فرازونشیب زندگی طلبگی ما(همنفس طلبه)

هم قدم تا خدا آباد

همنفس طلبه

طبقه بندی موضوعی

من دانشگاه غرور

شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۷ ب.ظ

اواسط ترم بود . در طبقه ی همکف یکی از دانشکده ها نمایشگاه کتابی برقرار بود. با چند نفر از بچه ها برای تماشای کتابها رفتیم . یک کتاب رمان خاص در نمایشگاه نظرم را جلب کرد. از آنجاییکه تقریبا" بیشتر رمانهای معروف را خوانده بودم به محتوای کتاب آشنا بودم. آقای جوانی پشت میز ایستاده بود قامت متوسط لاغر اندام با ریشی پرپشت و یقه ای که تا آخر بسته شده بود ظاهرش مذهبی بود. به کتاب اشاره کردم و گفتم : فکر نمی کنید این کتاب مناسب فضای دانشگاه نیست. سرش را زیر انداخت و محکم گفت : نخیر این کتاب موردی ندارد.

از جوابش جا خوردم و از آنجاییکه در برخورد با آقایان مغرور بودم با دلخوری گفتم : ببخشید متوجه نشدم ! بچه ها که تا آن وقت ساکت بودند کنارم آمدند و آرام بیخ گوشم زمزمه کردند : طهورا تو رو خدا ولش کن  بی خیال شو. ناراحت بودم اما نمی خواستم بگو مگو راه بیفتد . ظاهرم را آرام نشان دادم تا بچه ها متوجه دلخوری ام نشوند اما در واقع خون خونم را می خورد . خدا خدا می کردم یک جوری بتوانم حالش  را بگیرم . خیلی کم به دانشگاه می آمد و کمتر می دیدمش صدای بسیار خوبی داشت در مراسم های دانشگاه زیارت عاشورا می خواند و مداحی می کرد. اول محرم بود روز امر به معروف و نهی از منکر . قرار بود دانشجوها را برای اقامه ی نماز ظهر و عصر به پارک دانشجو ببریم . بچه ها سوار مینی بوس شدند . انتهای مینی بوس ایستاده بودم که دیدم همان آقا بدون آنکه متوجه من شود وارد  مینی بوس شد بعد از چند ثانیه به راننده گفت:آقا اگر ممکنه چند لحظه منتظر باشید برمی گردم. و به سرعت از پله ها پایین رفت. خودم را به راننده رساندم و آرام گفتم : لطفا" حرکت کنید . راننده بنده خدا با تردید گفت : اما اون آقا ... با جدیت گفتم :دیر میشه لطفا" راه بیفتید . راننده با دودلی راه افتاد . با حرکت مینی بوس از محوطه به پشت سرم نگاه کردم دنبال مینی بوس با تمام سرعت می دوید .حالا تلافی کردم و دلم خنک شده بود...

طهورا باز با شما همراه خود بود....



موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۰۲
سیده طهورا آل طاها

غرور

نظرات  (۴)

۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۸:۳۴ شکرانه سادات
خیلی با حال بود...
دمتون گرم

یاعلی
پاسخ:
اختیار دارید 
ماشالله عجب حرکتی زدی شما!
دمتون گرم اساسی!!
پاسخ:
ما اااااااااااااااااااااااینم ........
۱۹ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۵ کنیز حضرت زهرا-هم پر
سلام سیده طهورا بانو جااان
واااای چقد مهربوووونید شما
خیلی از جوابتون لذت بردم و استفاده کردم .خیلی ممنونم و متشکر
منظورتان از نسخه های اصلی ،اصل رمان ها به همان زبانی که نوشته شده اند هست آیا؟ یا بهترین ترجمه؟
متشکرم
اجرتان با حضرت مادرتان
پاسخ:
علیک سلام . الحمدلله که به کارتون اومد. منظورم به زبان اصلی نبود منظورم ترجمه مناسب و خوب بود.
۱۷ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۵۹ کنیز حضرت زهرا-هم پر
سلام سیده طهورا بانوی عزیزم
در مورد مطالعه ازتون مشورت میخواستم،نمیدونستم کجا باید بپرسم گفتم بیام زیر این پست نمایشگاه کتابی :-)
بانوجان من از کودکی علاقه ی بسیاری به مطالعه داشته و دارم.از دوران دبیرستان بیشتر سمت و سوی ادبی گرفت و این علاقه آنقدری بود که ادبیات را به عنوان رشته تخصصیم انتخاب کردم. خصوصا ادبیات داستانی را بسیار دوست دارم اما...
اما انقلاب هایی در جانم اتفاق افتاد الحمدلله که پیرو آن تشنه ی مطالعات دینی شدم و اینقدر این مطالعات شیرین است و آنقدر لازمشان دارم و آنقدر روز به روز افق های جدیدی را به رویم میگشایند که مدتهاست وقت داستان خواندن برایم نمانده...
می دانید مثلا وقتی معاد شناسی علامه طهرانی را میخوانم دلم نمی آید تا این دوره تمام نشده ساعتی را که برای مطالعه دارم صرف ادبیات کنم.آیا این کار اشتباه است؟ 
آیا لازم است آدم حتما وقتی را هم صرف مطالعات جانبی کند؟
و یک مسئله دیگر اینکه من هیچ وقت رمان و داستان سخیف نمیخواندم اما حالا حساس تر شده م انگار ، میترسم حتا رمان های فاخر دنیا هم خواندنشان برایم غفلت بیاورد یا اثر نامطلوبی بر ناخودآگاهم بگذارد.
خواهش میکنم راهنماییم کنید 
ممنونم
پاسخ:
سلام گلم
من خودم از بچگی هم دست به قلم داشتم هم مطالعه ام زیاد بود . اما هیچ وقت فقط در یک حوزه خاص مطالعه ام را محدود نکردم . همیشه دایره مطالعاتم گسترده بود. دوست داشته و دارم که اطلاعاتم در این خصوص گسترده باشه. دقت کرده ایدحضرت آقا را ؟ تمام رمان های برجسته و فاخر را خوانده اند تمام آثار برجسته ی ادبی را مطالعه کرده اند . توی نمایشگاه بین المللی کتاب ناشران تعجب می کنند که ایشان اینقدر دایره مطالعاتی شان وسیع است آنهم با مشغله های فراوانی که دارند.
فقط مباحث اعتقادی را نخوانید شروع کنید تاریخ بخوانید تاریخ جهان خصوصا تاریخ ایران و خصوصا تاریخ معاصر. آنوقت می بینید که تاچه حد قدرت تشخیص تان در حق و باطل بالا می رود تا چه حد می توانید تجزیه و تحلیل سیاسی تان را بالا ببرید. حتی مطالعه تاریخ اسلام را از دست ندهید . در این زمینه ها می توانم مثلا کتاب نقش عایشه در تاریخ اسلام نوشته علامه مرتضی عسگری رو پیشنهاد کنم آثار ایشون بسیار قابل توجه هست حتما مطالعه کنید. همین طور کتاب تاریخ تحولات سیاسی ایران نوشته دکتر نجفی و دکتر فقیه حقانی. از تاریخ جهان خیلی روی آثار ذبیح الله منصوری اکتفا نکنید ایشان بیشتر داستان نویسی شان قوی است تا امانت داری تاریخی شان این موضوع را می شود از کتاب زندگی و سرانجام ماری آنتوانت فهمید. درست است که از لابه لای سطور کتاب می شود به مطالب تاریخی رسید اما بحث تاریخی اش نسبت به داستان پردازی اش قوی نیست.  کتاب فروغ السلطنه تا انیس دوله نوشته دکتر معتضد مطالب قابل ملاحظه ای داره اصولا کتابهای ایشان قابل استناد هست و مطمئنه. 
سعی کنید رمان های فاخر و خوب رو بخوانید البته سعی کنید مثل من کفش آهنی بپوشید و نسخه های اصلی را گیر بیاورید مثل جین ایر که اثر خوبی هست هر چند آثار دیگه ی شارلوت برونته یا امیلی برونته رو با اینکه خوندم اما به دلم نشست اما این یکی خوبه. و خیلی آثار دیگه . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">