فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برخورد» ثبت شده است

از صبح توی خونه ٬ با بچه ها تنها بودم . حوصله ام سررفته بود. روزهای بلند تابستان مگر آدم چقدر کار دارد؟! بالاخره تمام می شود. سعی می کردم خودم را سرگرم کنم . بچه ها به بازی سرگرم بودند . من اما کمی کلافه شده بودم. منتظر و بی قرار به عقربه های ساعت نگاه می کردم نزدیک ۳ عصر بود ٬ موقع آمدن آقا سید از محل کار . قند توی دلم آب شد . "آخ جون الان میاد باهم می حرفیم حوصله ام می آید سرجایش." زنگ در به صدا در آمد بال در آوردم . پریدم جلوی آیفون و دکمه را زدم . بی صبرانه جلوی درب آپارتمان منتظرش شدم صدای پاهایش را می شنیدم . جلویم که ایستاد یخ کردم. از سروصورتش اخم و ناراحتی می بارید. سالم مرا خشک پاسخ داد . با بچه ها هم گرم نگرفت . با او قدم به قدم راه می رفتم.

- سلام   - سلام    - چی شده ؟   - هیچی    - پس چی شده؟    - گفتم که هیچی    - پس چرا گرفته ای؟ سکوت . - محل کارت چیزی شده؟   - نه    کسی چیزیش شده ؟   کاسه صبرش لبریز شد "گفتم که چیزی نیست یه دقیقه ولم می کنی ؟!

دلخور از اتاق بیرون آمدم .پیش خودم غر می زدم. از صبح تا حالا منتظر اومدن آقا شدم اینم از اومدنش... حالا واقعا با شوهری که از سرکار می آید باید چه برخوردی داشت ؟

الف: چه باید کرد؟

۱- سلام و احوال پرسی معمول همراه با خوشرویی ۲- گرفتن کیف و بسته های خرید.۳- دادن خبرهای خوش ۴- آرام کردن بچه ها ۵- سریع آماده کردن غذا و چیدن میز غذا ۶- فرصت دادن به مرد تا ذهن خسته اش را جمع کند .

ب: چه نباید کرد؟

۱- بی اعتنایی و رفتار سرد.۲- درخواست انجام کاری پیش از غذاخوردن ۳- گله و شکایت از بچه ها یا شکایت از کارهای روزانه ۴- درخواست پول و توقع هایی که برای مرد مشکل آفرین است.

یکی از عمده اختلافات زوجین دیرآمدن مرد به خانه است . در صورت دیر آمدن مرد به منزل جنجال به پا نکنید اول علت واقعی را پیدا کنید و از روی حدسیات و فکرهای منفی واکنش نشان ندهید.گاهی مردها به این دلیل که نمی خواهند زن خود را درگیر مسایل بیرون نمایند و برای او نگرانی و استرس درست کنند از بازگو کردن مشکلات خودداری می کنند. به جای اینکه از شوهرتان انتظار داشته باشید تمامی افکار و اسرارش را با شما در میان بگذارد٬ به او فرصت دهید تا تنها بماند و در ضمن شرایط آرامش او را فراهم کنید به او تا می توانید محبت کنید تا در کمال آرامش به مشکلاتش برسد . در چنین خانه ای مرد تمام غصه هایش را فراموش می کند. 


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۱
سیده طهورا آل طاها

از ازدواج مان چند روزی می گذشت  . یکی از کارهای آقا سید جاری کردن خطبه عقد بود. آن روز هم رفته بودند برای همین کار . من در خانه تنها بودم از تنهایی نمی ترسیدم اما نمی دانم چرا رفته رفته با تاریک تر شدن هوا از یک طرف و دیر کردن آقا سید از طرف دیگه دچار ترس عجیبی شدم.خواهرشوهرم هم منزل نبود و از آنجاییکه تلفن هم در دسترس ایشان بود امکان تماس من با آقا سید مقدور نبود .آن سال هم من تلفن همراه نداشتم تا بتوانم تماس بگیرم. عقربه های ساعت ٬ عدد ۱۰ را نشان می داد. دیگر طاقتم طاق شده بود عجیب ترس توی دلم افتاده بود. دستم به جایی بند نبود . فکری به سرم زد. چادرم را سر کردم و راهی منزل عمه آقا سید شدم . عمه ایشان دقیقا دیوار به دیوار ما بود. عمه که در را باز کرد یهو زدم زیر گریه. "آقا سید هنوز نیامده خیلی دیر کرده٬ می ترسم اتفاقی افتاده باشد." عمه مهربون منو به داخل دعوت کرد دلداری ام داد . از منزلشون با آقا سید تماس گرفتم اما موفق نشدم باهاشون صحبت کنم. دست از پا درازتر به خونه برگشتم. نیم ساعت بعد آقا سید خسته ودرخود فرو رفته اومد خونه هنوز نیامده تو ٬گفت "ببخشید دیر شد من باید ۴٬۵ ساعت پیش می آمدم اما سوالاتی داشتند و من باید پاسخ می دادم نشد که زودتر بیایم."نگاهش کردم سعی کردم تمام نگرانی ام را مخفی کنم . گفتم"  دلم برایت تنگ شده بود..."

زن باید بداند که بامردی که بعد از ساعتها بیرون ماندن از منزل به خانه برگشته چگونه رفتار کند. وقتی مردی درگیر مشغولیات ذهنی است گاها" کم حرف می شود زن مرتب سوال می کند ٬ چی شده؟ چرا ناراحتی و مرد می گوید خوبم ٬ چیزی نیست. در این مواقع تنها چاره اینست که همسرش را تنها بگذارد تا برای مشکلاتش چاره ای پیدا کند.در این موقع بیشتر از هر زمانی مرد نیاز دارد که همسرش سرحال و شاد باشد٬ زیرا آسانتر می تواند از درگیری های فکری خود رها شود.

برخلاف مردها یک زن نیازمند صحبت در مورد مشکلاتش است ما با آگاهی از تفاوت هایمان و احترام به این تفاوت ها می توانیم آرامش خود را حفظ کنیم.



۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۶
سیده طهورا آل طاها