یابن الزهرا ... قسم به عَلَم ِ ابالفضل، حرم ناموس شیعه است ...
ترانه ی بارانی من ، فصل بی صبری به سر آمده مولای بی رقیب خلقت .
فرزند فاطمه ، تمام روزهایمان در غیبتت به شماره افتاده است .
ای کَهف حَصین ، کودکان مان جوان شدند و جوانانمان پیر . پیرمان رخ در نقاب خاک کشیدند و حسرت ظهورتان بر دلهای بی قرارشان ماند که ماند ...
دلمان آشوب است مولا. دلمان برای حرم عمه تان شور می زند . دلمان برای ناموس اهل بیت می تپد. به ما بگو اگر دستان پلید و سخیف شان به آستان حرم عمه مان بیفتد .... جواب عباس علمدار را چه بدهیم؟!
اگر ناموس کبرای اهل بیت را بار دیگر زنجیر اسارت بر دست و پا زنند چه کنیم ؟
ای امام حی و حاضر ، نامردمان به مسخره مان می گیرند و آمدنتان را دروغ می دانند. ما را بی کس و تنها می نامند و به جرم عاشقی آل الله ، اربا" اربایمان می کنند .
یا ابن فاطمه ، بر دیوارهای دلمان نام شما را با خون خود حک کرده ایم و به دستان از پیکر جدا شده ی عموی علمدارمان سوگند می خوریم که اگر روزگار بیشتر از اینها نیز بر ما سخت بگیرد حتی لحظه ای از یاد شما غافل نشویم .
اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبرا...
طهورا جان استاد عزیز خودتون هستید ؟
خیلی خوش اومدید به بلاگ♥♥♥