای من شنونده اش باید همسرتون باشه نه شما . چراکه به حل مشکل کمکی نمی کنه. امیدوارم بتونید ایشون رو راضی کنید تا برای حل مسئله تون همزمان با شما اقدام کنه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** ***** ***** **** ****
*** *** *** ** **** **** **** **** **** ** *** *****
*** ***** *** **** ***** **** *****
** ****
***** *** ** **** ****

پاسخ:
سلام مریم بانوی عزیزم
اینکه براش دل بسوزنید و نسبت بهش ترحم داشته باشید بد نیست . اما اینکه این ترحم منتهی به احساس دیگه ای بشه بده. اینکه این ترحم به شما مجوز بده دوباره پا در مسیری بگذارید که نباید بده. پس مراقبت کنید احساستان را کنترل کنید . مهار این احساس دست شماست . مراقب باشید که ممکن است سقوط بعدی شما را تا ته منجلاب فرو ببرد . منجلابی که دیگر هیچ امیدی به رهایی نباشد. فکر نکنید هر بار این فرصت را دارید که دست به گناه بزنید بعد برگردید توبه کنید و دوباره روز از نو ... نکند این فرصتها از شما گرفته شود ! نکند دیگر توان بازگشت از شما گرفته شود!
احساس ترحمتان را با دعا کردن برای او مهار کنید و شروطی را که با هم داشتیم هرگز از یاد نبرید.
یادتان باشد وعده قرآن را " زنهای پاک از آن مردان پاک و زنهای ناپاک از آن مردان ناپاکند" کاری نکنید به واسطه آلوده شدن یا ازدواج از شما گرفته شود یا به دام فرد ناپاکی بیفتید که تمام هستی تان را به باد دهد.
این خیلی خوبه که اینجا میای و از احساست می گی همین کارو بکن . این بهترین راه برای ترک هست . یادت باشه ترک عادت سخته اما غیرممکن نیست . باز هم منتظرت هستم/
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
طهورا جان ممنون
******** ****** ** ****** *****
*** ** ******* * **** ***** *** *** ***** ******* *** *** *** ***** *** **** ********* *******

** **** *********** *** *** ***** ** *** *** ***** **** ***** ** *** ** *******
***** *** ** ***** ** ** ******** ******* **** *****
***** *** ***** **** * ***** ****** ***** **** ** *** ** *** ** ****** ***** ** ** *** ** ** *** **** *** ** **** ***** *******
*** ******* *** * ***** ***** ****** ** *******
***** *****
*** *** **** * ***** ** *** ***** **** ***** ******** **** ***** ****** * ****** **** ***** **** ***** * ******* **** ***** ** ******* ** ****
**** **** ***** *** *** * ** **** **** * ***** *** ** *** **** ****
****** *****

پاسخ:
سلام مریم جان ببخشید که دیر شد
متاسفانه ارسال و تایپ اون مطالب مجدد برام اصلا مقدور نیست . البته منم راه حل خدمتتون ارائه نداده بودم صرفا در این رابطه باهاتون گپ زده بودم گلم. در مورد شماره اقای صادقی هم من خیلی قبل تر از اینکه شما اینجا تشریف بیارید در وبلاگ قبلی ام نام و شماره ایشون رو در مشکل مشابهی که وجود داشت گذاشته بودم . مطمئن باشید مشکلی براتون پیش نمیاد . با این حال اگه فرصت کنم برمی گردم و شماره ایشون رو مطابق خواست شما پاک می کنم . در ضمن اصلا این طور نیست که شماره ایشون رو افراد معدودی داشته باشن .
متاسفانه الان سرم شلوغه و ممکنه این فرصت رو پیدا نکنم . باور کنید از صبح یه دستم به کارهای خونه هست و مسئولیت های خانه داری و بچه داری یه دستم به پاسخگویی کامنت هاست یه دستم به مهمانی پاگشایی که باید بدم و خریدها و کارهای اون . یه دستم به درست کردن لواشک یه دستم به کلاس ریاضی شکورا یه دستم به وقت دندانپزشکی صبورا و.... الان حساب کنید من چند تا دست دارم ؟
اما با این حال اگه شد به روی چشم حذف می کنم.
عزیز دلم استادی که من به شما معرفی کرده بودم دیروز سه تا همایش داشتند که من شماره مرکزهمایش های ایشون رو بهتون داده بودم و امیدوار بودم اونجا برید و از ایشون کمک بخواهید ایشون اگر خودشون نتونن کاری کنند احتمالا کسی رو در این رابطه می شناسند. که متاسفانه پیام به شما نرسیده . الان من نمی دونم تاریخ همایش بعدی ایشون کی هست من یه دوره کوتاه عالم غیب رو زیر نظر ایشون گذراندم یه دوره خیلی کوتاه و مختصر. الان نمی دونم باید چکار کنم چون تاریخ بعدی حضور ایشون رو نمی دونم . شما هم وبلاگ ندارید که من سریع به شما اطلاع بدم .
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۰ ~زهراسادات~
سلام آبجی جان خوبی؟؟؟
منو میشناسی؟؟زهرای خدایا رهایم مکن...
وبلاگمون که خراب شد..دلم تنگ شده بود براتون...
به یادتون بودم...پیدا کردم ادرس سایتتونو...
دعام کنین خواهری...یاعلی
پاسخ:
به به سلام زهرا جان چرا شما رو یادم نیست؟! خیلی هم خوب یادمه . حالت خوبه ؟ ان شاالله که سلامت باشی 
منم یادت هستم جدی می گم ... محتاجیم به دعا عزیزم
سلااااااام بر سیده عزیز
اوووم تمام پستهای اخیرت فوق العاده و قشنگ بود.یکی از یکی زیباتر....

قلمت پر برکت ان شاءالله 


پاسخ:
علیک سلام 
سلامت باشید شما محبت دارید 
ان شاالله که خداوند درهای رحمتش رو به روی شما باز کنه 
پاسخ:
فاطمه جان سلام . بله وبلاگ را دیدم . الان فرصت ندارم اما اگر داشتم قطعا برای ایشان پاسخ های قانع کننده ام را می گذاشتم ایشان از شیوه متداول استفاده کرده یعنی در بیان حقیقت آن قسمتی را که مورد توجهش بوده بزرگ کرده و آن قسمت را که نبوده نادیده گرفته . درست و نادرست را با تلفیقی ناثواب به هم ربط داده . اگر سفسطه کردن شیوه درست است پس بسم الله : داعشی ها هم به رو به همان قبله نماز می خوانند که ما می خوانیم پس قبله ما اشکال دارد ؟!! داعشی ها هم با همان کیفیتی نماز می خوانند که ما می خوانیم (کم و بیش ) پس نماز ما اشکال دارد؟؟! داعشی ها هم همان قرآنی را می خوانند که ما می خوانیم پس ...؟ داعشی ها هم ... اینکه نشد توجیه عزیزم. 
در صدر اسلام یکی از پوشش های مرسوم پوششی بوده به نام قناع که صورت را می پوشانده د حدیثی از امام باقر آمده جابرابن عبدالله انصاری گفت با پیامبر عازم دیدار حضرت زهرا شدیم پیامبر اذن ورود گرفت و حضرت زهرا فرمود پوششی ندارم " لیس علی قناع" همین طور در کتب لغت از قناع " مایستربه الوجه" تعبیر شده یعنی آنچه صورت را با آن می پوشانند .
همین طور در اسناد معتبر تاریخی آمده " بعد از اسارت اهل بیت امام حسین حجاب از بانوان حرم برداشتند تا آنها را ذلیل جلوه داده و خارجی نشان دهند لذا اهل حرم به شدت آزرده شده و آمده است که حضرت زینب با گوشه ی آستینش صورتش را می پوشاند تا از نظرها دور بماند."
ضمنا ما هیچ وقت نگفتیم استفاده از پوشیه واجب است بلکه گفته ایم مستحب است همین. در ثانی همان رهبری که در استفتائاتش حد حجاب را وجه و کفین عنوان کرده در استفتائی دیگر در مورد پوشیه آورده است " استفاده از آن مناسب و نیکو بلکه در بعضی موارد واجب است ." 

سلام .کاشکی زودتر بقیشو مینوشتید .دلمون اب شد.
پاسخ:
سلام عزیزم. ان شاالله به شرط حیات
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۱ فاطمه همسر سید علی ...
سلام بانو 
خب ادامه اش چی شد ؟؟

هرچند که حدسهایی میزنم ;)
پاسخ:
علیک سلام گل بانو
عه!!!!!! زرنگی ؟!

نه بابا حدس بزنم ببینم اگه راستکی می گی ؟
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۸ مامان گلها
سلام عزیزم
نه تنها کسی که از رفتن ما ناراضی هست مادرشوهرم هست. ولی خودم هنوز امیدوارم حتما خیری در این قضیه هست. دعامون کنید.
مادرشوهرم پیره و خیلی وابسته به بچه هاش، وقتی فهمید میخوایم بریم قم خیلی ناراحت شد. ولی من برا شما گفتم به چه دلایلی این تصمیم رو گرفتیم اصلی ترینش دوری از مسایلی که احساس میکنم روی آینده بچه هام تاثیر میذاره.
حالا میخوام یه مشورت از شما بگیرم
مادرشوهرم گفتم که پیره و وابسته به بچه هاش ، چون از بچگی شوهرش رو از دست داده. و با پسرش که مجرد هست زندگی میکنه نمیتونه بعضی کاراش رو خودش انجام بده، و انتظار داره که هفته ای حداقل دوبار رو بهش سر بزنیم منم که دوتا بچه کوچیک دارم سیستم تربیتی برادرشوهر و خواهرشوهرام برا بچه هاشون با ما متفاوته. اونا همه تو خونه هاشون ماهواره دارن، همین برادرشوهرم هم که با مادر شوهرمه ماهواره داره و بعضا فیلم رقص میذاره و بچه ها رو جم میکنه که برقصن. یک بار که اونجا بودیم و یکدفه متوجه شدیم دخترام رو برده جلو ماهواره و براشون فیلم گذاشته و اونا دارن میرقصن و اینم تشویقشون میکرد و ما متوجه شدیم همسرم خیلی ناراحت شد و سریع گفت بریم خونه ، چنااان از ما و حرکتمون ناراحت شدن. و مسایل دیگه از جمله عروسی هایی که میگیرن و مهمونیایی که میگیرن و تفریحاتی که دور هم دارن و... که ما خیلی کم میشه تو تفریحات و مهمونی هاشون شرکت کنیم. حالا با این شرایط ما چطور میتونیم بریم پیش مادرشوهر با توقعاتی که داره و نگران بچه هامون هم نباشیم  در ضمن غیر از این مسایل من تجربه داشتم وقتی بچه هام با بچه های دیگه زیاد اخت میشن تو رفتارشون تاثیر میذاره وقتی چند روز فاصله میگیرم و بیشتر پیش خودم هستن خیلی ازشون راضی ترم و خیلی چیزای دیگه . سرتون رو درد آوردم حلال کنید
تمام بحث من اینه که مادرشوهرم رو چطور از خودمون راضی کنیم وقتی میریم باید کارای پخت و پزش و شستشو و رفت و روب رو براش انجام بدیم . با این شرایطی که هست بعضی وقتا خیلی اذیت میشم. همش هم احساس میکنم اگه مادرشوهر ازمون ناراحت و ناراضی باشه کارامون گیر میفته توش
پاسخ:
علیک سلام عزیزم
پس در هر حال مادرشوهرتون که یه خانوم پیر هست از رفتن پسرش ناراضیه. احتمال داره نارضایتی قلبی اون این سفر رو به تاخیر می اندازه و اگه این طور باشه از نظر من واقعا خدا دوستتون داره که اصلا ذات سفر رو براتون جور نمی کنه نه اینکه برید و با مشکلات مختلف خدای نکرده روبرو بشید. سعی کنید اگر واقعا تمایل تون به رفتن هست همسرتون خصوصی با مادرش در این رابطه حرف بزنه صحبت های اون بنده خدا رو بشنوه . رضایتش رو کسب کنه مثلا قول بده حتما هر دو هفته یه بار یکی دو روز بیاین پیشش و البته حتما به قولش عمل کنه. قول بده هر روز شخصا به مادرش زنگ بزنه در هر حال دل مادرش رو به دست بیاره . اگه مادرش قلبا رضایت داد و باز جور نشد پس مشکل از جای دیگه هست از نظر من در اون صورت اصرار به رفتن نکنید و بگذارید هر طور صلاح هست پیش بره.
در مورد بعدی باید بگم شما به لحاظ شرعی وظیفه دارید هر کاری برای مادر خودتون می کنید با یک درجه تخفیف برای مادرشوهرتون هم انجام بدید مثلا اگر هر هفته منزل مادرتون می رید و توی کارها بهش کمک می کنید حتما هر دوهفته یه بار منزل مادرشوهرتون برید و تاجاییکه براتون مقدوره توی کارها کمکش کنید. یادتون باشه ما می تونیم از طرف مادرشوهر هم عاق والد بشیم اونوقت نتیجه وحشتناکش دامن زندگی خودتون وبچه ها تون رو می گیره.البته شوهر شما شرعا نمی تونه شما رو مجبور به انجام کارهای مادرش کنه اما خودتون مکلف هستید در حد توانایی تون کمک کنید. 
در هر حال تمام اونچه از رفتارهای برادرشوهرتون گفتید مجوز قطع رابطه یا شکستن دل مادرشوهرتون نیست اصلا و ابدا. مراقبت کنید. تکلیف اصلی البته به گردن شوهر شماست لازم نیست هر روز شما برید به ایشون سربزنید اما همسرتون که می تونه در هفته دو سه بار تنهایی بره پیش مادرش بهش سربزنه دستش رو ببوسه پیشانی اش رو ببوسه. می تونه هر روز تلفن بزنه قربان صدقه اش بره. شما هم هر هفته با بچه ها برید یه شام یا ناهار بمونید برگردید. اگر مادر ایشون ببینه که پسرش اینقدر بهش سرمی زنه و بهش زنگ می زنه و محبت می کنه میزان انتظارش از شما همون هفته ای یکبار باقی می مونه . خودتون هم بهش در هفته دو بار زنگ بزنید بگید که شرمنده مامان بچه ها کوچیکن اومدن و موندن برام سخته اما به یادتون هستم. به هر حال تکلیف اساسی به گردن همسرتون هست خدای نکرده اگر مادرش ازش ناراضی باشه دودمان زندگی به باد می ره. مراقبت کنید. در مورد برادر شوهرتون هم همسرتون کوتاه نیاد محترمانه و مودبانه اما کاملا جدی بهش بگه این رفتارا رو جلوی شما نکنه این برنامه ها جلوی شما نباشه. تعارف هم نکنه اما نمی تونه مرافعه راه بندازه نمی تونه قطع رابطه کنه. در ثانی شما نمی تونه همیشه بچه ها رو فقط در حصار خودت داشته باشی بچه ها نیاز دارن با همسالانشون بازی کنن این شما هستی که باید مراقبت کنی و در کنارش رفتارهای خوب و بد رو براشون تفکیک کنید. لااقل اگر به هر دلیلی نمی خوای با بچه های فامیل باشن حتما باید با بچه های هم سن و سالشون مثل بچه های دوستانتون بازی کنن. باید اگر چیزی رو می گیرید به جاش یه چیز دیگه بهشون بدید. وگرنه تعامل اجتماعی رو یاد نمی گیرن.
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۷:۱۸ ... یک بسیجی ...
سلام بانوی بزرگوار

واقعا من می توانم قلبم را از غیر خدا پاک کنم؟


همسران و مادران شهدا چه کشیدند...
لحظه هایتان حسینی

پاسخ:
علیک سلام
البته این مسیر ، راحت و بی دردسر نیست . اما ثابت شده که نشدنی هم نیست . اتفاقا بعضی از کسانی که این مسیر را رفته اند و موفق هم بودند از اقشار عادی و عامی بودند. 
سلامت باشید همچنین
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام طهوراجان برام مهمه نظر شما و یار طلبگی رو درباره این لینک و کامنتهاش درباره پوشیه بدونم*********************************************************************************************************************************************************************

 

ممنووون

پاسخ:
فاطمه جان سلام
عزیزم انگار آدرس رو اشتباه گذاشته بودی اشکال تایپی داشت . اگر ممکنه یه بار دیگه و این دفعه فقط اسم وبلاگ رو برام بذارو اسم نویسنده اش رو . البته فکر کنم بدونم کدوم وب رو می گی اما مطمئن نیستم یه بار دیگه زحمت بکش
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۶ صحبتِ جانانه
عجب خانومی...
عجب قربانی ای...

پاسخ:
سلام عزیزم
در پاسخ به کامنت خصوصی تون باید بگم . بله ممکنه واقعیت داشته باشه. برای حل مسئله باید به اهلش مراجعه کنید و قطعا" اهل آن دعا نویس ها و رمال ها و شیادانی از این دست نیستند .
اما این مسئله ممکن است عوامل دیگری هم داشته باشه . عاق والد بودن فرزند. عاق والد بودن حتی والدین . برای حل مسئله مداومت بردعای یستشیر خوبه . همین طور چله زیارت عاشورا.عقیقه کردن گوسفند. 
سلام
ببخشید ایمیلم تو پیام های قبلی یک دات کم گذاشتم.
این ایمیلم هست.
چون اینجا جوابی ب نظرم ندادید فکر کردم شاید برای ایمیل کردین.
ممنون
پاسخ:
سلام
ای وااااای مریم جان من کلی برای شما نوشته بودم ؟!!!! استادی بود که من عرض کرده بودم بهتون اگه تهرانید امروز می اومدن و من شما رو معرفی کرده بودم به اونجا!!!! واقعا باعث تاسفه که چیزی بهت نرسید و متاسفانه من دیگه نمی دونم اون استاد کی میاد که بهت اطلاع بدم. 
اتفاقا کلی هم برات از این مسئله نوشته بودم.
اما من یه شماره هم از یکی از آقایان دارم توی مشهد هستن ایشون که از یه آدم مطمئن گرفتم شاید بتونید بهشون مراجعه کنید 
واقعا بد شد که بهت نرسیده. 
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۹ طلبه آینده
سلام  
وبلاگ بنده هم عنوانش و هم آدرسش تغییر کرده
ممنون میشم توی لیست پیوند هاتون تغییرش بدید
talabeyeayande.blog.ir
سلام.
ای بدجنس! بقیه شم میذاشتی دیگه! :))
یعنی رسما فکم جا موند وقتی پست رو نصفه گذاشتی!
پاسخ:
سلام
قصد داشتم یه پست باشه اما دیدم زیادی طولانی می شه و از حوصله خواننده بیرون میاد. از طرفی هم کوتاه کردن پست من رو از هدفم دور می کرد و مجبور می شدم بخشی از مسائل رو نگم که اینم منطقی نبود. دیگه ببخشید من کلا مردم آزارم
سلام. خوبم ممنون. مشغول درسم دیگه! البته هرکاری میکنم بیشتر از 4ساعت نمیشه. اما بازم خداروشکرگفته بودین ذکر لااله الا الله بعد از تسبیحات باعت وسعت وقت میشه. پس چرا نمیشه!!! شایدم شده و من حواسم نیست

پاسخ:
سلام عزیزم . 
خب این مقدار برای شروع خوبه تازه ابتدای راه هستی . کم کم عادت می کنی بهتر می شه.
خب تا منظور شما از وسعت در وقت چی باشه؟ 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام مجدد به خواهر دوست داشتنیم
ممنون خواهر گلم از تبریکت
بخدا هنوز خودمم باورم نمیشه، با مامانم هردومون تو شوکیم، خدارو هزار مرتبه شکر
********* ** ***** ***** *** **
** ***** ** *** **** *** **
******* ****** ***** * *** **** *****
******** **** ***
**** ***** ********* **** **** *****
***** ***** ****** **** ****** **** **
***** ********
**** ***** ** **** ****** ****** ** ****** **** ** ***
** *** ** ******* ** *** ***** ***** ***** **** ** ** **** ****** *** ****** **** ****** *** **** * **** **** ** ** **** **** **** *** ** **** **** ** **** **** *** **** **** ***** ** ***** **** ****** **** ***** ** ******* * ** **** ********
*** **** **** *** ** ** ***** ***** ** *** **** ******* ******** ** **** * *** ** ***** ** **** ******* ****** *** ***** ** ***** ****
** ****** ** **** ** *****

پاسخ:
سلام 
زحمت کشیدی عزیزم. ممنون یه دنیا
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام خواهر عزیز و مهربونم
ممنون از لطفتون بانوی نازنین
خواهر کوچکتون را بیش از این شرمنده نفرمایید
من تقریبا از اوایل خاطراتتون در وبلاگ قبلیتون همراهتون هستم و خداروشکر که خداوند  من رو با وبلاگ آموزنده ی شما آشنا کرد و این افتخار نصیبم شد با استاد گلی مثل شما آشنا بشم
تشکر بابت پاسخ آرامش بخشتون و سپاس بابت دعاهای خیرتون
****** ***** ***** ** ***** ***** **** ******* ** ***** ***** **** **** **** ****** **** ***** ** ***** ****
** ****** ** ****** ****** ** ** ** **** **** ****** * ******* * ******** ***
** ***** ** *** **** *** ***** *** **** ** ***** **
******* ****** ** *** *** ****** ******* ** *** **** **** ** *** ***** *** ** **** *** *** *** ***** ******** **** *** *** ****** **** **** **** *** ** **** ** ** *** *** *** *** *** ***** **** **** * ***** **** * ** ******* **** ****** * ***** ****** ** **** ***** ***** *** *** ****** *** ** ** *** ** **** ****** **** * ***** **** ** ** ***** **** **** ** **** ***** * **** **** *** ****** ** **** ******* **** ***** ****** ** **** ********* **** ** ***** ** *** ***** ***** *** *** ***** **** ***** *** ** ****** ****** ** **** ***** *** **** ****** * ** ****** ** **** ** ***** * ****** * ***** ***
******** **** *** *** **** **** ***** *** * **** **** *** *** ****** ***** ** ** **** *** *** *** *** **** ** **** ***** *** **** ** ******* *** **** ** ** ** **** ***** ******** **** ** *** * **** **** ****** **** ** ** **
***** ****** ** **** ** ** ** ** *** ** ****** **** *** **** ******
**** ***** **** **** **** *** *** **** *** *** **** ******* ** ** *** ***** *** ****** ** *** ***** **** ***** ****
***** **** ***** **** ******* **** ******* ******
**** **** ****
******* ****
** **** ** *****

پاسخ:
سلام عزیزم 
نه.......!!!!!!!!!!! راست می گی ؟! واقعا؟! ای خدا شکرت هزار بار شکرت . الحمدلله به سلامتی به مبارکی ان شاالله .
اینقدر خوشحالم که واقعاسردردم یادم رفت .
تهرانی ؟! جدی ؟! اتفاقا من دنبال یه حوزه رسمی خوب توی تهران می گردم . خودم چند تا سراغ دارم بعضی رو هم سر زدم اما نمی دونم چرا جذب نشدم .
می شه محبت کنی عزیزم آدرس و شماره تلفن اینجا رو بهم کامنت بدی . لطفا اگر ممکنه زودتر . ببخشید شرمنده که اسباب زحمتت می شم
راستی این لطف غیبی خدا رو با دو رکعت نماز شکر سپاس بگو...
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
ممنون بانوی مهربان از راهنماییتون.
***** ****** ***** ** ** ********** ***** ***** ****** **** ***** ****
** ***** **** ****** ****
******* ** **** ******* ******** *********** *** *** ***** *** ************ **** ******* *****
**** ***** ******** ** ***** ********* **** * *** ***** **** ***** **** * ***** **********
**** *** ***** ******* ******** ***** ******** ******* * ****** ***** ********
****** ****** *** **** ***** *** ******** ********* *** ****** ******* **** **** ***** ********* **** *** **** **** *** ***** * ****** *************
*** *** ******* ** *** ***** ********* ******** ****** *** ************** *** ** *** * *** ************ **** **** ******** *** ****
********* ***** **** *** ***** ** **** ****** **** ** **** **** ***** ******** ** ***** ***** ***** ********* **** ********* **** **** **** ********** ************* ***** ***** * ******** **** ******
*** ************ **** ***** ***** ******** ****** *** *** **** *** ******* *********
*** **** **** **** * ***** ****** ****** *****
*** ******* ***** **** ******** **** *** *************** ***** **** ****** *** *** *****
*** ************* **** ********* ********* ******** **** *** ***** **********
***** ****** **** ***** * * **** **** ********* **** *** ********* ***************** ******** **** ******** * ** ******
*** ********* ***** *************** ********** **************** *** ****** ***** **** ******
******* ***** ***
*** ********* **** *** * ******* ***** ***** ***** ***** **** * ******** ***** ************ ********** ***** ****** ***** **** ********** * ** ***** *** **************** *****
********** ******** ***** ***** *** ********* ****** ***** *******
** ** * ***** ***** **** ***** ** **** * *** ****** ****** **** ****
**** ********* ********
********* ** *** *******
*****

سلام
مثل همیشه عالى و از خوندنش واقعا لذت بردم
پاسخ:
سلام عزیزم سپاس
سلام عزیزم ، خیلی از جوابی که دادی. آرامش گرفتم ، بله الان  قدر بابام رو بیشتر می دونم .
ولی حالا که از نظر جسمی و گفتاری مشکل پیدا کرده ، انگار دارم آتیش میگیرم، همش بغضی تو گلومه، اصلا تمرکز نماز و قرآن خوندن رو ندارم، نمیدونم چطوری نمازم تموم میشه، اصلا ریختم به هم، 
واقعا ممنونتم که دعا کردی، ان شالله که شما هم به همه حوایج دنیوی و اخرویتون برسید و عاقبت به خیر باشید
پاسخ:
سلام
خواهش می کنم گلم
همه ی ما در بوته های آزمایش باید آبدیده شویم این لازمه ی حیات دنیایی ماست
سلامت باشید 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام
خیلی طولانیه اگ بخام مشکلم رو توضیح بدم.خییییییلی!
فقط همین قدر بگم من دانشجوی ارشد و طلبه هستم و ادم عامی و بی سواد نیستم ک سراغ هر کی برم.
اما مشکلی دارم ک ***** * **** ***** ** * **** *** *** *** *****
**** *** ** ***** *****
*** **** **** **** *******
**** ***** ****
**** ****** ****
**** **** *** ***** ** ***** *** **********

پاسخ:
مریم جان سلام
الحمدلله که تحصیل کرده هستید اتفاقا چون تحصیلکرده هستیده از خواندن اینکه کجا می خواهید بروید چشمهایم گرد شد. 
عزیزم برداشت شما از عالم غیب و علوم غریبه چیه که می خواهید با رفتن پیش این اشخاص نه تنها سطح علمی تان که سطح اعتقادی را زیر سوال ببرید . 
من یه دوره خیلی کوتاه در مورد عالم غیب گذراندم . قبل از اینکه خودتان را به ورطه ی این مسائل بیندازید که معلوم نیست انتهایش کجاست یه توضیح مختصر از مسئله تون بدید من تلاش می کنم راهنمایی تون کنم . یکی دو نفر رو در این زمینه می شناسم . 
می دونستید اتفاقا کسانی که وارد این داستانهای تاسف آور می شن اکثرا افرادی هستندکه سطح علمی شون بالاست؟ با رفتن پیش این افراد و احتمالا گرفتن دعا به جن ها اجازه دخالت در امورتان را داده اید . 
این سایت رو هم من اصلا نمی شناسم و اصلا هم تایید نمی کنم . واردش نشید.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام .اولا که منم خیلی مشتاقم که بدونم دلیلش چیه ؟
بعد هم اینکه من 11 ماهه عروسی کردم -توی عقدم هنوز - قبل از ازدواجم  خواستگاری داشتم که به خاطر مهریه بالای خانواده بهم خورد و بعد اونقدر از نظر روحی درب و داغون بودم که دلم می خواست زودتر ازدواج کنم از یه طرف دیگه یه خواهر دارم 2سال کوچک تر از خودم که منتظر ازدواج من بود و من می دیدم چقدر این تاخیر در ازدواج روحیه اش رو عوض کرده به خاطر این دو مسئله روی ایده آل های خودم چشم پوشی کردم و همین که شوهرم پسر سالمی بود باهاش ازدواج کردم .حالا اصلا از زندگیم رضایت ندارم یعنی در ظاهر میگم و می خندم ولی ته دلم با خودم می گم اگه یه روزی قرار بود شوهرم رو با یکی دیگه عوض کنم می کنم این کارو و این یعنی من شوهرم رو دوست ندارم !
من دوست داشتم شوهرم مذهبی باشه اهل مستحبات باشه ولی اون فقط نماز می خونه روزه نمی گیره و ..
** *** ****** ** ***** *** ** ** ***** *** ** ** *** **** * ******* ** **** **** ** **** *** *** ******* ** ***** * ****** *** ****** ****** *** **** ** ** ** ***** *** ***** **** **** *** *** **** *** ***** ******** **** **** ** ****** *** ** *** *** *** *** *** ** ***** **** ** *** **** ** *** *** ****** **** *** *** *** ** ** **** **** * *** **** ** **** *** *** **** *** *** *
**** ** ****** **** ** **** ******* ** ***** **** ** ** *** **** ***** *** *** **** ** * *** *** *** *
*** **** ***** *** ****** *** **** **** **** ***** * ***** ** ** *** **** **** **** **** **** ***** *** **** ** *** **** *** ***** ******* **** ***** *** *
**** *** ** ****** *** *** ***** **** ** *** ***** ***** ** ****** *** *** ***** *** **** **** ***** ***** ** ****** *** *** *** ** *** **** ** ** ** *** ** *****  ** ***** *** *** ****** ** **** ***** ***** ** *** ***** * ***** **** *** ** ** ****** ** **  **** ***** ** ** **** *

پاسخ:
بهار عزیزم سلام.
نحوه انتخاب شما برای همسر آینده تون اشتباه بوده . این رو باید بهتون می گفتم تا بدونید در انتخاب باید دقت داشته باشید . بحث یه دست مانتو خریدن نیست که اگر بد بود بشود نادیده گرفت . انتخاب همسر بحث یک عمر زندگی ست . دلیل شما هم برای این انتخاب عجولانه اصلا منطقی نیست . بدون شک خانواده شما در برخورد با خواستگار قبلی دچار سو مدیریت شدن و با تصمیم گیری غیرمنطقی و غیراصولی شون شرایط رو برای شما سخت کردن لذا خودشون باید جوابگوی آینده شما می بودن . نگرانی شما و فداکاری شما برای خواهرتون توجیهه درستی برای کارتون نیست به هر حال قرار نبود که شما به خاطر کاری که در انجامش هیچ تقصیری نداشتید خودتون رو درگیر این شرایط کنید. اما در هر حال یکسال گذشته و شما به سلامتی متاهل شدید. الان باید تلاش کنید که زندگی تون رو سامان بدید . من حتما توصیه می کنم با همسرتون قبل ازاینکه عروسی کنید پیش یه مشاور مذهبی و خوب برید تا با راهکارهای درستی وارد زندگی مشترک بشید. حتما هم اگر تهران هستید یه دوره در همایش مخصوص متاهلین خانم همیز شرکت کنید . اگر  ساکن تهرانید بفرمایید تا شماره اون مرکز رو خدمتتون بدم .این همایش به شما کمک می کنه تا بتونید رابطه ی احساسی خوبی با همسرتون برقرار کنید و نقاط قوت و ضعفتون رو کشف کنید. 
همین طور سعی کنید این ذهنیت تاریک و نامبارک رو از ذهنتون پاک کنید . ایشون همسرشما هستن و شما هم دوستش دارید ایشون هم به شما علاقه داره فقط سبک ابراز علاقه آقایان با خانمها متفاوته . ساختار ذهنی مردها و زنها با هم فرق می کنه و همین فرق باعث می شه این تفاوت ها رو داشته باشن این دلیل نمی شه که ایشون شما رو دوست نداشته باشه اصلا وابدا. 
سعی کن بتونی مدیر خوبی برای امور داخلی خونه ات باشی به اقتدار و غیرت همسرت احترام بگذار و مدیریت امور مالی رو به خودش بسپار و خودت براش نقش یه مشاور امین و موفق رو بازی کن . هرگز از مسائل مالی و زناشویی همسرت با کسی از اقوام یا دوستان درددل نکن مردها روی این نکته حساسن.یادت باشه قهر کردن زن از خونه شرایط رو بدتر می کنه و هرگز راه حل اصلاحی خوبی نیست . بهترین زن زنی هست که مرد را بدرقه کنه و به استقبالش بره این کار رو هیچ وقت ترک نکن حتی مواقعی که باهاش قهری.زن باید در اوج قدرت مطیع شوهر باشه مردها از زنهای شل و بی عرضه خوششان نمیاد هیچ وقت غیبت همسرتون رو نکنید . من فقط یه راهنمایی های کلی تونستم بهتون بکنم امیدوارم موفق به شرکت در همایشی که گفتم بشید
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام طهورا سادات عزیزم
ممنون بابت مطالب آموزندتون
لطف می کنید از اینجا به بعد رو در نظرات حذف کنید
*** ** ***** ***
****** **** ** *** ** **** ***** ***
***** **** ** ** ***** ***** ******* **** ** ***** ***** * ******* ****** ***** ******* *** ** ***** ****** *** **** *** **** ** ***** **** *** ** **** *** ***** ***** ** *** *** ****** ***** *** ** ** ** ***** ****
** *** *** *** ****** ** **** *** *** ***** **** ** *** ****** ** ***** ******* ** ****** ** ****** **** ***** ** *** ****** **** ** **** **** **** ****** *** **** ** *** *** ** *** ** **** ****** ****** * ***** **** **** ***** *** **** * ** ***** ** ** ******* *** ** ***** ** ********* **** *** ** ** **** ***** *** *** **** ***** ** *** **** * ** **** ** **** **** **** **** **** ** **** **** ** **** ** ** **** **** ** ** ******* ***** ** *** ** * *** **** ** ****** ******
** *** *** **** ****** * *** ** ** ****** *** *** ** *** ** **** ** ***** **** ***** *** ***** *** ** ** ** ***** **** **** * *** *** ** ****** * ******* **** * *** *****
** ****** *** ******* *** *** ** **** ***** **** *** ** ***** ***** *** ** ** ** *** **** **** *** ** ***** * ***** * ** ****** ******** ****** **** *** ** ****** ****** ** ****** **** *** ** *** **** ***** ** *** **** ** ******* **** ****** *** ** **** *** ******* ** **** **** ** **** ** **** **** * **** *** *** **** *** *** ****** ***** ** **** *** * ****** ** ** **** ****** *** ******* ** ** ****** *** ****** ***** ** ** **** **** **** ****** **** **** ** **** ** *** ******** ** **** *** *** ****** **** **** * ****** ** **** *** * **** ****** **** *** ** *** ***** ** ******* ** ***** **** **** * ******** **** *** * ** ***** **** **** ** ** ***** ** **** **** **** ****** **** **** ***** ** **** ** *** ****** **** *** * **** ** ** **** **** ** **** **** *** ******* ** *** ** **** ** **** **** * ***** ** *** *** ** ***** **** *** ***** *** *** **** *** ** *** *** *** ** ** ****** ****** ** **** **** ** ***** *** ** *** ** ** ******* **** ******** ***** ****** *** *** ** ****** *** *** ** ****** ***** *** * ** ** *** *** ** **** ** ** **** **** **** ***** **** * **** ***** * *** ** ****** *** ***** ** ***** ***** *** **** *** ****** *** ****** ***** ** ****** ***** *** ***** ** *** ** *** *** ** ** **** ****  ******** **** ** ***** ** **** ** ***** **** *** *** * *** ***** ** **** ***** * **** * *** * **** *** ***** ** ** **** **** * ***** ** ** ** **** ** *** *** ** *** ** **** **** ** **** **** ******* ****** *** ** *** ** ** ***** ***** *** **** *** *** ******* ****** * ***** ** ******** *** ** **** ****** **** **** *** * ***** * ******* **** **** ***** **** ** ** ***** *** ** ****** * ****** ***** *** **** **** *** * ******* *** * *** * ** **** ***** *** **** **** *** ***** ***** ***** *** **** ***** ***** ** *** * ** **** ** ***** * ** *** *********
**** **** *** ******* **** ** ******** ***** *** ***** ***** **** ** *** ***** ** ****** ** **** * ** ****** *** ** ***** * ***** ** ** ***** **** ** **** *** *** ** ******* **** * *** *** ** *** * ** ** ****** **** *** **** ** *** ** ** **** ** ***** *** *** ** ****** **** ******* ***** **** ** **** *** * **** *** ***
******** ******* * **** ****
** ****** ** *** ***** **** ** ****

 ** **** *** ***** ** ** ****** ******** *****
** *** *** **** **** * *** ** ****** ** **** ******** * **** ** ***** **** **** **** *** **** *** **** ** **** *** ******** ** ****** ** ** *****
*** ** ******** *** ** **** *** ****** * *** **** ***** *** *** **** ***** ******** ** **** *** ***** **** ***** ******** *** *** **** * **** ****** **** * **** **** **** *** *** **** ** *** ** ****** **** **** * *** ***** ******** **** **** * ** *** *** ***** ***** ****** **** **** * ** ***** **** **** **** *** ****** **** *** * *** *** *** ** ** ***** *** ** **** *** ****** ** *** ** ****** **** **** ** ***** **** *** ** ***** ********** *** ** ** *** ***** ** **** ****** ***** **** ****** *** * ** ** *** **** *** ***** **** ** *** ***** ** *** * **** ********** ***** *** **** *** **** *** **** *** ******** ** ****** **** **** ** ***** *** ***** **** *** ** *** **** *** ***** ***
**** *** **** ** *** **** ** **** **** *** **** **** *** **** ** ***
***** *** ** ** *** ******* *** ** *** ** ** **** **** ** **** ******* **** ****** ***** **** **** *** *** ** **** ** ** ** *** ** *** ** ** *** ******** *** *** ***
 ****** ********* **** ** ****
** ***** ***** ******** **** *** **** **** **** **

پاسخ:
فاطمه ی محبوبم عزیز دلم سلام . خیلی مفتخرم از آشنایی با شما . ان شاالله که به حرمت حضرت امام و به برکت شهدا عاقبتی فاطمی برایتان رقم بخورد و در دنیا و آخرت روسفید باشید. از خدا می خواهم همان طور که در این دنیا پوشش فاطمی را برگزیدید در آخرت پوشیده در صحرای محشر محشور شوید ان شاالله.
کاش به من اجازه داده بودید تا بخش اول کامنتتان را عمومی کنم دوست داشتم همه آنرا می خواندند و همانطور که مایه افتخار من بودید به شما افتخار می کردند.
اما بعد... عزیزم خداوند به شهادت قرآن انسان را در رنج و سختی آفرید . اصلا بنا بر روایات از نشانه های مومن این است که در هر 40 روز یک بلا را پشت سر بگذراند. خداوند هیچ تعهدی به ما نداده که در این دنیا خوش و خرم و بدون مشکل و دغدغه زندگی کنیم قرار است در این دنیا میان رنج ها و غصه ها آبدیده شویم تا از کوره ی این دنیا یک انسان متولد شود . انسانی که شایسته ی ورود به عالم ملکوت را داشته باشد. برای رسیدن به این مقام باید مراحل سختی و امتحانات پیاپی را پشت سرگذاشت . این امتحانات هرگز فراتراز طاقت آدمی نیست . برای شما هم این یک امتحان است . همنشینی با کسانی که از بودن با آنها احساس آرامش نمی کنید . کسانی که ظاهرشان لااقل با شما تفاوت زمین تا آسمان را دارد . باید بتوانید از آن سربلند بیرون بیایید . شما الان در منزل پدرتان زندگی می کنید اطاعت از پدرومادر بر شما واجبه پس وقتی اونا می خوان که باهاشون همراه بشید باید همراه بشوید. به نقاط منفی مسئله نگاه نکن به نکات خوب و برجسته اش نگاه کن اینکه شما مامور شدی تا با اخلاق حسنه ات بقیه را به اندیشه های عالی ات راهنمایی و ترغیب کنی . این قطعا زمان می بره نباید توقع داشته باشی که به سرعت به نتیجه برسی اما می تونی امیدوار باشی که با اخلاق و منش خودت اونا رو به سمت خودت جذب کنی . در واقع امر به معروف داشته باشی . سعی کن مطالعه ات رو بالا ببری.
در مورد دوم واقعا متاسف شدم چرا مجبور به ترک درس شدی ؟ من فکر می کنم افکار شما به حوزه نزدیک تره دوباره از نو شروع کن ان شاالله که موفق می شی. می تونی در کنارش کنکور دانشگاه رو هم بدی ؟ منظورم اینه که این راه هم امتحان کن. اما ازنظر من شما به شدت در محیط نه چندان سالم دانشگاه که خودم شخصا تجربه اش را داشتم سرخورده و مایوس می شی بهتره در حوزه مشغول بشی ضمن اینکه حوزه های رسمی به شما مدرک تحصیلی می دن که کاملا هم معتبر هست . پس اگر بحث مدرک تحصیلی شما در حوزه به مشکل نمی خوری . موید باشید
ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا اه
مگه میشه ه ه ه ه ه ه ه!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
عه سلام . چطوری ؟
مگه می شه .... مگه داریم ؟؟؟
۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۸ طلبه آینده
سلام طهورا خانم گلم
تویه یکی از نظرات نوشته بودید بیشتر اگر آقا نماز قضا داشته باشه باید مراقبت کرد
چرا دلیل خاصی وجود داره؟
پاسخ:
سلام عزیزم .
بله نماز صبح آقایان نباید قضا بشه . این به اون معنا نیست که حالا مال خانمها قضا بشه عیب نداره فوقش قضاش رو می خونن نه . اما استاد ما می فرمودند مردی که نماز صبحش مکرر قضا بشه از نظرر جنسی سقوط می کنه

سلام سادات جان.خوبین؟نمی دونم منو یادتونه یا نه.من با خوندن وبلاگ شما و چندتادیگه وبلاگ اینطوری مسیر زندگیم خیلی عوض شد.تصمیم به بارداری گرفته بودم که خداخیلی منتظرم نگذاشت خوشبختانه.

به علت حال عمومی بسیار بدم از انجام مستحبات و دعاهای این دوره محروم موندم.ترخدا دعاکنید خدا بهم توفیق عبادت تو بارداری بده.

منتظر پست بعدی هستم .بتونیم انشالا از بانو الگو بگیریم.

یه سوالی دارم که خیلی خیلی فکرمو مشغول کرده.زنموی همسرم ظاهرا از نظر مذهبی یه انسان معمولی هست.خیلی شده ببینم که پشت سر کسی حرف بزنه یا خیلی مواظب حجابش نیست و....اما خیلی خوابهای صادقه میبینه.بارداری چندنفرو حتی جنسیت بچه هاشون و ازدواج یکی از اقواممون حتی ویزگی های ظاهری همسرش رو تو خواب دیده بود و هرکدومو که تعریف میکنه چندوقت بعد اتفاق میفته.این دفعه که رفته بودم منزلشون خودم نمی دونستم باردارم.علامتی هم نداشتم.بهم گفت من مطمئنم بارداری خواب دیدم.حتی به کسی نگفته بودم که قصدبارداری دارم که رفتم چک کردمو و دیدم بله درسته.

چطور میشه یه ادم ظاهرا معمولی خوابای صادقه میبینه؟

پاسخ:
پرنسس عزیزم سلام . متاسفانه خیلی به خاطرم نمیاد. اما از اینکه از شما خبرهای خوش می شنوم خیلی خوشحالم. بد حالی دوران بارداری تا یه حدی اش عادی و طبیعی هست . نگران نباشید . شما همان اندازه که می توانید انجام بدید ولو شده روزی یه صفحه قرآن بخونید همون کافیه . یا روزی یه زیارت عاشورا. خودش خیلی خوبه عزیزدلم . یادت نره که برای همه ی اونایی که در آرزوی بچه ان دعا کنید.
اساتید ما می فرمایند کسانی که خواب های صادقه می بینینند کم هستند. حتی دیدن این خوابها هم دلیل تقید این افراد نیست . گاهی کسی هست که خیرات و خوبی هایی داره که خدا بهش به واسطه اون خیرات توجه می کنه مثل کمک های مکرر به مستمندان یا نیازمندان به کمک یا اینکه والدین ازش راضی هستن یا همسرش ازش راضی هست یا تحمل سختی هایی که داشته خدا هم به عنوان پاداش دنیایی این مزیت رو بهشون می ده اما این مسئله به درد همین دنیا می خوره . از طرفی فکر نکنید تمام خوابهایی که کسی می بیند الزاما از طرف خداست . فکر نکنید اگر طرف دو تا رویا دید پس دیگه باید به تمام حرفهاش صحه گذاشت اصلا و ابدا این طور نیست . کلا روی خوابهای این افراد حساب باز نکنید صرفا بشنوید فقط همین . نه رد کنید نه تایید. چون این عوالم در اختیار ما نیست و ما هم علمش رو نداریم 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
******* *** **** ****  ***** *** ****** ** ******* **** ** **** **** ***  *** * *** ***** **** ****
** **** ****** * ** ******* *** ***** 
** ****** ** *** ** ** ** ******  ** *** *** * **** ****
پاسخ:
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این موقعیت عالی برات پیش اومده
راستش من موردهای زیادی مثل شما دارم اما شما با بقیه یه تفاوت خیلی عجیبی داری که به نظر من قابل ملاحظه هست . اونم اینه که به محض بازگشت و توبه بلافاصله خدا اثرش رو بهت نشون می ده. سریع نتیجه برگشتت رو می بینی . اغلب افرادی که مثل شما هستن گاهی تا یکسال یا حتی سالهای بعد تاثیرات مثبت توی زندگی می بینن اما در مورد شما این طور نیست . من توی زندگی ات نیستم نمی دونم دلیلش چیه شاید مادرت ازت خیلی راضی هست یا برات دعا می کنه یا شاید پدرت. احتمال هم می دم به دلیل تقیدات مذهبی که هنوز در شما بیداره باشه . نفس لوامه شما به شدت دست و پا می زنه تا تو سقوط نکنی. من بهت ایمان دارم .
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
***** **** *** *** ***** ** **** * ** ** **** ***** ** **** **** ** ** ******** ******* ******* ***** * *** ***
پاسخ:
نگران نباشید ان شاالله که رفع می شه . خودتون هم زیاد به درگاه خدا استغفار کنید روزی 1001 استغفار رو از دست ندید. حتما حتما حتما روزی یه حدیث کسا توی اتاق خوابتان بخوانید. زیاد به خدا التماس و گریه کنید ان شاالله که حل می شه گلم
راستش خجالت می کشیدم ازتون که حرف بزنم باهاتون
خدا رو شکر همه چی خوبه و نبودنش باعث شده ارامش برگرده ب زندگیم.
ان شاالله برای همیشه از شرش خلاص میشم
التماس دعا
خیلی خوشحالم از داشتن دوستی مثل شما
اجرتون با خانم فاطمه زهرا
پاسخ:
خدایا...... چرا ؟! این حرفا چیه ؟ اگه میزان اشتیاق و علاقه منو به این هم صحبتی می دونستی هیچ وقت این حرف رو نمی زدی.
الحمدلله... سعی کن این موقعیت رو حفظ کنی
محتاجیم به دعا

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۲۰ ماه منیر طلبه
سلام
جدا نیاز داشتم بدانم که چنین طلاب وبانوانی هم هستن
میدانم که هست اما از شرح حالشان بی خبرم
مشتاق ادامه
پاسخ:
سلام عزیزم
ان شاالله به شرط حیات در خدمتم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
ادامه پیاماى قبلیم
**** *** *** ***** *** ***** *** *** ****** ***** **** *** ***** ** **** **** ** **** ** ***** ****** **** ** *** **** * **** **** ****** *** **** *** **** *** **** **** *** *** ** *** ***** *** **** *** **** **** **** **** ***** *** ***** *** ** ****** ** ****** 
****** *** ***** ** ***** ** ******** ** ***** *** ***** * * * *** ***** * **** ***** **** ******* ***** *** ***** 
**** **** ****** *** **** ***** * **** ***** ************ ************* * ** *** **** *** *** 
*** ***** **** **** ** *** *** ** *** *** ******* ** **** **** *** ******* ** *** *** ******* *** ** * **** ***** ****** ****** *** ***** *** * *** * ** * ******** *** ******* *** *** ****** 
**** ** **** **** ** ** ***** ****** ****** ***** **** **** ** **** *** ** *** ******
*** *** *** ***** *******
پاسخ:
من در مورد خودتون حرفی برای گفتن ندارم . یعنی این مسئله اصلا در تشخیص من نیست درسته که ما آیه قرآن داریم که زن های پاک از آن مردان پاک و مردان ناپاک از آن زنان نا پاک هستند اما به هر حال شما توبه کرده بودید و شاید این مسئله همسرتون ربطی به شما نداشته باشه . اگر هم فرضا داشته باشه در حد تشخیص من نیست.
شما ضمنا به همسرتون بگید دقیقا همون لحظه ای که ایشون مرتکب حرام می شن و دارن اون صحنه ها رو تماشا می کنن امام زمان شاهد ایشون هستن و درست در همان لحظه برای ایشون گریه می کنن . بهشون بگید آیا به اون مرحله رسیده که از نگاه های امام زمان هم شرم نکنه. بهش بگو شمارش معکوس برای اینکه زن و دخترش یا حتی پسرش در معرض نگاه های هرزه دیگران قرار بگیرند به شماره افتاده . آیا غیرتش قبول می کنه ؟ بگو دنیا کاملا براساس نظم و هدفمند آفریده شده عقوبت کارهای ما به خودمان و به اطرافیانمان برمی گرده . همان طور که اگه یه شریک مالی عاق والد باشه احتمال اینکه خودش و سایر شرکا هم با شکست اقتصادی روبرو بشن بسیار زیاده همان طور که اگر دختری نتونست ازدواج کنه باید بررسی کنه آیا والدینش ازش راضی ان ؟ عاق والد نیست ؟ آیا حتی والدینش عاق والد نیستن؟ همین طور این مسئله هم در همسر شما ممکنه اثرات سو بر شما و فرزندانتان داشته باشه.
بازم می گم همسر شما باید حتما مورد مشاوره و درمان قرار بگیره . و سکوت شما کار رو بدتر می کنه اما مراقب باشید دعوا کردن قهر کردن داد وبیداد کردن هه اش نتیجه عکس داره ازش دوری کنید . تمام این حرفهایی که بهتون گفتم حساب شده هست اینا رو حتما بهش بگید اما نفهمه از طرف کس دیگه ای هست. بهش بگید فعلا این مسئله بین شما و ایشون و خدا می مونه اما اگه ترک نکنه و برای درمان و مشاوره اقدام نکنه مجبورید به شکل دیگه ای مسئله را حل کنید و اونوقت دیگه کاری نمی شه کرد.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
ادامه پست قبلیم
***** ** *** **** ******* **** **** ** ******* * ********* ***** ** ***** *** * *** *** **** *** 
****** ********** ***** **** *** ** **** ** ******
** *********
***** ** ******* * *** ***** ***** *** ** ** *** ** **** **** ***** *** **** ** **** ** ******* **** ** **** ********* *******
**** *** *** **** **** ******** ** *** *** *** ** ******** *** ***** **** ******* ****** *** *** * **** *** ******* ** *** **** *** ***** **** **** *** ***** ** ****** 
***** ******** ** **** **** ****** ***** ******** * ******* **** ** **** * ****** ******* * ***** ******* **** ** ****** * **** ********
***** **** ** **** * ** *** ****** ** **** ***** **** ** *** **** ** ***** *** ** ** **** ******* **** * ****** *** *** ****** ** ***** 
******* **** **** ** **** **** *** ** **** ***** **** * ** *** **** ******* ** **** ***** ***** **** **** ** *** ****** ****** ** ***** ***** 
******* *** **** ** ** ***** ****** ** ******* **** **** ***** ** ***** ***** * ****** **** **** ** *****
پاسخ:
می بینید که ایشون به مرحله ای که حدس می زدم رسیده یعنی حالا دیگه می دونه که شما می فهمید اما اصلا براش اهمیت نداره . بی تفاوته. فرض کنید شما صاحب فرزند بشید و فرزند شما در حالیکه یه بچه 7یا8 ساله هست تصادفا این فیلمها رو ببیند یا شاهد حرکاتی باشه که نباید فکر کنید چه بلایی سر روح اون بچه میاد؟ چطور می تونید دیگه این بچه رو شما توجیه کنید؟
همسر شما متاسفانه با توجه به ریشه دار بودن این رفتار و با توجه به اینکه من نمی دونم آیا واقعا خودارضایی هم دارن یا نه باید حتما درمان بشن. 
اولین کاری که شما باید انجام بدید روی تغذیه ایشون کار کنید . غذاهای گرم به ایشون ندید مثل گردو خرما عسل و... برعکس غذاهای سرد مثل برنج ماست و... رو در برنامه غذایی شون قرار بدید. بعد هم به شکل کاملا جدی اما در کمال آرامش و ادب با ایشون صحبت کنید بگید که از همه چیز خبر دارید . بگید که انتظار شما از ایشون به عنوان یک مرد با غیرت چیزی خیلی بیشتر از اینها بود.بگید وقتی یه مرد غیرتش زیر سوال بره دیگه نمی تونه تکیه گاه خوبی برای یه زن و بچه هاش باشه. بگو که اون و زندگی ات رو خیلی دوست داری و حاضری برای حفظ این زندگی هرکاری بکنی برای همین هم هست که اولش به روی خودت نیاوردی حالا هم به همین خاطره که داری عکس العمل نشون می دی. بهش بگو مردی که چشمش پاک نباشه و به زن های دیگه نظر کنه چه توی فیلم یا چه توی فضای واقعی قطعا و یقینا یه چشم ناپاک هم یه روز همین طوری به زنش نظر می اندازه. بهش بگو مردی که چشمش به دیدن صحنه های بد عادت کنه و به حرام عادت کنه باید یقین کنه که دخترش تحت هجوم همین نگاه های حرام قرار می گیره و اگر صاحب پسر بشه احتمال اینکه پسرش هم یکی مثل خودش باشه خیلی زیاده در غیر این صورت پسرش هم در هر حال زندگی عادی نخواهد داشت . 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام بانو
مشاوره میخوام
** ******* ***** ****** **** ******** ** **** *** ****** ****** *** ******* 
*** ****** ****** *** * ** ***** **** **** ****** ******** **** *** **** ** *** **** * ***** *** **** ***** ****** **** 
***** ****** ***** **** ***** *****
***** ** *** ******** *** *** *** ** ***** **** ** **** ****** **** **** ***** *** ** **** **** *** ****** **** * ***** *** ** ** **** **** ***** *** ** ** **** **** ****** ***** ** ***** *** ** *** **** **** ** ** *** **** ** ****** * **** *** *** ***** **** ****** ** **** ***** *** ** ***** ** *** ** *** **** ** ** **** ** *** **** *** ************** **** ***** **** ****** **** *** **** *** **** ** **** ****** ***** *** **** **** ******* **** **** ***** ***** *** ** ******** ** **** ** **** ***** **** ** *** ***** *** ******* ****** ** *** *** ********* **** ** *** ***** **** ***** 
*** *** **** ** ** ********** *** ***** ** **** * ** **** *** ********* ** ** ***** ***** ****** *** **** ***** ******* ** ***** ******* ***** ****** ** *** *** **** ** ***** * *** **** **** ***** ** ** **** ** **** 
****** ****** ** ** ***** ** ***** **** ******* * ****** ***** **** **** **** ***** ******* ***** **** ** **** * *** ***** 
**** *** ** ** *** ****** ** ** ******* **** ** *** **** *** ***** 
پاسخ:
سلام عزیزم.
درخدمتم ان شاالله
اولین نکته ای که باید بهتون بگم مسئله قضا شدن نمازهای ایشون خصوصا نماز صبح هست . من بارها عرض کردم خدمت دوستان روی نمازهای اهل خونه مراقبت کنید اساتید اخلاق به شدت روی این مسئله دقت دارن . روایت داریم وقتی نمازی از اهل خانه قضا می شه عفریتی از عفریت های شیطان در خانه مستقر می شن و میان اهل آن خانه دعوا و جدایی می اندازند.خصوصا روی نماز صبح آقایان دقت کنیداستاد اخلاقی داشتیم که می فرمود مردی که نماز صبحش مرتب قضا بشود از نظر جنسی سقوط می کند. پس شما اولین کاری که می کنید باید روی این مسئله دقت کنید و توجه ایشون رو هم به این مسئله جلب کنید.
شغل ایشون و همنشینان ایشون اصلا مناسب نیستند و احتمالا با وجود زمینه ی شخصیتی که دارن این موقعیت شغلی و سفرها و همنشینان روی این مسئله اثر زیادی گذاشته . اگر ممکنه شغلش رو تغییر بده یا دوستانش رو تغییر بده . این البته منوط به خواست خودشون هست . خودشون باید به این باور برسن که عملشان حرام و گناهه . ایشون دارن تبدیل به یک فرد معتاد به این مسئله می شن شاید هم تا حالا شده باشن. در این صورت باید به این باور برسن که شبیه یک بیمار هستن بیماری که باید مداوا بشه. 
مسئله اینجاست که اغلب این افراد دچار سقوط اعتقادی می شن تا جاییکه غیرتشون کم می شه . مردی که این نوع فیلمها رو می بینه و می فهمه که زنش هم ممکنه دیده باشه اما بی توجهی می کنه کم کم به مرحله ای می رسه که به زنش هم می گه بیا بشین تو هم ببین. این یعنی از دست رفتن غیرت در مرد. چیزی که نباید بهش بی توجه بود. من امیدوارم که ایشون هنوز به مرحله خود ارضایی نرسیده باشن . اما اکثریت این افراد به این مرحله هم می رسن. من قصد ندارم شما رو بترسونم اما می خوام شما رو هوشیار کنم شما قراره مادر بشید . قراره ایشون پدر فرزند شما باشه . شما قراره نسل پرورش بدی. برای پرورش یه نسل پاک باید جایگاه تربیتی بچه پاک باشه وگرنه نباید توقع داشته باشید که فرزندتون شهید بهشتی بشه.
در ثانی ایشون مرتکب فعل حرام می شن. دیدن این صحنه ها حرامه . شما نباید در برابرش سکوت می کردید چون هیچ نتیجه مثبتی ندارد بلکه فرد جری تر می شه.بی تفاوت تر می شه.غیرتش از بین می ره. و کار به مراحل بدتر می رسه
زود بگو چطوریییییییی؟
پاسخ:
به روی چشم عزیزم
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۶ همسر سید علی
خط آ خر پستتون 
مثل مجریهای تو تلویزیون گفتید 
راستی سلام 
:)
پاسخ:
واقعا؟!
خب من یه مدتی توی صداوسیما کار می کردم. برنامه هم اجرا کردم . استعدادم ذاتیه. پس ...... به ادامه همکارم توجه فرمایید...

راستی علیک سلام عزیزم
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۰ همسر سید علی
خخخخخخخخخخ
پاسخ:
علیک سلام.
حالا کجایش خنده دار بود؟!
سلام دوباره ببخشید من یه پیام واسه شما فرستادم نمیدونم رسیده یانه اگر رسیده میشه منو راهنمایی کنید ممنون
پاسخ:
سلام ستاره جان بله تمام پیام ها رسیده سعی می کنم امروز جواب بدم اگه نشد ان شاالله فردا در خدمتم
سلام خسته نباسید خدا. قوت ان شالله زیر سایه حق سربلند وسر افراز باشید ممنون از وبلاگ زیباتون 
سلام خسته نباسید خدا. قوت ان شالله زیر سایه حق سربلند وسر افراز باشید ممنون از وبلاگ زیباتون 
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۱ یار شیخ عبدالزهرا(یار طلبگی و هزار و یک...)
سلام
من نتونستم صبر کنم کامنتای این پست تایید بشه پیامکی پرسیدم ازتون..
میدونید...داشتم به ین فکر میکردم که مثل این بانوشاید فقط در افسانه ها باشه،..
بعد که خوندم مادر شهیدن یاد مادرای شهدا افتادم که اونا هم به مقام صبر و رضا نائل شدند..

پاسخ:
سلام به روی ماهت 
ای بابا لو رفت نفر اول کی بوده!
واقعا به نظرت افسانه میاد. حقیقت اینه که بانوان این چنینی در اطراف ما کم نیستن . هنوز زمان زیادی از وفات بانو امین نگذشته . ایشون از بانوان برجسته معاصر ما بودن که مایه فخر و مباهات ما هستند . می بینیم که افسانه نیستند . دعا کنیم که نسل امثال آنها همچنان باقی بمونه . 
مدتی هست که سر کار میرم حقیقت توان مدیریت کارم رو ندارم چون هنوز سمتی نگرفتم به نحوی تو سری خور هستم کارم خیلی سخته ومن حتی محبورم کار کارفرما را هم خودم انجام بدم خیلی خسته میشم با این حال خستگی باید به تعهدات خانه ام هم عمل کنم که یکی از وضایف اصلی من به شمار میرود ولی این کار برام اعصاب نگذاشته همش حرفهای زور کارهای زیادی منو خیلی خسته کرده با اینکه علاقه زیادی به کار داشتم الان یکی از کاوسهای من همین کار شده صبح که از خواب بیدار میشم اصلا خوشحال نیستم با خودم میگم دوباره شروع شد
پاسخ:
ستاره جان ببخش که دیر شد.
این مشکل فقط مشکل شما نیست . خیلی از خانمها خصوصا کسانی که رشته های دانشگاهی شان با روحیه لطیف زنانه مغایرت داره لذا کارشون هم مطابق رشته تحصیلی شون هست ، مشکل شما رو دارن. اینجاست که دلیل گفتار اهل بیت و خواست اسلام رو نسبت به عدم اشتغال بانوان در خارج از خانه را درک می کنیم. اساسا خلقت زن براساس اشتغال در بیرون از خانه آفریده نشده . لطافت روحی و توان جسمی زن مخصوص کار منزل تربیت نسل و همسرداری است نه کارهای خشن بیرون از خانه. زنی که بهترین و پربرکت ترین اوقات روزانه اش را باید صرف کار بیرون از منزل کند و با افکار پریشان و خسته به منزل برگردد چطور می تواند به وظایف اصلی اش که رسیدگی به بچه ها و خانه داری و همسرداری است با شور و شوق بپردازد. افکار پریشان و نگرانی ها و استرس های مداوم بیرون از خانه مجال فعالیت مفید در داخل خانه را از زن می گیرد. این البته به این معنا نیست که زن در خانه حبس شود. مگر حضرت زهرا حبس بود؟ در زمانی که پیامبر در قید حیات بودند در زمانیکه حضرت علی بعنوان یک شخصیت برجسته علمی و مذهبی بودند حضرت زهرا مراجعات فراوانی از مردمی داشتند که سوالات فراوانشان را از ایشان می پرسیدند. حضرت زینب به درجه ای از مراتب علمی رسیده بودند که عالمه ی بدون معلم لقب گرفته بودند. این یعنی زن می تواند تا جایی که امکان دارد میزان اطلاعات علمی اش را بالاببرد اما واقعا تا جایی که نیاز نیست لزومی ندارد کار بیرون از خانه داشته باشد. حالا بعضی از بانوان ناچار به کار بیرون از منزل هستند یا بد سرپرست هستند یا بی سرپرست این فرق می کند . نهایتا اگر زنی واقعا توانایی انجام هر دوکار یعنی هم کار بیرون هم کار داخل خانه را دارد خب بسم الله انجام بدهد اما من مطمئن هستم که به سلامت جسمی و روحی اش آسیب می زند.
شما هم ببینید اگر موقعیت هست اصلا از کار بیرون منصرف شوید . اگر موقعیت نیست سعی کنید کاری مناسب با روحیه تان پیدا کنید لااقل با مدیرتان صحبت کنید و توضیح بدید که نوع رفتارش روی کار شما اثر منفی داره و توضیحات ایشون رو هم بشنوید شاید ایشون هم حرفهایی برای گفتن دارند. امیدوارم موفق باشید
سلام خسته نباشید

وبلاگ زیبایی دارید ان شالله که همیشه موفق باشید داشتم توی اینتر نت موضوعی رو سرچ میکردم که با وبلاگ شما اشنا شدم

راستشو بخواهید چیزی از جستجوی من عاید من نشد 
دلم می خواهد مشکلمو به شما بگم شاید فرجی شد ومن از سردگمی خلاص شدم
پاسخ:
سلام سلامت باشید
ممنون 
چشم ان شاالله در خدمتم
"سلام قولا من رب رحیم"
...وچقدراینجاحالم خوب می شود...
پاسخ:
سلام. 
الحمدلله
ممنون واقعا بابت پاسختون.اجرتون با حضرت زهرا.خیللللی دوستون دارم خیلی. 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام طهورا خانم حالتون خوبه
****** ** *** ***** ***** ***** ** *** ***
***** ** ***** ******
** ******** ** ****** ** ** *** ***** ****** ** **** ***** ** ***** ** **** **** *** * *** ******* **** ***** *** ** ***** ** **** **** ***

پاسخ:
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام عزیز دلم . وااااااااای خیلی بی معرفتی . می دونی چقدر دلم برات تنگ شده بود. می دونی چقدر به یادت هستم ؟ مگه قرار نبود شما بشی دوست تازه ی من ؟ این چه جور دوستی هست که تا الان من ازت بی خبر بودم عایا؟ بابا زود به زود بیا. می دونم سرت شلوغه اما جدا نگرانت می شم علاوه بر اون واقعا دلم می خواهد با هم نزدیک تر بشیم.
از صمیم قلب از شنیدن این مطلب خوشحالم و خدا رو شکر می کنم . الحمدلله.
به تک تک اون توصیه هایی که بهت گفتم عمل کن . حتی یه قلمش رو هم حذف نکن. حتی یه قلم.
به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی به هیچ شکلی تو رو به پهلوی شکسته مادرم قسمت می دم باهاش ارتباط نداشته باش ولو یه سلام و علیک هم نباشه. تو رو قسمت دادم هر وقت خواستی حتی بهش فکر کنی یاد پهلوی شکسته ی مادر ما بیفت و از اون خبییث دوری کن . می خوام بگم اگه حتی لازم شد بخاطر دوری ازش قید دانشگاه رو بزن . بهم قول داده بودی دیگه نه موبایلی در کار باشه نه هیچی . یادت که نرفته ؟! هیچی هیچ ارتباطی هیچ حرفی حتی هیچ فکری . گمان کن اساسا چنین چیزی در زندگی تو وجود خارجی نداشته انگار تمام اینها فقط یه کابوس ترسناک بوده نه بیشتر.
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۷ ♡بهشـــت زودهنـــگــام♡
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام سیده ی بزرگوار و دوست داشتنی؛ من چقدر مدیون محبتای بی مثال شمام؛ خدا حفظتون کنه انشالله؛ ایمانتون برقرار به حق 14 معصوم
وای خدای من چه روح بزرگی
مادر شهید خلیلین ایشون؟
خودتون باهاشون در تماس بودین؟


(جواب کامنت دیروز)واقعا حرف حساب جواب نداره؛ ولی به جاش به حرفای دوتا از زن دایی های همسرم که ***** ****** **** *** ****** ***** **** ** ****** ***** *** ***** ** *** *** ** *** *** **** ****** **** *** * *** **** ***** *** ** ****** ***** ******* **
*** ****** ****** ***** ****** **** ***** ***** * **** *******
**** ** ** **** ****** *** ****** *** ****** **** **** ***** ***** **** *******
**** **** ** *** ** *** ***** ** ****** ****** **** ***** **** *** ******* ****
****** ** **** ****** ********* ** ** **** **** **** ****** **** ** ** *** ****** **** *** ** **** * ** ****** **** ***** *** ***** ***
** ***** *** ***** **** * **** **** *******
البته من نباید راجع به همه طبق همین چندتا محله ی اطرافم نظر بدم؛ در کل بیشتر مردم یزد خوبن و مومن.... خدایا منو بابت قضاوت بیجام ببخش
نه اتفاقا گفته بودین؛ من وایبر و اینا که ندارم شکرخدا ولی با لپ تاپ میام اینترنت؛ لپ تاپم مضره؟:(
چشم حتما حتما محدودش میکنم
واقعا من نمی دونم چطوری بابت اینهمه محبت بی دریغ و بی منت شما ازتون تشکر کنم که صبورانه از وقت کمتون به من اختصاص میدین؛ فقط از اعماق دلم دعا میکنم که انشالله تو عصر ظهور میزبان حضرتش باشین و حضرت خشنود از شما؛ الهی آمیـــــــــــــــــــــــــــــــــن....
به شدت شما را دوست میدارم...
پاسخ:
سلام عزیزم ....................................... اوه اینا که گفتی همه مال من بود ؟؟؟؟؟؟؟؟! بی خیال بابا . جو می گیردم .
خب حالا شدید سه نفر که این حدس اشتباه رو زدید . چرا همه فکر می کنن بانو مادر شهید خلیلی هست ؟؟! آها بخاطر نحوه شهادت پسرش ؟ ؟ بشماریم ببینم تا آخرش چند نفر این حدس رو می زنن.
بله همه جا خوب و بد هست .
بله لب تاپ هم مضره . کمتر وارد اینترنت بشو . جدی می گم . سعی کن کمتر استفاده کنی . حالا ممکنه یکی هم خیلی استفاده کرده باشه هیچی هم نشده باشه اما به هر حال احتیاط شرط عقله
سلام طهورا خانم.خوبین؟
من میخواستم بدونم حوزه هدی ازاد هم مثل حوزه های رسمی رایگان اند؟

پاسخ:
سلام  مریم جان الحمدلله
حوزه های آزاد اغلب برای واحدهای درسی شون یه مبلغ کم می گیرن اما حوزه های رسمی تا جاییکه من می دونم کاملا رایگانه مگر اینکه شرایط تازگی تغییر کرده باشه
سلام،ممنون و تبریک به این اخلاصتون.طهورا خانم من میخوام در اینده خانه دار باشم و ظاهرا خواستگارای طلبه که بران زنگ میزنن مشکلی با رشته تحصیلیم ندارن. در حال حاضر هم خواستگار طلبه دارم و هم غیر طلبه.من میخوام شوهر ایندم هم مومن باشه هم موفق.بازم ممنونم از وقت و تمرکزی که برای من گذاشتید.
پاسخ:
سلام عزیزم . سپاس
بهار جان من نمی دونم شما ساکن کدوم شهرید . دلیل اینکه ازتون پرسیدم با رشته و نوع کار شما مشکلی ندارن این بود که اغلب طلبه ها باید کاملا نسبت به کار آینده و رشته تحصیلی توجیه بشن . چون ممکنه بعضی همون ابتدا قبول کنن اما بعدها دچار مشکل بشن خصوصا در مورد کارکردن. البته من نمی دونم شما کدوم شاخه مهندسی رو می خونین اما توصیه می کنم در این مورد مفصل بهشون توضیح بدید مگر اینکه اصلا نخواید در آینده شاغل باشید. هرچند طلبه های تهران نسبت به سایر شهرها در این مورد کمتر سختگیری می کنن اما به هر حال از ابتدا سنگ هاتون رو وا بکنید .
این یه مورد. مسئله بعدی ... اینکه مادر شما علاوه بر مذهبی بودن با این مسئله موافق نیست باید بررسی بشه دایره اطلاعات من از شما صفره . از روحیات انگیزه ها میزان صبرتون در مشکلات میزان توقعات مادی شما هیچی نمی دونم . من امکان اینکه با مادرتون هم صحبت کنیم ندارم این خیلی مهمه که من انگیزه و دلایل مادر شما رو هم بدونم . ببینید نتیجه ای که می تونید بگیرید اینه که خودتون انصافا و کاملا منطقی بدون در نظر گرفتن مسائل احساسی رک و راست با خودتون روبرو بشید . ببینید اصلا انگیزه تون از ازدواج با طلبه چیه ؟ اول از همه اینو مشخص کنید. برداشت شما از زندگی با یه طلبه چیه ؟ می خواید در زندگی با یه طلبه به چی برسید؟ تا چه اندازه در مشکلات خصوصا دوری از خانواده و مسائل مالی صبورید. یه طلبه شرایط مالی اش معمولا با بقیه خیللللی فرق می کنه . حتی امکان قرض گرفتن از سایرین رو کمتر داره . ممکنه یه وقت مجبور شید برای غذای روزانه و اجاره خونه کتابهاتون رو بفروشید این رو دیدم که می گم. می تونی از امکاناتی که بقیه دارن فاکتور بگیری . فکر نمی کنی مادرت تو رو خوب می شناسه که از این مسئله نگرانه؟ یه طلبه در مورد نحوه پوشش همسرش دیدگاه های خاصی داره اینو بررسی کن . ممکنه یه همسر مقید و مذهبی براش اشکال نداشته باشه زنش مانتو رنگی زیر چادر بپوشه . چادر مدل دار و گلدار سرش کنه اما یه طلبه عموما مخالفه. خیلی جاها نمی ره . اغلب همه جا با لباس طلبگی هستن این برات سخت نیست ؟ الان احساسی نگو نه . بشین فکر کن بعد جواب بده. فکر نکن طلبه ها همه بی عیب و نقص هستن اصلا این طور نیست اونا هم مثل سایرین توشون خوب وبد هست پس اصلا و ابدا تحقیق رو در موردشون شوخی نگیر. روی این مسائل ریز به ریزشون فکر کن . بعد تصمیم بگیر .
اما توجیه مادرتون در مورد اینکه ما توی فامیل طلبه نداریم و اغلب فامیل مذهبی نیستن و ممکنه به اون طلبه بی احترامی بشه منطقی نیست باید این نظر در مادر شما ریشه ای حل بشه . گویا ایشون بیشتر از یه داماد طلبه واهمه دارن تا نگران بی احترامی باشن. انگار معتقدند سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندن یه داماد معمولی و مذهبی داشتن بی دردسرتر از یه داماد طلبه است . 
سلام طهورا خانوم عزیز 
خواهشا برای پدرم دعا کنید ، سه روزه حالم خیلی بده، اصلا طاقت بیماری بابا رو ندارم، فکرش رو هم نمیکردم یه روزی واسه پدر منم پیش بیاد، راستش یه حال بدی دارم ، دارم میترکم ولی صدام در نمیاد ، از دست خدا شاکی شدم، البته میدونم به خاطر ضعف ایمانه ولی چه کنم 
این بانو کجا و ما کجا
تروخدا شما دلتون پاکه دعا کنید
پاسخ:
علیک سلام ترنم عزیزم.
ای وای ! ان شاالله که به حرمت امام رضا خدا شفاشون می ده . من روی بعضی از چیزها خیلی تعصب دارم یکی از اونها پدرم هست . اصلا انگار بابا ها برای دختر ها انسانهایی ماورایی و افسانه ای هستند. من هیچ وقت طاقت سردرد های شدید بابا را نداشتم . هنوز هم اگر بهش تلفن کنم و احساس کنم صداش یه جوری هست می فهمم باز سردردهاش شروع شده اون موقع حاضرم بمیرم اما اون حالش خوب بشه . همیشه دعا می کنم خدا شهادت رو قسمتش کنه . اونقدر دوستش دارم که به نظرم لطیف تر از این است که شهادت در کارنامه ی اعمالش نباشه . شبهای تاریک شاهد نمازشب های باباست . شونه های مردونه و مهربون و رنج کشیده اش از خوف خدا شبها بی صدا تا صبح می لرزه ..وااای چقذر دلم برایش تنگ شد .
ای خدا به حرمت همان پدری که شاهد اربا" اربا شدن پسرش بود . به حق اون پدری که نمی خواست دخترش فرق شکافته اش رو ببینه . به عظمت اون پدری که دخترش را ام ابیها نامید . پدر ترنم عزیزم رو شفا بده .... بخوانید حمد شفا را ... حمد اثر دارد
از خدا شاکی نباش ، شاکر باش . الان که پدرت مریضه قدرش رو بهتر می دونی . نمی دونی ؟
سلام طهورا جان.... اشکهام جاری شد و دلم لرزید ...مشتاقانه منتظر پست بعدی شما هستم
پاسخ:
علیک سلام در خدمتم
سلام .بانو مادر شهید خلیلی هستن ؟
پاسخ:
سلام . چه جالب ! شما دومین نفر بودید که این حدس رو زدید. نه ایشون نیستن
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۱ مامان گلها
سلام عزیزم
خوش به سعادتتون که با همچین بانویی آشنا شدید . برای ما هم بیشتر از این بانو بگین.
طهورا خانم ما هنوز انتقالیمون درست نشده ، از هر زاویه ای به این موضوع نگاه میکنم هدف و نیت ما از رفتن به قم خیره ولی نمیدونم هربار یه مشکلی سر راهمون قرار میگیره،  یکی از اهدافم رفتن به حوزه  و قرار گرفتن درکنار آدمایی همچون بانویی است که شما معرفی کردین. برامون دعا کنید. خوش به سعادتتون ، شما از هرجهت خوب دارین زندگیتون رو مدیریت میکنید.ماشاالله
پاسخ:
علیک سلام. 
اونی که با این بانو آشنا شده من نیستم. من فقط دارم نقل می کنم.
ای بابا ! هنوز نرفتی. حتما خیری در این نرفتن هست. نکنه پدرومادرشما یا خصوصا همسرتون ناراضی هستن از این رفتن . مخصوصا پدرشوهرتان . اگه اینطوره رضایت ایشون رو کسب کنید.
لازم نیست حتما برید قم از همان جا که هستید شروع کنید
مو بر بدن ایستاد
یعنی من هم میتوانم
خوش به سعادتش
به یک هزارم بانو نرسیده ام و راهی بس طولانی در پیش است و لطف و نگاه خدای متعال
اما به یقین رسیده ام که اگر برای خدا و جهت رضای او بگذری از عزیزترین هایت قطعا خدا بهترین را رقم خواهد زد
یک سال هر لحظه و هر ثانیه در نگرانی از دست دادن پسرم سوختم و اشک ریختم و تا میتوانستم نذر کردم و خدا خدا خدا کردم (حضانت پسرم را میخواستند ازم بگیرند) چند ماه پیش سر سجده به خدا گفتم خدایا دل کندم از پسرم مثل ابراهیم که از اسماعیلش دل کند ، گفتم خدایا راضیم به رضایت ....
به طور عجیبی اروم شدم و به لطف خدا نه رای دادگاه صادر شد و نه دیگر کسی پیگیر گرفتن حضانت شد .
پاسخ:
زهرا بانوی عزیزم.سلام. قصد من از نگارش این پست ذکر دو نکته اساسی بود که شما به یکی از آنها اشاره کردید. راضی بودن به رضای خدا. دل کندن از هر چیزی بخاطر خدا. یکی از عزیزان در مراسمی که ما به بهانه ولادت امام جواد از محضرشان استفاده می کردیم دقیقا همین نکته شما را فرمود . بخاطر خدا دل کندن. ایشان می فرمود راضی به رضای خدا باشید . بخاطر خدا دل بکنید تا درهای رحمت به رویتان باز شود. درست کاری که شما کردید. به امید روزی که فرزندتان را در سکوهای موفقیت به نظاره بنشینید.
سلام طهورا خانم .یه مشاوره ازتون میخواستم اگر بر سرم منت بزارید و بهم پاسخ بدید خیلی ممنون میشم . من دختری هستم با موقعیت خوب که خواستگارای زیادی هم دارم ولی هر کدوم به دلیلی باهام هم کفو نیستن . عده ای از نظر مادی(وضعیت اقتصادی،تحصیلات،موقعیت اجتماعی ) و عده ای از نظر معنوی(اخلاق ،ولایت فقیه،سیاسی،موسیقی و غیره). خودم یکی از رشته های مهندسی خوندم وچند ماهه دیگه هم انشاالله میخوام حوزه علمیه رو شروع کنم .مادرم فرد مذهبی هستن و خیلی روحانی هارو احترام میزارن ولی حتی راضی نمیشن من خواستگار روحانی به خونمون راه بدم و میگن من نمیخوام دومادم روحانی باشن دلیلشونم اینه که ما اصلا روحانی تو فامیل نداشتیم و فامیل زیاد حتی مذهبی هم نیستن و نمی تونیم حرمت لازم رو نگهداریم و اینکه میگن من تو رو میشناسم تو ادمی که بتونه خیلی ازمشکلاتو تحمل کنه نیستی و داغون میشی .از اون طرف من هرچی دلیل منطقی میارم بازم نظرشون منفیه .البته بقیه اعضای خانواده هم که سکوت میکنن میدونم نظرشون با اینکه شوهر من روحانی باشه منفیه.حالا میگید من چیکار کنم هم میترسم این وسط دلخوری ایجاد بشه و هم اینکه موقعیت خوبی رو از دست بدم .برام خیلی دعا کنید لطفا
پاسخ:
بهار جان سلام. دیگه هیچوقت این حرف رو نزن. من انجام وظیفه می کنم . هر کاری از دستم بربیاد خوشحال می شم که انجام بدم . برعکس این شما دوستان هستید که دارید به سرم منت می گذارید و منو محرم می دونید. من هیچ وقت ادعا نمی کنم همه چیز رو می دونم اطلاعاتم بسیار محدوده و اصلا در حد یه مشاوره دادن نیست بیشتر خواهرانه مشورت می دم تامشاوره.وگرنه هر کدام از شما استاد هستید. شما محبت می کنید که ازم مشورت می خواید و هر پاسخی که بهتون می دم اگر غلط بود حلالم کنید و بگذارید به حساب کم سوادی ام و اگر درست بود و کارتان پیش رفت بگذارید به حساب لطف خدا و عنایت امام رضا . ثواب این درست گفتن ها هم دربست به امام رضا می رسد . 
... عزیزم من درست متوجه نشدم شما فرمودید که خواستگاران زیاد دارید اما الان که این سوال رو می پرسید آیا خواستگار طلبه هم دارید ؟ اگر از خواستگاران شما کسی طلبه نیست که فعلا اصلا لزومی نداره خودتون رو ناراحت کنید . اما اگر طلبه هست کلا شرایط متفاوت می شه . لطفا اول پاسخ این سوال رو بدید بعد من در خدمت شما هستم. آیا از بین خواستگاران شما کسی طلبه هست ؟ خواستگار شما با شرایط تحصیلی و احتمالا کاری شما در آینده مشکلی نداره ؟
اما نکته دیگه اینکه خواستگارانتان را بررسی کنید هم کفو بودن به این معنی نیست که صدرصد عین هم باشید . همین که تا 70 درصد هم شرایط رو دارا بودند خیلی خوبه. هرچند اصول اولیه رو حتما باید دارا باشن مثل مسائل اعتقادی ولایت فقیه و ... اما در موارد دیگه اگه می بینید تا 70 درصد کفویت هست خوبه.
< -- <

سلام
هر چند نوع نوشتن طوری بود که مجبور شدم بعضی خط ها را چند بار بخونم که بفهمم منظور چیه؟ اما بالاخره منظورتون را گرفتم حتی میتوم حدس بزنم اون بانو چه کسی!
پس تا پست بعدی... را به قول بچه ها، خوب اومدید
من که بدجوری حس کنجکاویم گل کرده با شما همراه میشم.
هرزگاهی از این دستورالعمل ها بین پست ها داشته باشیدا بد نیست، حداقل یادآوری میشه.مثلا گفتن اذان و اقامه، بابت بیانش ممنونم.سعی می کنم این مورد را دوباره بعد مدت ها در نمازم احیاء کنم.
پاسخ:
سلام . عه ! گنگ نوشته بودم؟ خیلی تلاش کردم روان باشه . اگه اسباب زحمت شد ببخشید.
در کمال ادب و احترام باید بگم ... عمرا" اگه تشخیص بدید این بانو کیه. 
در خدمتیم
۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۷ بانوی گمنام
سلام استاد خوبم
چقدر به حال خوب و معنوی این بانوی عزیز غبطه خوردم !
به صبوری ! به سرافرازی در مقابل آزمایش های خداوند !
بی صبرانه منتظر پست بعدی هستم
قلمتان همیشه پایدار
پاسخ:
سلام عزیزم اختیار دارید استادی از شماست.
درخدمتیم
۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۰ عبد حسین فاطمه
سلام علیکم سادات جونم
اشکمو در اوردین.واقعا خاطره ی شنیدنی بود
التماس دعا
پاسخ:
سلام عزیزم
التماس دعا سلامت باشید
سلام طهورا جان
من و شوهرم 4 ساله ازدواج کردیم.
یه مشکلی دارم که واقعا داره حالمو بد میکنه.
مجبور شدم وقت شما رو بگیرم
حلال کنید
وقتی به هر علتی کرورتی بین من و شوهرم پیش میاد " حالا با هر اندازه ای" چه قهر چه دلخوری چه رنجیدگی و.... من نمیتونم تحمل کنم و به قول معروف منت کشی میکنم" حلا مقصر هر کی میخواد باشه"
یعنی شب خوابم نمیبره و اصلا زندگی کردن برام سخت میشه.
حس میکنم این قضیه رو رفتار شوهرم تاثیر بدی گذاشته چون میدونه من نمیتونم طاقت بیارم و قتی کدورتی بینمونه که مقصر ایشونن اصلا عین خیالش نیست و به قول معروف ککش هم نمیگزه
این حس بدی به من میده و حس میکنم براش بی ارزش شدم و اون حس زنانه ام و ناز داشتنو این حرفا زیر سوال میره از طرفی هم نمیتونم تحمل کنم بیشتر از 5-6 ساعت باهام سرسنگین باشه!
جدای از نتونستن و تحمل نکردن قهر شاید این حس بدم به خاطر حدیثیه که از حضرت رسول درمورد زنی بود که شب به خواب بره در حالی که شوهرش ازش ناراضیه و گفته میشه که تا صبح فرشته ها لعنتش میکنن!
حالا چه کنم که نه حس بدی داشته باشم و نه اون یکی حس بدو؟؟؟!!!!
یا علی
پاسخ:
سلام اما بعد ... اتفاقا کار شما درسترین قشنگترین بااحساسترین لطیف ترین و زنانه ترین کاری است که یک بانوی مسلمان انجام می دهد خصوصا اینکه هدف شما عمل به این حدیث نبوی باشد . منتهی این وسط نکته ظریفی است که نباید ازش غافل شد که دو تا سر داره یک سر آن برمی گرده به آقایان که در این مواقع باید قدردان باشند اونها هم به سرعت کوتاه بیان از دل زن دربیارن و مطابق احادیث اهل بیت با همسرانشان رفتار کنند اما از اونجایی که الان طرف صحبت ما یک بانوست خیلی به این مقوله نمی پردازیم وگرنه اسلام توصیه های بسیار زیادی در این زمینه به آقایان هم دارد. سر بعدی آن برمی گردد به ظرافت زنانه شما . فرض کنید خدایی نکرده با همسرتان مشاجره کرده اید حالا با هم سرسنگین هستید اما شما بناست یک بانوی مسلمان شیعه باشید و هدفتان رضای خدا باشد پس تمام وظایف زناشویی تان را انجام بدهید . کاملا آراسته مقابل همسرتان ظاهر شوید غذای خوب جلویش بگذارید چای برایش بیاورید اما خیلی مثل سابق دوروبرش نباشید گاهی کمی کم صحبت کردن و استفاده از لطافت های زنانه کار را بهتر می کند. بگذارید همسرتان بداند که از فلان رفتارش ناراحتید بعد هم به خودش بگویید " می دونی که من چقدر دوستت دارم چقدر زندگی مان را دوست دارم چقدر از اینکه در کنارت هستم احساس خوشبختی می کنم چقدر بهت افتخار می کنم. اما همه اینا دلیل نمی شه که از فلان حرفت یا فلان رفتارت ناراحت نشده باشم.واقعا انصاف بود که باهام این طور رفتار کنی . این حرف رو بزنی ...." ببین کافیه گاهی لطافتها و احساس های زنانه ات را بیدار کنی . یه نگاهی به اون چیزی که بهت گفتم بنداز: شما هم طبق حدیث به وظایفت عمل کردی هم به هر حال از رفتاری که باهات شده ابراز نارضایتی کردی و هم کاملا در آرامش اعلام کردی که از این وضع ناراحتی و انتظار این برخورد رو نداشتی. از همسرت توضیح خواستی و کم کم اون رو هم وادار می کنی تا لب به اعتراف باز کنه و ولو تلویحا به اشتباهش اقرار کنه. اگر شما وبلاگ داشتید خوب بود اونوقت یه راه حل یا به قول خودم یه حیله زنانه هم می تونستم برای این مواقع یادت بدم که اینجا امکان بیانش نیست . 
یه نکته دیگه هم هست که نباید ازش فاکتور بگیری یادت باشه کار رو اگه برای رضای خدا انجام بدی اونوقت با خدا معامله کردی . معامله ای که در هر صورت برنده شمایی. حتی اگه نتیجه اونی نشه که همه فکر می کنن بهتره.
< -- <

۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۷ طلبه آینده

الله اکبر...
دهانم بسته است...
پاسخ:
سلام عزیزم خوبی .به مامان سلام برسون
منتظرم شدید.باحالی خراب
پاسخ:
خب حالا چرا حالی خراب ؟!
۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۶ فاطمه بانو
سلام عزیزم
بیصبرانه منتظر پست بعدی هستم
پاسخ:
سلام عزیزم در خدمتم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">