فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

وقتی خبر جدای شان را شنیدم خیلی تعجب نکردم این جدایی محصول عوامل زیادی بود . یکی اش وسواس فکری مرد خانواده.
حالا هر چه که بود مرضیه خانوم از آقا مجتبی جدا شده بود و هر کدام مسیر زندگی شان را از هم جدا کرده بودند. چند ماه بعد فرصتی دست داد تا با مرضیه خانم صحبت کنم. او برایم از آن روزها گفت . از اینکه بعد از یک مشاجره ساده قهر می کند و به رسم چندین باره پیش مادرش میرود. برایم گفت فکر می کردم مثل دفعات قبل می آید دنبالم و با هم آشتی می کنیم اما او نیامد . گفته بود دیگر نمی آیم اگر خواستی خودت برگرد و مرضیه خانم می گفت غرورم اجازه بازگشت نداد. حال بعد از جدایی شان حال خوبی نبود . هر دو افسرده شده بودند . با وجود امکانات مالی فراوان , هیچ کدام خوشبخت نبودند.
با مرضیه خانم که حرف میزدم می گفت هیچ زنی نمی تواند مجتبی را تحمل کند , او مرد غیرقابل تحملیست. 
مرضیه خانم , وکیل موفقی بود . شرایط مالی اش خوب بود . چهره ی خوب و قشنگی داشت اما گمانم یک چیز نداشت .... صبر....
چند سال بعد خبر آمد آقا مجتبی ازدواج کرده . با یک بانوی مشهدی. بانویی که از همسر خدابیامرزش دو پسر داشت. معلم بود و اوضاع مالی اش چنگی به دل نمی زد. قیافه چندان خوبی نداشت . زن ساده و آرامی بود. 
الان چند سالی هست که با هم زندگی می کنند. گمانم بانوی مشهدی یک چیز را خوب می دانست ... او صبور بود و می دانست چطور زن باشد... 

***بعدا نوشت:بزرگوارانی که نیاز به مشاوره دارن لطفا لطفا لطفا کامنت هاتون رو خصوصی نگذارید چون امکان پاسخگویی وجود ندارد. همچنین امکان مشاوره برام از طریق ایمیل نیست خواهش می کنم اصرار نکنید. درصورتیکه خانم هستید می تونید شماره همراهتون رو بگذارید تا براتون وقت مشاوره تلفنی بگذارم که کاملا رایگان هست . در غیر اینصورت کامنت ها را عمومی بگذارید تا در خدمتتون باشم. همچنین می تونید به آدرس اینستاگرام که در پست "توجه توجه" آدرس آن موجود است, مراجعه فرمایید.
۳۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۰۵
سیده طهورا آل طاها