مرد است و غیرتش
همه دور هم نشسته بودند . گاهی عادت استاد این می شود که وقتی کسی مشکلی را مطرح می کند می پرسد : کی می تونه جواب بده ؟ این بار اما نپرسید . خودش جواب داد .
زن می گفت : کلافه شدم . از بس که می گوید : چادرت رو درست سرت کن . خانم یه کم بیشتر مراقب باش اینجا نامحرم زیاده . آهسته تر قدم بردار عجله نداریم لازم نیست تند تند راه بروی و نگاه ها را به سمت خودت بکشانی . زن ادامه داد : همسرم مرد خیلی خوبی است . اما روی مسئله ی حجاب من خیلی حساس است . اوایل فکر می کردم خوب می شود . اما نشد . یعنی هیچ فرقی نکرده . گاهی که من به حرفهایش اهمیت نمی دهم یا کار خودم را می کنم عصبانی می شود . اخم می کند . با صدای بلند تشر می زند و من هم می زنم زیر گریه . زن دستهایش را به هم فشرد و ادامه داد : تازگی ها هم که یک نظریه تازه داده ! می گه حالا که نمی تونی خوب رو بگیری پوشیه بزن .
به زور خنده ام را خوردم . متوجه نگاه های زیر چشمی و خنده های ریز بچه ها که سعی می کردند با ایما و اشاره با من شوخی کنند شدم . پوشیه ام را با تقدس خاصی در آوردم و نگاهش کردم . داشتم به پوشیه و فوایدش فکر می کردم که استاد برخلاف عادت گاه گاهش شروع به پاسخگویی کرد.
وقتی شوهرتان حساس است برای اینکه میزان حساسیتش را کم کنید خودتان در وهله ی اول دست به کار شوید. میزان حیای خودتان را بالا ببرید . وقتی اطمینان پیدا کردید که نقصی در حجاب شما نیست گام بعدی را بردارید. گاهی به همسرتان بگویید : پرده ها را خوب بکش نکند از بیرون دیده شوم.؟ یا بگویید : نگاه کن ببین چادرم خوبه ؟ موهام پوشیده شده ؟ لباسم پوشیده هست ؟ به این رویه ادامه بدهید تا همسرتان مطمئن شود شما خودتان روی "حیا" حساس هستید . یادتان باشد مراقب باشید که غیرت شوهرانتان را نشکنید.غیرت جز صفات الهی است . مردی که فاقد این صفت باشد اصلا" مرد نیست . اینکه اسلام از زن می خواهد بدون اجازه او از منزل بیرون نرود به این دلیل است که وظیفه ی مرد ایجاد امنیت برای زن است مردی که از مکان همسرش بی اطلاع است چطور می تواند در موقع لزوم و نیاز به دادش برسد و امنیت را به او برگرداند؟ مرد باید بتواند از همسرش حمایت کند . مردی که در برابر خطرات توان حمایت از همسر را نداشته باشد که مرد نیست .برای همین است که اگر مردی مرتب به همسرش از زن دوم و سوم بگوید و مرتب یادآور شود که " این حق مسلم من است و ممکن است دوباره ازدواج کنم و تو هم باید اطاعت کنی ."مسلما" مرتکب خطا می شود چرا که احساس عدم امنیت را در زن تشدید می کند و حس رقابت را در او بیدار می کند.
استاد نگاهی به پوشیه ی روی کیفم انداخت و رو به زن گفت : اگر همسرت می خواهد که پوشیه بزنی باید بزنی . به او بگو به محض اینکه برایم پوشیه بخری آنرا می زنم . خواهی دید که شوهرت وقتی تغییر رفتارهای تو و میزان اطاعت پذیری ات را ببیند چقدر نسبت به تو ملایم می شود و قلبش آرام می گیرد.
حرفهای استاد تمام شده بود کلاس پر از همهمه بود و من هنوز به پوشیه ای که یار طلبگی در آخرین سفرم به مشهد بهم هدیه داده بود و من از آن روز مرتب به صورت دارمش نگاه می کردم .
دوتا سوال لطفا:)
یکی اینکه اینها تو این سه جلسه ای که تشریف آوردن دست خالی اومدن،یعنی جلسه اول که میلاد امام حسن مادرشون اومد خب ماه رمضون بود..دو دفعه ی بعدی هم که مادر و پسر اومدن گل یا شیرینی نیاوردن..
اینو نمیدونم خساسته..یا فرهنگشون فرق داره یا چی..تا حالا هم هیچی نگفتیم در این مورد،بنظرت ایندفعه ازشون بپرسم؟ یکی از دوستام گفت ببینم ایندفعه که با پدرشون میان چیزی میارن یا نه...
بعد اینکه راجع به مسکن و اینها پدر میخوان ایندفعه بپرسن که برنامشون چیه...اخه خواهر اگه حمایت پدرشون نباشه با پونصدتومن تو تهران نمیشه اجاره نشین بود...شایدم من توکلم کمه:(
و اینکه برای تحقیق ما از دوستان حوزش شروع کردیم..توضیحات بیشتر میدی؟ از کیا بپرسیم؟حضوری باشه یا تلفنی خوبه؟
سوال بعدی اینکه راجع به سفری که گفتین با مادرها و پسر بریم شرایط مادر من رو که میدونی...ایشون نمیتونه خودش راه بره یعنی سخته براش مسافرت بدون ویلچر،بعدم اگه چهارتایی بخوایم بریم نه ما ماشین میتونیم ببریم نه اونها ماشین دارن:) چه کنیم؟ کجا بریم؟ چاره ی دیگه ای هست؟
و یه سوال دیگه اون نماز استخاره رو حالا بخونم؟ همینجوری فقط نمازه؟ جواب نداره؟