برای کودکان زیر 7 سال خود ، لزومی ندارد از خدا زیاد صحبت کنید . فقط کافیست از نعمت های خدا بگویید . در مورد بهشت و جهنم برایشان صحبت نکنید . هرگز نگویید امام زمان را می شود دید چرا؟ چون کودکان در این برهه ی زمانی ، حسی هستند . تنها چیزی را می فهمند که با حواس خود درک کنند . از آنجا که خدا، فرشته ، بهشت و... را نمی بینند لذا در مواجه ی کلامی با آنها تلاش می کنند تا آنها را تصور کنند .
اگر کودک زیر 7 سال شما ، از خدا یا موارد فوق سوال کرد بهترین کار این است که :
1- حواس او را از پرسشی که کرده پرت کنیم . یادمان باشد حواس پرت کردن بهترین و حیاتی ترین سلاح در دست یک مادر است .
2- یک جواب کوتاه قانع کننده بدهید . بعد سریع حواس او را پرت کنید. کودکی را بخاطر دارم که بعد از صحبت های مفصل مادرش در مورد خدا با زیرکی و کنجکاوی کودکانه اش پرسید : مامان خدا کجاست؟ مادر گفت : خدا همه جا هست . کودک باز پرسید : حتی توی اتاق من ؟ پاسخ مادر مثبت بود . باز پرسید : حتی توی حمام ؟ پاسخ مادر مثبت بود. باز پرسید : حتی داخل دستشویی ؟ مادر از پاسخ وا ماند . چرا که می ترسید در صورت پاسخ مثبت ، کودک از این به بعد برای رفتن به دستشویی حیا کند .
همچنین پسر بچه ی باهوشی بود که در برابر صحبت های مادرش درباره خدا ، وقتی مشغول صرف ناهار بود از مادرش پرسید : مامان خدا اینجا هم هست . وقتی پاسخ مثبت شنید گفت : حتی توی ماکارونی من هم هست ؟ مادر مستاصل شد و پاسخ مثبت داد . پسربچه تمام غذایش را خورد و بعد به مادر گفت : مامان من خدا را خوردم .
در همین راستا ، کودکان را زودتر از موعد در معرض آموزش قرار ندهید . شوق بچه ها را نسوزانید . اجازه بدهید کودکتان به مرحله ای از درک و رشد برسد که بتواند مسائل را با عطش و عشق هضم کند. شاید تاثیری که بردن یک کودک زیر 7 سال به پیاده روی اربعین داشته باشد ، تاثیری بسیار سطحی و ناچیز و چیزی در حد یک سفر سخت باشد . در حالیکه اگر همان کودک را در سن بالای ده سال به این سفر ببرید تاثیری به مراتب شگفت تر به دنبال خواهد داشت .
مثلا عموما اگر از یک کودک زیر 7 سال بپرسید چه چیزی در سفر اربعین توجه تو را جلب کرد ، خواهد گفت : پذیرایی هایش و البته سختی مسیر از نظرش دور نخواهد ماند.
بردن بچه های زیر 7 سال به مجالس روضه وقتی فضا ، تاریک و همراه با شیون و هروله و ناله می شود مناسب نیست . خصوصا اگر با ترس و گریه کودک مواجه شوید .
اجبار به سرکردن چادر در این سن برای دختران اشتباه است . کافیست فرهنگ سازی و تشویق کنید . کودکانی که در این سن حجاب دارند یا نماز می خوانند معمولا" نه از سر شناخت که از سر تقلید دست به این کار می زنند .
همان طور که بارها عرض کردم برای این برهه ی سنی از شهادت اهل بیت و سختی ها و مرارت هایشان نگویید . اولین واکنش بچه ها بعد از شنیدن داستان های اندوه بار شهادت آل الله ، ترس از جنگ و شهادت خواهد بود که با معیارهای پرورش فرزند مهدوی مغایرت خواهد داشت . در ثانی وقتی شما از امامانی سخن می گویید که بسیار مهربان و معتقد به اجرای فرامین الهی هستند و بعد در آخر آنها را در بند و اسیر و شهید معرفی می کنید ، کودکتان به این باور می رسد که یا امام آنها فردی ضعیف و ناتوان بوده که قدرت مقابله با دشمنان را نداشته یا خدا آنقدر ضعیف است که قدرت حمایت از این انسان های خوب و مهربان را نداشته . در هر دو صورت در ذهن کوچکش این طور جامی افتد که وقتی بهای خوب بودن کشته شدن و اسارت و بی محبتی دیدن است چه لزومی به خوب بود و با خدا بودن ؟ چه اصراری به مسلمان بودن؟
لزومی ندارد مدام برای این گروه سنی از داعش و شهادت اصحاب حضرت زینب بگویید . مرتب تصاویر جنگ را به آنها نشان ندهید . اولین اتفاق بعد از این عمل شما ، کابوس های شبانه او و ترس از آغاز جنگ و احساس عدم امنیت و وحشت از به جنگ رفتن پدر و شهادت او ، خواهد بود.